اهداف ترور سیدحسن نصرالله؛ دانشگاهیان درباره راهبرد جریان مقاومت پژوهش و تحقیق کنند
خبرگزاری آنا؛ بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم غاصب صهیونیستی روز جمعه ششم مهر 1403 به پشتوانه حمایت آمریکا از مقر اصلی سازمان ملل متحد در نیویورک، دستور ترور سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان را صادر کرد.
در نتیجه این دستور، هواپیماهای رژیم صهیونیستی شامگاه جمعه محلات مسکونی محله حاره حریک در ضاحیه بیروت را به شدت و به صورت پیاپی بمباران کردند و سید حسن نصرالله در سن 63 سالگی و پس از ۳۲ سال برعهده داشتن مسئولیت دبیرکلی حزب الله به آرزوی دیرینه خود یعنی شهادت دست یافت.
خبرنگار آنا به همین مناسبت با علی میر عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرمآباد (مسئول هیئت مذهبی اساتید) گفتوگو کرده است که در ادامه خواهیم خواند.
آنا: از نقش و سوابق شهید سیدحسن نصرالله در محور مقاومت بگویید؟
علی میر: سید مقاومت ۳۱ اوت ۱۹۶۰ (مرداد ۱۳۳۹ خورشیدی) در برج حمود از محلههای شرق بیروت در خانوادهای مستضعف به دنیا آمد. شغل پدر و فروش سبزی بود و حسن فرزند ارشد خانوادهای بود که ۹ فرزند داشتند. سیدحسن نصرالله تحصیلات مقطع ابتدایی را در زادگاهش سپری کرد و سال ۱۹۷۶ در سن ۱۶ سالگی برای تحصیلات حوزوی به شهر نجف در عراق رفت و بعد از دو سال اقامت و تحصیل در این شهر، مجدداً به لبنان بازگشت و در مدرسه الامام منتظر در بعلبک مشغول به فراگیری علوم حوزوی شد.
سیدحسن نصرالله با اتمام دوره دبیرستان و همزمان با آغاز جنگ داخلی لبنان وارد جنبش امل شد و بهعنوان مسئول سازمانی جنبش شیعی امل در روستای البازوریه به فعالیت پرداخت. وی در زمان تحصیل در حوزه امام منتظر نیز به فعالیت سازمانی در جنبش امل میپرداخت که در همان زمان بهعنوان عضو دفتر سیاسی آن انتخاب و در دیداری که سیدحسن نصرالله در سال ۱۳۶۰ با امام خمینی (ره) در تهران داشت بهعنوان نماینده حضرت امام در امور حسبیه و اخذ امور شرعیه در لبنان منصوب شد.
سیدحسن نصرالله در سال ۱۳۶۶ تصمیم گرفت که برای ادامه تحصیلات دینی به قم مهاجرت کند. او دو سال در حوزه علمیه قم تحصیل کرد در این مدت زبان فارسی را به خوبی آموخت و دوستان نزدیکی میان نخبگان سیاسی- نظامی ایران پیدا کرد. او در سال ۱۳۶۸ به لبنان بازگشت. در سال ۱۹۸۲ همزمان با حملات اسرائیل به جنوب لبنان و پس از ربوده شدن امام موسی صدر به دلیل اختلافات سیاسی- نظامی میان رهبران جنبش امل، سیدحسن همراه برخی دیگر از مقامات جنبش امل به رهبری سیدعباس موسوی از این گروه خارج شدند و این خروج مقدمهای برای تأسیس حزبالله شد.
همکاری مستمر و مجدانه سیدحسن با سیدعباس باعث شد که از ابتدای شکلگیری حزبالله تا سال ۱۹۸۵ یعنی ظرف سه سال، مسئولیتهای سنگینتری بر عهده سیدحسن قرار گیرد. یکی از این مسئولیتها؛ آمادهسازی نیروهای مقاومت و تأسیس هستههای نظامی و زمینهسازی برای تشکیل کمیته اجرائی حزبالله بود. در سال ۱۹۸۷ و همزمان با تشکیل کمیته اجرایی حزبالله، سیدحسن نصرالله به ریاست کمیته انتخاب شد. در عین حال او در شورای تصمیمگیری حزبالله نیز وارد و مسئول اجرایی آن نیز بود. پس از ترور شهید سیدعباس موسوی بهوسیله بالگردهای اسرائیلی در ۱۶ فوریه ۱۹۹۲ با اجماع شورای تصمیمگیری حزبالله، سیدحسن نصرالله که در آن زمان ۳۲ سال داشت بهعنوان دبیر کلی حزبالله انتخاب شد.
