شبیه حاج قاسم بودی، اسماعیل ما بودی/داغ ابراهیم در دل، داغ قاسم در جگر
به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، شامگاه چهار شنبه ۱۰ مردادماه همزمان با اولین شب شهادت اسماعیل هنیه رئیس دفترسیاسی حماس سوگواره ادبی «اسماعیل ذبیح الله» با حضور جمعی از اهالی ادب حوزه ایران فرهنگی با مدیریت علیرضا قزوه و اجرای سید مسعود علوی تبار به میزبانی گروه بین المللی هندیران برگزار شد.
در ابتدای این برنامه سید مسعود علوی تبار شاعر و فعال فرهنگی ضمن تسلیت شهادت شهید اسماعیل هنیه اظهار داشت: ترور و شهادت اسماعیل هنیه که با نقض آشکار قوانین بین المللی و انسانی توسط سفاکترین رژیم تاریخ که به کودک کشی شهره است، نشان داد که این رژیم در مواضعی کاملاً انفعالی قرار گرفته است به گونهای که با اقدامات مذبوحانه خود اضمحلال و نابودی قطعی خود را به زمانی بسیار نزدیکتر از زمان خود کشانده است.
علوی تبار افزود: انتقام شدید و خونخواهی جبهه مقاومت و در رأس آن جمهوری اسلامی ایران از رژیم صهیونیستی که برای کل جهان این انتقام امری قطعی و آشکار است، به زودی نشان خواهد داد که امنیت تلاویو و دیگر اراضی اشغالی تا نابودی کامل این رژیم جعلی، از بین خواهد رفت.
وی در انتها تصریح کرد: اشعار قرائت شده در این سوگواره اولین واکنش شاعران در لحظه شنیدن خبر شهادت شهید اسماعیل هنیه میباشند که به صورت خودجوش از نهاد سوخته و داغ دیده شاعران تراوش کرده است که در آنها مطالبه انتقام شدید از مضامین محوری این اشعار میباشد؛ لذا همنوا با دیگر مردم آزاده دنیا منتظر عملیات وعده صادق (۲) خواهند بود. عملیاتی که پیشتر سردار حاجی زاده در سخنان خود برای خانواده شهدای فلسطین وعدهی آن را در صورت بروز حرکات منفعلانه از اسرائیل داده بود.
در این برنامه شاعرانی همچون علیرضا قزوه، حسین اسرافیلی، محمد علی یوسفی، سید مسعود علوی تبار، شعبان کرم دخت، محمد مهدی عبداللهی، رسول شریفی، احمد رفیعی وردنجانی، محمود یوسفی، عمادالدین ربانی، نغمه مستشار نظامی، فائزه زرافشان، حمیده پارسافر، سیده کبری حسینی بلخی، فرزانه قربانی، ام البنین بهرامی، سمانه خلف زاده، سارا رمضانی، سارا عبداللهی فر، شهلا کلبعلی، راضیه جبه داری، فاطمه سادات طباطبایی، صامره حبیبی، فاطمه ناظری، فاطمه سادات داد موسوی، و صبا فیروزی حضور داشتند.
برخی از اشعار ارائه شده در این نشست به قرار ذیل است.
شبیه حاج قاسم بودی، اسماعیل ما بودی
تو را قابیلیان کشتند تو هابیل ما بودی
سراپای وجودت عطر قرآن داشت اسماعیل!
شهادت را کدامین آیه از تنزیل ما بودی؟
سلام الله، بازوی رشید مردم غزه!
که هم بازوی حق بودی و هم سجیل ما بودی
فلسطینی چه فرقی میکند با قوم ایرانی
توای یوسفترینای ایلیا از ایل ما بودی
بخوان قرآن بخوان، بی سر بخوان این بار اسماعیل!
که صوت عرشی و بارانی ترتیل ما بودی
علیرضا قزوه
...
چه میخواهند اسماعیل، این دونان پست ازتو؟!
چه میخواهند وحشیهای گوساله پرست ازتو؟!
چه میخواهند این جنگل نشینان تمدن خوار؟!
چه میخواهند این بوزینگان، این قوم مست ازتو؟!
حسین اسرافیلی
...
چه صوت ناب قرآنی هنّیه
چه زیبا آیه میخوانی هنیه
ذبیح الله را رازی ست خونین
هنیئا لک تو میدانی هنیه
نغمه مستشار نظامی
...
نمیگنجند بیان داغ هایم در عبارتها
مبارک باد بر جمع شهیدان این شهادتها
دلم از ساغری نوشد که پر از مستی عشق است
درونم مست از این باور، نترسد از شماتتها
به کوی عشق بی بنیاد یار آرام میگیرم
به بنیادی فراتر از بلندای دلالتها
بلای جان صهیون است مرگ سرخ اسماعیل
که برپا میکند هر لحظه با یادش قیامتها
ز کار ظلم در گوش جهان اینک طنین افکند
چکاچاک غم انگیزی ز شمشیر شماتتها
سید مسعود علوی تبار
...
