شمشیر دولبه معلمهای اینستاگرامی به مثابه بهرهکشی مدرن از کودکان
خبرگزاری آنا ـ محمدمهدی سیدناصری مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان: معلم بلاگری یعنی معلم با انتشار تصاویر دانش آموزان خود بدون اجازه در کلاس منجر به نقض حریم شخصی آنها شود، کلاس جای مخاطبگیری نیست، اما اگر اصولی از فضای سایبر اسفاده شود چطور!
در عصر هوش مصنوعی معلم بلاگری آنقدرها هم بد نیست و بلکه آثار مثبتی نیز بههمراه دارد، اما متاسفانه جامعه بلاگری در ایران باعث شده هر فردی که برنامههایی همچون اینستاگرام، تیکتاک، یوتیوب، آپارات و روبیکا و هر برنامه دیگری را نصب میکنند به سرعت به فکر کسب درآمد بدرن هیچ قید و بندی میافتد، چون شنیدهاند که بلاگرها درآمد آنچنانی دارند، ساعتی اینقدر پولسازی میکنند.
بهخاطر همین این طمع باعث میشود که کلیه حقوق بنیادین و اساسی کودکان را زیر پا بگذارند و دست به نوعی استثمار و بهرهکشی مدرن این قشر آسیبپذیر جامعه بزنند. مسئله کار کودکان یکی از نقاط حساس در منظومه حقوق کودکان است. موضوعی که توجه به آن به معنای بازشناسی موضوعات مختلف در نظام حقوقی کودک، چون تفاوت بهرهکشی، کار خوب یا کار بد است.
در غالب موارد، به واقع کارِ کودکان نوعی بهرهکشی از کودکان محسوب میشود و هرچند با مضمون فعالیت و شرایط کودکان کار و خیابان قرین است، اما یکسان نیست. در اسناد زیادی به مفهوم کار کودک پرداخته شده است. آنچه به عنوان کار کودک در اذهان تجلی عینی دارد، پدیدۀ بهرهکشی از کودکان زیر سنین ۱۵ سال در خیابانهاست که اغلب این کودکان مورد سوء استفاده قرار میگیرند و در پوشش ساماندهی، از دسترنجشان استفاده میشود.
آنچه به عنوان کار کودک در اذهان تجلی عینی دارد، پدیدۀ بهرهکشی از کودکان زیر سنین ۱۵ سال در خیابانهاست که اغلب این کودکان مورد سوء استفاده قرار میگیرند و در پوشش ساماندهی، از دسترنجشان استفاده میشود.
از منظر حقوقی و تحلیلی، هیچ افتراقی میان کودکان کار در خیابان و دیگر کودکان وجود ندارد و آنها هم از حق بر آموزش، حق بر سلامت، حق بر بازی، شادی، سرگرمی و تفریح، حق بر بهداشت و بهرهمندی از حمایت مانند سایر کودکان برخوردارند.
اما در منظومۀ حقوقی مفهومی وجود دارد که با عنوان «تبعیض مثبت» از آن یاد میشود و به نظر میرسد این کودکان با توجه به موقعیت آسیبپذیر و آسیبزا، میبایست مورد حمایت مضاعف قرار گیرند و دولتها متعهدند مطابق با کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل متحد از آنان حمایت ویژهای نمایند.
اما امروزه با گسترش فضای مجازی به عنوان یکی از جلوههای زندگی مدرن، مدتهاست نوع تازهای از بهرهکشی و سوءاستفاده از کودکان نمود پیدا کرده است. رویهای که نوعی کودکآزاری و نقض حریم شخصی برای کودکان است. «بلاگری» یا فعالیت کودک در بستر دیجیتال که امروزه با پدیدهی «معلمبلاگری» نیز دیده میشود، موضوعی متفاوت از دیگر انواع کار کودکان در فضای مجازی است.
در این پدیده نوظهور که ماههای آخر منتهی به سال ۱۴۰۲ به یک چالش بزرگ و جدی در نظام آموزشی کشورمان تبدیل شد، برخی معلمبلاگرها را بدون توجه به آثار مثبت و منفی آن به سمت فعالیتهای غیرآموزشی سوق داد. در واقع بلاگرها با هدف کسبوکار مجازی، تبلیغات، منفعتهای مالی و شهرت بهسراغ این حرفه میروند.
از همینرو، وقتی قرار باشد معلمی با این نگاه به فعالیت بلاگری بپردازد، اهداف اصلی نظام آموزشی را به حاشیه برده است. البته گاهی این فعالیتها همراستا با ارزشهای جامعه، قوانین و وظایف محوله به معلم است که نقش یک کاتالیزور را برای نظام آموزشی بازی میکند، اما متأسفانه در بیشتر موارد اینچنین نیست و جنبه منفی این فعالیتها بر جنبههای مثبتش برتری مییابد.