سیدحسن نصرالله به دلیل نقش خود و حزبالله در آزادسازی جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰ میلادی پس از ۲۲ سال اشغال اسرائیل و همچنین پیروزی در جنگ ۳۳ روزه به سید مقاومت ملقب شد. او در آزادی اسیران لبنانی و بازپسگیری اجساد مبارزان مقاومت از دست اسرائیل نقش مهمی داشت. سیدحسن نصرالله به دلیل مقاومت و پیروزیهای چندباره در برابر اسرائیل، بهعنوان محبوبترین شخصیت در جهان عرب و اسلام، محبوبترین رهبر در جهان عرب باشهامتترین و قدرتمندترین رهبر جهان عرب و خاورمیانه معرفی شده است. سخنان حماسی و شخصیت قوی او را ازجمله عوامل محبوبیت او در جهان اسلام و عرب دانستهاند.
استادان و دانشگاهیان در کنار کرسی تدریس و تعلیم و تربیت باید درباره راهبرد ایران و جریان مقاومت پس از این حادثه و معرفی مشی و شیوه زندگی و مبارزات شهید سیدحسن نصرالله و سایر شهدا به پژوهش و تحقیق بپردازند و در قالب جهاد تبیین به دانشجویان و مردم فهیم ایران اسلامی اعلام دارند که خویشتنداری و دوری از هرگونه تصمیم سریع، بسیار سنجیدهتر و مناسبتر از هرگونه اقدام سریع و حسابنشده در واکنش به جنایات رژیم صهیونیستی است
نقش و جایگاه سیدحسن نصرالله در دفاع از محور مقاومت و محبوبیت بسیار زیاد او بین مردم مسلمان باعث شد که بارها برای ترور وی اقدامات ناجوانمردانهای از سوی اسرائیل صورت گیرد که از این میان میتوان مسمومیت غذایی در سال ۲۰۰۴ میلادی، بمباران محل اسکان وی در سال ۲۰۰۶ میلادی، اقدام برای حمله خمپارهای توسط یک گروه تروریستی در سال ۲۰۰۶ میلادی و بالاخره انفجار یک ساختمان که فکر میکردند وی در آن ساختمان حضور دارد در سال ۲۰۱۱ میلادی را ذکر کرد.
آنا: اهداف دشمن در ترور سید حسن نصرالله را چگونه ارزیابی میکنید؟
میر: ترور سیدحسن نصرالله توسط رژیم غارتگر صهیونیستی که نشاندهنده مرحله جدیدی از درگیری بین این رژیم منحوس با محور مقاومت بوده دارای اهداف و دلایل مختلفی در سطوح گوناگون است. هر چند ترور رهبران حماس و حزبالله، بمباران مناطق مسکونی و کشتار مردم بیدفاع توسط رژیم متجاوز اسرائیل سبقه طولانی دارد ولی محور مقاومت با مدیریت سیدحسن نصرالله در جبهه حزبالله، مانع بزرگی بر سر راه جنگافروزی و ظلم و ستم رژیم صهیونیستی محسوب میشود؛ بنابراین یکی از اهداف کوتاهمدت اسرائیل؛ انفکاک جنوب لبنان و غزه است.
تلآویو تلاش میکند تا با حملات گسترده به اهداف نظامی و غیرنظامی در ضاحیه و پیگیری تدریجی قاعده «النصر بالرعب»، مقاومت را ناگزیر کند تا طرح پیشنهادی میانجیها را بپذیرد و بدین ترتیب جبهه لبنان را از غزه منفک کند. هدف دوم حمله زمینی و دور کردن حزبالله از مرز است تا پس از شکست مذاکرات سیاسی با انجام ترورهای هدفمند در سوریه و لبنان، حملات هوایی علیه اهدافی در خاک سوریه و نیز اقداماتی در راستای اخلال در مسیر پشتیبانی حزبالله را انجام دهد و مقدمات حمله زمینی را فراهم کند تا بدین ترتیب از تداوم حملات حزبالله به شهرکهای صهیونیست نشین جلوگیری کند و با تشدید حملات هوایی و حمله زمینی، حزبالله را تا پشت رودخانه لیتانی عقب براند.
