مدیریت منابع انسانی با تکیه بر اقتصاد دانشمحور
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، امروزه حوزه مدیریت منابع انسانی فشارهای زیادی را برای تغییر، تجربه میکند. دگرگونی در اقتصاد، جهانیشدن، تنوع داخلی و فناوری؛ نیازهای جدیدی برای سازمان ایجاد کردهاند. این نیازهای جدید برای سازمان، در برخی جهات به طور کامل خلاق است و سازمان را به جلو پیش میبرند و گاهی هم مضر و نابودکننده میشوند. اکثر این چالشها، فرصتهای زیادی را نیز برای منابع انسانی و سازمان ایجاد کنند.
پژوهشگران در مقالهای با عنوان «استفاده مؤثر از تحولات اثرگذار بر آینده مدیریت منابع انسانی با تکیه بر اقتصاد دانشمحور» به این موضوع میپردازند که یکی از موضوعهای مهم آینده جهان، اقتصاد دانشمحور است؛ مهمترین تاثیر ظهور کسب وکار دانشمحور را میتوان در ایفای نقش آن بر اثربخشی تولید و خدمات و به تبع آن استفاده از دانش دانست. تبلور دانش را میتوان در محصولات و خدمات جدید، ارتقای سطح رفاه ملی، بروز جلوههای نظم و بهداشت اقتصادی در عرصه فعالیتهای برنامهریزی مشاهده کرد، از این منظر دانش منبع اولیه تولید ثروت و ارزش افزوده شناخته میشود.
* مفاهیم و نظريههای مديريت
در این پژوهش آمده است که مفاهیم و نظریههای مدیریت را میتوان بر اساس موضوع دستهبندی کرد. انسان موضوعی است که در کانون توجه نگرش روابط انسانی در مدیریت قرار میگیرد و این نگرش به دو شاخه اصلی (اما مرتبط و مکمل یکدیگر به نامهای مدیریت رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی) تقسیم میشود.
به گفته این پژوهش شناخت و تغییر رفتار فردی، گروهی و سازمانی در حوزه مدیریت رفتار سازمانی قرار میگیرد و مدیریت منابع انسانی، انسان را به عنوان عاملی حیاتی و ممتاز برای بقا، رشد، رقابت و برتری سازمانی مد نظر قرار میدهد. به عبارتی دیگر در حوزه مدیریت، با همه پارادایمهای حاکم بر آن، با دو عامل اساسی درگیریم که آن دو عامل عبار تاند از: انسان و نظامهای عملیات سازمان اما این دو عامل، در خالا قرار ندارند و دیگر عوامل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بر آنها تاثیر گذارند.
به زعم این پژوهش از آنجایی که نظامهای عملیاتی توسط انسانها به اجرا درمیآیند بنابراین، مهمترین سرمایه سازمان، نیروی انسانی است و مدیران هر قدر در زمینه توسعه و ارتقای نیروی انسانی سرمایهگذاری کنند موفقیت، کارایی و برتری رقابتی سازمان خود را تضمین کردهاند.
این پژوهش مطرح میکند که این دو عامل هیچکدام جدا از بستر فرهنگی- اجتماعی و همچنین تحول آینده نیستند و به رنگ آن درمیآیند. به عبارتی مدیریت منابع انسانی به عنوان رویکردی پویا و مؤثر به منظور اداره افراد، علاقه و مباحثی را در میان استادان و متخصصان ایجاد کرده است.
* نیروهای اثرگذار آینده
این پژوهش به این نکته اشاره میکند که از طرفی امروزه تغییرات با نرخ سریعتری به وقوع میپیوندند. تغییرات فناوری و متعاقب آن تغییرات در دیگر جنبههای زندگی، افزایش روزافزون وابستگی متقابل کشورها و ملل، تمرکززدایی جوامع و نهادهای موجود که به دلیل گسترش فناوری اطلاعات شتاب بیشتری یافته است.
به گفته این پژوهش تمایل روزافزون به جهانی شدن به همراه حفظ ویژگیهای ملی، قومی و فرهنگی و بسیاری عوامل دیگر، لزوم درک بهتر از تغییرات و آینده را برای دولتها، کسبوکارها، سازمانها و مردم ایجاب میکند. در این میان، اهمیت شناخت آینده و تحول آن بیش از پیش است.
* تاثیر مدیران در پیشرفت فناوری
این پژوهش مطرح میکند که تلاش در راستای بهبود روزافزون و حرکت به سمت تعالی؛ با نگاه به گذشته، وضعیت و امکان حال و ترسیم چشمانداز آینده امری است که موجب رضای خداوند و خشنودی تمامی خلقش میشود، رشد و سرعت پیشرفت فناوری در دهههای اخیر شگفتآور بوده است.
