نقش سیاستهای حمایتی دولتها در افزایش ظرفیت جذب نوآوری
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری آنا، در بسیاری از کشورها، بخش مهمی از سیاستهای توسعه فناوری و نوآوری در سطح ملی، به سیاستهای تقویتکننده ظرفیت جذب در شرکتهای داخلی معطوف شده است، اما در این میان، در اغلب کشورها شرکتهای کوچک و متوسط سهم بزرگی از اقتصاد جهانی را در اختیار دارند.
پژوهشگران در مقالهای با عنوان «نقش سیاستهای حمایتی دولتها در افزایش ظرفیت جذب نوآوری در شرکتهای کوچک و متوسط» به این موضوع پرداختهاند که سیاستگذاران برای حمایت و تقویت این بخش حیاتی از صنعت و اقتصاد، برنامهها و سیاستهای ویژهای را تدوین میکنند.
* تعریف ظرفیت جذب در شرکتها
ظرفیت جذب توانایی شرکتها را در شناسایی، اکتساب، ادغام و انتقال دانش نشان میدهد
در این پژوهش آمده است که بنگاهها برای ورودبه بازارهای جهانی و حفظ جایگاه خود نیازمند تشخیص و بهرهمندی بهموقع از دانشهای خارج از سازمان هستند که این توانایی شرکتها درمفهوم کلی ظرفیت جذب نامیده میشود.
این پژوهش مطرح میکند که ظرفیت جذب توانایی شرکتها را در شناسایی، اکتساب، ادغام و انتقال دانش نشان میدهد، به همین دلیل ارائه راهکارها در جهت تقویت این توانایی بسیار مهم است.
نکته قابل ذکر در این پژوهش این است که در طول دهه گذشته با توجه به نقش فزاینده شرکتهای کوچک و متوسط در رشد و توسعه اقتصادهای ملی و محلی، تمرکز روی این بنگاهها افزایش یافته و این امر موجب شده است تا دولتها از توانمندی توسعه و اکتساب دانش در شرکتهای کوچک و متوسط حمایت کنند.
در این پژوهش آمده است که شرکتهای کوچک و متوسط نسبت به بنگاههای بزرگ با مشکلات بیشتری روبهرو هستند و اغلب تمایلی به اشتراکگذاری اطلاعات با سایر شرکتهای کوچک ندارند. با توجه به چالشهای موجود در این راه و تغییر سریع بازارها، تعداد زیادی از کشورها اقدام به ارائه ابزارها و سیاستهای متفاوتی برای تقویت ظرفیت جذب و بهبود کارکرد نوآورانه بنگاهها کردهاند.
در انتها به زعم این پژوهش راهکارهایی برای بهبود و پیادهسازی مناسب سیاستها با توجه به نتایج مطالعه اخیر در دوسطح خرد (بنگاه) و کالن (ملی) ارائه میشود:
* راهکارهایی برای بهبود و پیادهسازی مناسب سیاستها در سازمان های خرد
در این پژوهش به این نکته اشاره شده است که در سطح خرد، به شرکتهای ایرانی پیشنهاد میشود که برای افزایش ظرفیت جذب، اقدامات زیر را
در دستور کار خود قرار دهند:
- ابتدا ارتباط بین دانش بیرونی با توانمندیهای مورد نیاز در شرکت را بسنجند؛
- به هنگام استخدام نیروی انسانی برای شرکت از مهندسان و دانشمندان با کیفیت استفاده کنند؛
- از مدیریت مدرن و حرفهای در سازمان خود بهره ببرند؛
- روابط شرکت را با شبکههای بیرونی ارتقا بخشند و شرکت را از انزوا خارج کنند؛
- میزان ارتباط خود را با شبکههای توسعهدهنده فناوری افزایش دهند؛
- حیطه جستوجوی شرکت برای کسب دانش جدید را گسترش دهد.
نتایج این پژوهش نشان میدهد که اهمیت سه بعد؛ تشخیص، ظرفیتسازی و ایجاد سرمایه انسانی همانطور که در مقایسه سیاستهای سایر کشورها هم به همین نتیجه رسیدیم در برنامههای ارتقای ظرفیت جذب برای تمام کشورها و از جمله کشور عزیزمان ایران است که میخواهند سیاستهایی را برای افزایش ظرفیت جذب تدوین کنند.
* راهکارهایی برای بهبود و پیادهسازی مناسب سیاستها در سازمان های کلان
در جمعبندی نهایی پژوهش پیشنهادهایی برای تقویت ظرفیت جذب آمده است که بهتر است بر پایه مطالعه انجام شده در سطح کلان ارائه شود:
- در فصل اختصاصیافته به حوزه علم، فناوری و نوآوری در برنامه، یک ماده ویژه به افزایش ظرفیت جذب بنگاههای اقتصادی ایران
اختصاص یابد؛ - از فعالیتهای شبکهسازی و ارتباطی بین شرکتهای نوآور و فناور متخصص در یک حوزه صنعتی حمایت لازم به عمل آید؛
- مشاورههای لازم به شرکتهای کوچک و نوپا از طریق مراکز رشد و مراکز کارآفرینی دانشگاهها ارائه شود؛
- مکانیزمهای تشویقی لازم برای اشتراکگذاری منابع بین شرکتهای کوچک و متوسط بهویژه در استانهای محروم کشور در برنامه لحاظ شود؛
- به منظور افزایش تعاملات بین دانشگاهها و صنایع کشور و کمک به ایجاد مشاغل جدید، بخشی از حقوق یا هزینه بیمه تأمین اجتماعی فارغالتحصیلان برتر دانشگاهی که در این صنایع مشغول بهکار میشوند، از سوی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و بنیاد ملی نخبگان تا دو سال تأمین مالی شود.
این پژوهش به کوشش مهدی گودرزی (عضو هیأت علمی گروه مدیریت صنعتی دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه علامه طباطبایی)، مهشید جهانی و امالبنین آقاخانی (کارشناسی ارشد مدیریت فناوری دانشگاه عالمه طباطبایی) انجام شده است.
انتهای پیام/