هدف سوم بازآرایی نظم منطقه در هماهنگی با ایالاتمتحده است. از دیدگاه رژیم صهیونیستی همانطور که نام عملیات را هم نظم نوین نهاده؛ ایجاد تغییر در وضعیت منطقه با پشتیبانی آمریکاست تا به قول خودشان با فشار آوردن به ایران و تضعیف موقعیت منطقهای جمهوری اسلامی و همچنین تضعیف اجزای محور مقاومت؛ نظمی باب میل خودشان در منطقه ایجاد کنند.
اهداف بلندمدت نیز شامل آتشافروزی منطقهای؛ جلوگیری از اتحاد و انسجام ملل اسلامی؛ ایجاد انفعال در گروههای مقاومت در عراق؛ فشار به کشورهای منطقه؛ ترورهای هدفمند؛ حملات پراکنده علیه مواضع انصار الله در یمن؛ تشویق و تحریض آمریکا و غرب از طریق روابط سیاسی و استمداد از آنها برای پوشاندن جنایات رژیم صهیونیستی؛ فشار مضاعف به جبهه مقاومت و حتی جمهوری اسلامی ایران و از همه مهمتر کشاندن ایران به جنگ رودررو است.
آنا: راهبرد ایران در قبال این اقدام رژیم صهیونیستی در به شهادت رساندن سید حسن نصرالله چه میتواند باشد؟
میر: هرچند شهادت سیدحسن نصرالله ضایعه بزرگی است؛ اما پایان حزبالله و پایان مقاومت نیست. راهبرد جمهوری اسلامی ایران در قبال این جنایت نباید از روی احساسات و با عجله انتخاب شود؛ بلکه با آرامش و در زمان مناسب باید پاسخ دندانشکن به این جنایت بزرگ داده میشد که شب گذشته در اقدامی مقتدرانه و بجا از سوی ایران انجام شد؛ چراکه جهان هم منتظر تصمیم و واکنش جمهوری اسلامی بود. آمریکای جنایتکار نیز بارها پشتیبانی نظامی و مالی خود را از رژیم صهیونیستی اعلام کرده تا به هر طریقی کشور ما را به میدان جنگ وارد کند.
نکته مهم آن است که همیشه باید در برابر این رژیم از هرگونه برخورد سریع و احساسی خودداری شود و با آمادگی و هماهنگی کامل؛ موضوع در سطح عالی مملکت بهطور دقیق و برنامهریزیشده بررسی و با در نظر گرفتن همه جوانب، پاسخ مناسب پیشبینی و در زمان مناسب اجرایی شود.
آنا: وظایف استادان در تبیین راهبرد ایران در خصوص جبهه مقاومت برای نسل جوان در قالب جهاد تبیین برای دانشجویان چیست؟
میر: در شرایط کنونی که پس از به شهادت رساندن سردار دلها، شهید سلیمانی در عراق و شهادت اسماعیل هنیه در تهران؛ شهادت سید مقاومت نیز رقم خورده؛ استادان و دانشگاهیان در کنار کرسی تدریس و تعلیم و تربیت باید درباره راهبرد ایران و جریان مقاومت پس از این حادثه و معرفی مشی و شیوه زندگی و مبارزات شهید سیدحسن نصرالله و سایر شهدا به پژوهش و تحقیق بپردازند و در قالب جهاد تبیین به دانشجویان و مردم فهیم ایران اسلامی اعلام دارند که خویشتنداری و دوری از هرگونه تصمیم سریع، بسیار سنجیدهتر و مناسبتر از هرگونه اقدام سریع و حسابنشده در واکنش به جنایات رژیم صهیونیستی است.
انتهای پیام/