برای نمونه، انتشار بدون اجازه تصاویر دانشآموزان، فضاهای آموزشی و همکاران یک مجموعه، فقط بخشی از این سوءاستفادههاست که بسیار رواج پیدا کرده، بهطوری که فضای کلاس درس و مدرسه و دانش آموزان حالا به ابزار و زمینهای برای رشد مخاطب معلمان تبدیل شدهاند.
با نگاهی به نظریه تفسیری شماره ۲۵ کمیته حقوق کودک سازمان ملل متحد و مواد ٦٧ تا ۷۸ این نظریه، اهمیت حفظ حریم شخصی برای کودکان به ویژه در تعامل با فضای مجازی به عنوان حقی مسلم مشاهده میشود. در واقع تأکید بر حفظ حریم شخصی حقی اساسی در جهت حفظ کرامت و حیثیت کودکان که نه تنها نباید توسط تجار و دیگر عاملان تولید محتوا در فضای مجازی سلب شود، بلکه دولتها و خانوادهها نیز بدون کسب رضایت کودک و مگر در شرایط بسیار ضروری حق مداخله و نقض این حق کودک را به واسطۀ انجام فعالیتهایی نظیر بررسی اطلاعات آنان و دیگر دادهها ندارند.
با جستجویی مختصر در فضای مجازی به موارد متعددی از معلمبلاگرها برمیخوریم که با گرفتن ویدئو از کودکان در فضای کلاس و مدرسه و اشتراکگذاری آن در فضای مجازی، این حق را در کودکان نقض کردهاند و با هدف کسب دنبالکننده و به دنبال آن نفع مالی اقدام به سوء استفاده از کودکان کردهاند.
با جستجویی مختصر در فضای مجازی به موارد متعددی از معلمبلاگرها برمیخوریم که با گرفتن ویدئو از کودکان در فضای کلاس و مدرسه و اشتراکگذاری آن در فضای مجازی، این حق را در کودکان نقض کردهاند
حال این پرسش قابل طرح است که تعهدات دولتها در زمینهی در حمایت از حقوق کودکان کار مدرن چگونه قابل تحلیل است؟ آیا معلمبلاگری میتواند عاملی در جهت نقض حریم خصوصی کودک و مصداق بهرهکشی از کودکان باشد؟
کودکان کار و خیابان با زنجیره تسلسلوار از نقض حقوق بنیادین خود مواجه هستند و این کودکان ممکن است در معرض خشونتهای متعددی از جمله خشونتهای کلامی، رفتاری، فیزیکی حتی خشونتهای جنسی و تعدی و تجاوز قرار گیرند.
همچنین ممکن است حق بر آموزش، سلامت و .. این کودکان مورد خدشه قرار گیرد. دولتها متعهد هستند تا سلسلهای از اقدامات حمایتی متعدد و گسترده را دربارهی این کودکان انجام دهد. جمهوری اسلامی ایران نیز عضو این کنوانسیون است و همچنین بر اساس موازین شرعی، این تعهد برای دولت ایران وجود دارد که در قبال تعهدات کنوانسیون حقوق کودک ایفای حق انجام دهد.
در کنار آن در حال حاضر، فضای مجازی به عنوان یکی از جلوههای زندگی مدرن اگرچه آسایش و راحتی بیشتری در ارتباطات جهانی ایجاد کرده، اما با این حال مدتهاست نوعی دیگر از کودکآزاری و نقض حریم شخصی را برای کودکان به ارمغان آورده است که «معلمبلاگری» یکی از مظاهر آن است.
معلمهایی که با انتشار ویدئو از کودکان در پلتفرمهای مجازی فعالیت دارند، اما هرگز نه بازخواست شده، نه از کار برکنار شدهاند و نه حتی در این زمینه پاسخگو بودهاند. اما بهنظر میرسد با توجه به گسترش فضای مجازی در زندگی روزمره و قبل از آن که حریم خصوصی کودکان بیش از این نقض شود و آسیبهای دیگر را به همراه داشته باشد، وضع قوانین مشخصی برای فعالیت معلم بلاگرها هم ضروری است.
در کنار آن، آموزش کودک درباره حقوق خود، نظارت و لزوم قانونگذاری از مهمترین راهکارهاست. همچنین لازم است در روند آموزش و جلوگیری از آسیبهای اجتماعی، افراد مشغول در آموزش و پرورش برای پروراندن کودکان با دقت و حساسیت بیشتری عمل کنند. برگزاری دورههای آموزشی ویژه معلمان چه برای تولید محتوا و چه آشنایی با قوانین فعالیت در این عرصه نیز میتواند تا حد زیادی مسیر فعالیت معلمبلاگرها را روشن کند.
انتهای پیام/