طرحی برای نظام ارزیابی سیاستهای علم، فناوری و نوآوری
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری آنا، موفقیت بلندمدت سیاستگذاری و سیاستهای علم و فناوری نیازمند تخمین و پیشبینی نتایج و اثرات سیاستها، بازخورد منظم دستاوردها بر اساس معیارهای مشخص و بناکردن بر یک نظام پایش قدرتمند و قابل اطمینان است. در چنین بستری است که جایگاه و اهمیت ارزیابی سیاستهای علم و فناوری روشن میشود.
پژوهشگران در مقالهای با عنوان «طرحی برای نظام ارزیابی سیاستهای علم، فناوری و نوآوری» به این موضوع پرداختهاند که در چند دهه گذشته فعالیتهای مرتبط با علم، فناوری و نوآوری توان رقابتی اقتصاد را بهبود بخشیده و سهم عمدهای در حل مسائل اجتماعی داشته است. بنابراین سیاستگذاری و مداخلات دولتی مرتبط با توسعه و بهکارگیری علم و فناوری از حوزههای مورد علاقه عالمان حوزه اداره عمومی و مدیران دولتی در سطوح مختلف ملی و بخشی بوده است.
* ارزیابی سیاستهای علم و فناوری در تضمین موجّه بودن سیاستها
در این پژوهش آمده است که ارزیابی سیاستها از راههایی مانند پیشبینی و بازنگری، تسهیل مذاکرات، پایش و گردآوری دادهها، بررسی اثرات، یادگیری و انتشار دانش با و بر فرایند سیاستگذاری مرتبط و مؤثر است، توجه به ارزیابی سیاستهای علم و فناوری نیز جایگاهی ویژه در مطالعات این حوزه از دانش خواهد یافت.
این پژوهش مطرح میکند که ارزیابی سیاستهای علم و فناوری در تضمین موجّه بودن سیاستها، فراهم آوردن دانشی ارزشمند برای پشتیبانی از فرایندهای تصمیمگیری در تمام سطوح، بهبود و توسعه ظرفیت افراد، شبکهها و نهادها و نیز در تضمین و ارتقای کیفیت در تمام حوزههای علم، فناوری و نوآوری سهمی عمده دارد و بنابراین لازم است مورد تأمل و توجه قرار گیرد.
* ارزیابی علم و فناوری و ارزیابی سیاست های علم و فناوری
نکته قابل ذکر در این پژوهش این است که در کشور ما با تداخل دو مفهوم ارزیابی علم و فناوری و ارزیابی سیاست های علم و فناوری به حوزه اخیر دقت و توجه اندکی شده است؛ ارزیابی علم، فناوری و نوآوری بر تطبیق نتایج به دست آمده از شاخصهایی مشخص با مجموعهای از اهداف معین برای تحلیل وضعیت موجود استوار است.
در این پژوهش آمده است که این ارزیابی با اهدافی، چون شناسایی وضعیت تولید و سطح بهرهوری علم، فناوری و نوآوری در سطح ملی، بنگاهی و فردی و نیز پیگیری روند گسترش علوم و هدایت برنامههای علمی به سوی آن انجام میپذیرد، اما ارزیابی سیاستهای علم و فناوری و به طور کلی ارزیابی سیاستها (از نظر سطح، دامنه زمانی مورد توجه، کارکردها و کاربردها، روشها و فنون) تکنیکها سازمان و نظام اجرا و ... به کلی با ارزیابی و سنجش علم و فناوری متفاوت هستند.
* ارزیابی سياست
به طور کلی در این پژوهش آمده است که یکی از رایجترین الگوها برای مطالعه و تحلیل سیاستها تفسیر فرایندهای سیاستگذاری به چرخهای از مراحل کموبیش متوالی و در حال تکرار است.
این پژوهش مطرح میکند که گامهای اساسی در تکمیل این چرخه عبارتند از تنظیم دستور کار، تصمیمگیری و تدوین سیاست، شکلگیری دیدگاهها، اجرای سیاست، پدیدار شدن تأثیرات و ارزیابی سیاست.
در این پژوهش آمده است که برخلاف تصور رایج ارزیابی نه فقط یک مرحله از فرایند سیاستگذاری است و نه پایاندهنده این فرایند، بلکه بُعدی از فرایند است که در تکتک اجزای چرخه سیاستگذاری حضور و تأثیر دارد و به عبارت دیگر در مرکز این چرخه قرار گرفته است.
* فراچارچوب تحليل سيستمی
در این پژوهش آمده است که رویکردها و نمودها در تحلیل و مدیریت یک موضوع را میتوان در قالب محورهای دو بعدی: مفهومی– کاربردی و ایستایی– پویایی ساختبندی کرد. معنای جهات چهارگانه در این دستگاه عبارت است از:
- مفهومی: مربوط به انتزاع و تجرید یا درک یک موقعیت؛
- کاربردی: مربوط به عمل واقعی در یک محیط تجربی؛
- ایستایی: مربوط به ساختار و جایگاه عناصر در یک سیستم؛
- پویایی: مربوط به روابط علّی و تعامل میان عناصر یک سیستم.
از سوی دیگر روابط میان نمودهای تحلیل و مدیریت در ساختی معنا مییابد که شکل زیر آن را نشان میدهد:
در پایان این پژوهش آمده است که نظام ارزیابی سیاستها درصدد ساختاربخشی، یکپارچه کردن، بهینهسازی و نظم بخشیدن به گامهای مختلف ارزیابی یک سیاست از مرحله طرحریزی تا ظاهرشدن پیامدها و آثار آن است.
در جمعبندی نهایی پژوهش حاضر آمده است که طراحی نظام ارزیابی سیاستها – مانند هر نظام دیگر- مستلزم توجه به دو بعد ساختار و فراگرد نظام است. ساختار نظام مبیّن طرح مهندسی آن در حالت ایستا و فراگرد نظام نشاندهنده مدیریت تعاملات و پویاییهای آن است.
این پژوهش به کوشش سید محمدحسین شجاعی (پژوهشگر پژوهشکده مطالعات فناوری)، مهدی فاتح راد (عضو هیأت علمی دانشگاه صنعتی شریف) و سید حبیب الله طباطبائیان (عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی) انجام شده است.
انتهای پیام/