داغ ابراهیم در دل، داغ قاسم در جگر...
شعلهای بر جانمان بارید با داغی دگر!
گریه دیگر چارهی این آتش ِ جانسوز نیست
اشک هم بر گونه هامان در غمت شد شعله ور
لحظهی دیدار بود و آمدی با پای جان
تا ببوسد گونه هایت را شب آخر، پدر
بی گمان میخواستی آرامشی ناب و زلال
گرمی آغوش اقیانوس را، پیش از سفر...
آه اسماعیل! اسماعیل ِ دلتنگ از جهانای رها از عالم و اندیشهی خوف و خطرای شکوه ِ صوت قرآنت، طنین انداز ِ عشقای به شوق دوست، در خون ِ زلالت غوطه ور!
میخروشد چشمههای نور از رگهای تو
جاودانی در دل این خاک ِ سبز پرگهر
میشود نزدیک و نزدیک آفتاب ِ بی غروب
باز میگردی تو با خیل ِ سواران ِ سحر
حمیده پارسافر
...
تو جان دادی برای حق مردان فلسطینی
تو گشتی رهبر این خاک و تو آن فلسطینی
تو نامت روی هر برگ درخت سبز زیتون است
توبی شادابی گلهای خندان فلسطینی
شوجان پرویز (بنگلادش)
...
در غزه صدای مرد و زن اسماعیل
در سوریه، لبنان و یمن اسماعیل
برخاسته است باز ایران غیور
صد حنجره فریاد وطن اسماعیل
رسول شریفی
...
راست میگویند پایانی ندارد راه عشق
خون"اسماعیل"جاری شد به قربانگاه عشق
یک محرّم سوگواری لازم است این روزها
هیچگاه از رهروان خالی مبادا راه عشق
شعبان کرم دخت
...
چه قرآنی گشودی عاشقانهای ذبیح العشق
به صوت عشق خواندی آیههای استقامت را
شهادت روزی مردان عاشق میشود بی شک
چه زیبا نوش کردی بادهی سرخ شهادت را
طریق القدس هم با خون تو آزاد خواهد شد
و از صهیون، فلسطین میرباید خواب راحت را
کنار مسجدالأقصی نماز شکر میخوانیم
و غزه میکند تکرار با خود این عبارت را_
پشیمان میشود حتما رژیم نکبت صهیون
که باید پس دهد روزی تقاص این جنایت را
محمد مهدی عبداللهی
...
به راهِ وصلِ تو اینگونه ساده باید رفت
به تیغِ عشق چنین سرنهاده باید رفت
به شوقِ دیدنِ لبخندِ حضرتِ دلدار
به قلبِ عاشق و رویی گشاده باید رفت
اگر چه نیمه یِ شب در شکوهِ بیداری
میانِ عرصهی حق، ایستاده باید رفت
به سوی ساحت عاشق رُبایِ حضرت عشق
شتابناک، شبیه بُراده باید رفت
عجب تجارتِ نابیست، مرگ در ره عشق
چنین زرنگ پیِ استفاده باید رفت
پیِ چشیدنِ مرگی که زندگی بخش است
عنانِ زندگی از دست داده باید رفت
به میهمانیِ حق، چون هنیهّ یِ عاشق
به شوق با همه یِ خانواده باید رفت
احمد رفیعی وردنجانی
...
در سینه ام نمنم زده آوای باران
اندوهگینم از غم پرواز یاران.
اما صبورم، چون که میدانم پس از این
خون هنیة میشود آغاز طوفان
سمانه خلف زاده
...
سرود شام، قدس و نیل ابوالعبد
شکوه و شوکت این ایل، ابوالعبد
قسم بر "تین و زیتون" فلسطین
که پیروز است اسماعیل ابوالعبد
سیده کبری حسینی بلخی (افغانستان)
...
که گفته قصهی ما رو به پایان است اسماعیل؟
همین جا نقطهی آغاز دوران است اسماعیل
سر از دریای خون بردار، بیرق را زمین مگذار
که گاه شروهخوانی، گاه طوفان است اسماعیل
هنوز آئینهها در قتلگاه غزه زیر تیغ...
و زینب (س) بر بلندیهای جولان است اسماعیل
بخوان با حلق پر خونت، بگو با روی گلگونت
که عالم حجلهگاه سربداران است اسماعیل
شهادت نقطهی وصل "ابوالعبد" است با معبود
مبادا جا بمانی، عید قربان است اسماعیل
فائزه زرافشان
...
بدرود آمد لحظه تحویل اسماعیل
آهای شهید فتنه قابیل اسماعیل.