این نوشته بیان میکند که این پیشرفتها شکل دنیای ما را تغییر میدهد و در واقع همه جنبههای زندگی را تحت تاثیر قرار دادهاند و به نظر نمیرسد که سرعت کنونی تغییرات، به این زودیها کم شود. برای در امان ماندن از سرعت و رشد تغییرات، راه و شیوه درست، شناخت آینده و برنامهریزی مناسب برای آن است. در این زمینه برخی مهارتهای کلیدی لازم برای مدیران و به ویژه مدیران منابع انسانی عبارتاند است از:
- خودآگاهی و توانایی غربالگری و انتخاب اطلاعات؛
- داشتن چشماندازی جامع؛
- توانایی در تصمیمگیری با در نظر گرفتن چشماندازهای سازمان؛
- مهار شبکهسازی و انجام کار مشارکتی در سطح عالی؛
- مهار مذاکره و شنیدن مؤثر؛
- توانایی جلب اعتماد.
* چگونگی استفاده مدیران از شایستگیها
در ادامه این پژوهش به این مهم اشاره شده است که آگاهی از شایستگیها در مجموعه موارد زیر مورد استفاده قرار میگیرد:
- توسعه مدیران: ارزیابی و اندازهگیری شایستگی مدیران میتواند منجر به ایجاد برنامههای توسعه برای این افراد در سازمان شود و اجرای این برنامههای توسعهای به بهبود عملکرد سازمانی منجر میشود؛
- برنامهریزی مسیر شغلی: ارزیابی شایستگی به طور ویژه برای شناسایی مدیران و افراد با پتانسیل بالاتر برای تصدی مشاغل کلیدیتر سازمان مورد استفاده قرار میگیرد؛
- ارزیابی عملکرد مدیران: شایستگیها معمولًا معیار مناسابی برای ارزیابی عملکرد است. با استفاده از تدوین شایستگیها میتوان استانداردهای عملکرد را تعیین کرد.
در این پژوهش آمده است که باید امیدوار بود که شایستگیها تبدیل به زبان مشترکی برای عملکرد بالا و تعالی در سازمانهای آینده شود و به گمان فقط راه پاسخگویی به چالشهای پیش رو تلاش مستمر برای احراز شایستگیها و آماده سازی سازمانها است.
در این اقتصاد مبتنی بر دانش، خدمات و صنایع دارای فناوری برتر، نقش کلیدی دارند زیرا بازاری برای برتری فناورانه، ایجاد مزیتهای رقابتی و تداوم آن و افزایش بهرهوری به شمار میرود.
از منظر این پژوهش در این اقتصاد مبتنی بر دانش، خدمات و صنایع دارای فناوری برتر، نقش کلیدی دارند زیرا ابزاری برای برتری فناورانه، ایجاد مزیتهای رقابتی و تداوم آن و افزایش بهرهوری به شمار میرود. این صنایع دارای سهمی فزاینده در تولیدات اقتصادهای دانشمحور است و سهم صنایع با فناوری پایین و صنایع مبتنی بر منابع طبیعی و مواد اولیه در این اقتصادها کاسته شده است.
در پایان این پژوهش راهکارهایی برای بهبود بستر اقتصاد دانشمحور ارائه میشود:
- ارتقای سطح علمی جامعه از طریق تولید و توسعه آموزشهای نظری و کاربردی، دستیابی به اقتصاد متنوع و متکی بر منابع دانش و آگاهی، سرمایه انسانی و فناوری نوین؛
- تلاش در راستای افزایش پژوهشگران و هزینههای صرفشده در زمینه تحقیق و توسعه در عین توجه به ساختار فعالیتهای تحقیق و توسعه در کشورهای توسعهیافته؛
- توانمندسازی بخش خصوصی در فعالیتهای پژوهشی و فناوری و گسترش اطلاعات و ارتباطات از طریق رقابتپذیری و بازارگرا شدن تحقیقات و بهبودکارایی و نظاممندشدن آنها؛
- توسعه زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در عرصه ملی؛
- نهادینهکردن نظام نوآوری و اختراع در فعالیتهای مختلف اقتصادی در تمام سطوح تحصیلی با توجه به پیشرفت فناوری؛
- ارتقای فناوری در اقتصاد از طریق تعامل با اقتصاد جهانی در قالب سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی و سرمایهگذاری مشترک خارجی؛
- گسترش بازار محصولات دانشمحور، شفافسازی نظام مالی و اعتبارات پژوهش و فناوری از طریق نظاممندکردن امور اجرایی، حذف تبعیض در فعالیتهای تحقیقاتی، رقابتپذیری فعالیاتهای تحقیقاتی از طریق مناقصه و کاربرد نتایج پژوهش در عرصه کاربردی اقتصاد.
این پژوهش به کوشش سیدامیرحسین طیبی ابوالحسنی (دکترای مدیریت بازرگانی دانشگاه علامه طباطبائی تهران) و محمد خدا بخشی (استادیار مدیریت کسب و کار دانشگاه شهید بهشتی تهران) انجام شده است.
انتهای پیام/