چون حاج قاسم آرزویت را بغل کردی
حک گشت داغت بر دل این ایل اسماعیل
یک لحظه دور از آتش میدان ندیدیمت
یک لحظه ایثارت نشد تعطیل اسماعیل
جاری شود از خون تو صد رود بعد از این
خفته ست در خون تو صد سجّیل اسماعیل
از برکت خونت به هم پیوند خواهد خورد
خاک فرات و آسمان نیل اسماعیل
پرواز تو دلهای ما را مطمئنتر کردای خونبهایت محو اسرائیل اسماعیل
رفتی ولی برگشتنت را زود میبینیم
بدرود اسماعیل اسماعیل اسماعیل
محمود یوسفی
...
عجب خطای بزرگی! ستم به خود کردید
مهیب فاجعهای بر سر خود اوردید
میان خانهی ما میهمان ما کشتید؟
میان خانهی تان مرده اید! بی تردید!
به تیر خدعه اگر میکشید، فخری نیست!
به جنگ تن به تن آیید اگر شما مردید؟!
قسم به شور و شجاعت، چو موش میترسید
به گاه دیدن شیران، به رنگ و رو، زردید
چه زود میرسد آن دم که رو به پایانید
چه زود میرسد آن دم که لاشهای سردید
قسم به غیرت و ایمان که مرگتان حتمی ست!
قسم به خون شهیدان، هلاک میگردید!
فاطمه سادات پاد موسوی
...
از غصه و اندوه سرم میسوزد
دلسوخته ام که باورم میسوزد
مهمان مرا در وسط خانه زدند
از شرم تمام پیکرم میسوزد
راضیه جبه داری
...
مهمان ما در خانه مان در خون خود غلتید
عطر شهادت در هوای خانه مان پیچید
مهمان خوب خانه مان از جنس باران بود
از آسمان شهر ما عشق و صفا بارید
مهمان ما مردی مقاوم از فلسطین یود
در چشمهای او همیشه پرتو امید
بار سفر بست و سوار هودجی از نور
چشمک زنان از پیش ما تا خانه خورشید.
چون حاج قاسم بود او مانند مغنیه
وقت شهادت بر جدال مرگ میخندید
آگاه باشیدای علمداران و سرداران
بعد از شهادت میشود راه شما تمدید
باید بدانند ابلهان نسل اسرائیل
رزم شما بعد از شهادت میشود تشدید
محمدعلی یوسفی
...
روز وداع سرخ تو آغاز طوفان است
ایران به فکر انتقام خون مهمان است
پرواز کردی و به سمت آسمان رفتی.
چون آشیانت در بلندیهای جولان است
دور از وطن صبح غریبی رفتی از اینجا
حتی عروج تو شبیه مرد میدان است
از عید قربانهای هاجر کم نخواهد شد
از بس که اسماعیل در ایلش فراوان است
هر کس گذشته از طریق القدس میداند
سرشار از عطر قدمهای شهیدان است
قرآن بخوان با آن صدای عرشی اتای مرد
سوگند بر خونت که صهیون رو به پایان است
فرزانه قربانی
...
انتقامی سخت در راه است اسرائیلیان
عمرتان بسیار کوتاه است اسرائیلیان
با به خاک و خون کشیدن کاخ برپا میشود؟
آرزوهاتان ته چاه است اسرائیلیان
پاسخ مهمان کشی تان را بزودی میدهیم
میزبان سرسخت و خونخواه است اسرائیلیان
مرد میدانی قویتر میرسد هرچند که
داغ اسماعیل جانکاه است اسرائیلیان
"هم صدا با حلق اسماعیل" هر آزادهای
با نوای غزه همراه است اسرائیلیان
خون اسماعیل سیلی میشود بنیاد کن
وقت طوفانش سحرگاه است اسرائیلیان
صامره حبیبی
...
محرم در محرم شد خدایا
دوباره موسم غم شد خدایا
تمام عالم از هجر هنیه
پر از اندوه و ماتم شد خدایا
صبا فیروزی
...
تا شهادت نامه آت از نزد حق ممهور شد
وعده صادق دمید و طالعت منصور شد
اجر مردان خدا جام طهور سر به مهر
لایق تقدیر حق بودی قدح مقدور شد
شهلا کلبعلی
...
بار دیگر آتش کین شعلهور
بوسه باران کرد مردی مرد را
همچو قاسم سوخت اسماعیل را
تا به ما تحمیل کرد این درد را
درد پر رنج است داغی تلختر
اینکه مهمان بود در ایران ما
خصم، مهمان عزیز از ما گرفت
شرمساری نیش زد بر جان ما
باز هم شب بود و دزدی نیمهشب
بزدلانه باغ را آتش کشید
باغبان اندوهگین گردید و در
کوس خونخواهی مهمانش دمید
مرد میدانها هنیه، مرد رزم
گرچه پاداشش شهادت بودهاست
لیک از یک انتقام بی درنگ
خاطر ما با علی آسودهاست
یاعلی! اینبار هم داغی دگر
همچو داغ قاسمت جانکاهشد
ذوالفقارت را برون کن از نیام
باز اسماعیل ذبح الله شد
ام البنین بهرامی
انتهای پیام/