چالشهای آموزش هنر گرافیک در کشور چیست؟/ از فقدان رویکردهای نوین آموزشی تا کمبود تجهیزات
به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، حسین عبدی کارشناس ارشد طراحی گرافیک و ارتباط تصویری، متولد تهران با بیش از ۲۷ سال تجربه در زمینه طراحی گرافیک و تبلیغات به عنوان یک فری لنسر حرفهای شناخته میشود. او اکنون به عنوان استاد مهمان دانشگاه، عضو انجمنهای بینالمللی متعددی از جمله: انجمن بینالمللی طراحان فرهنگ طراحی بینالمللی چین-اروپا (CEIDA)، انجمن و کمیته داوری شبکه بینالمللی خالقان بصری رد (RINC) در مکزیک، انجمن طراحان گرافیک جهانی (WGD)، و کمیته سازمان هنر و طراحی پاکستان (PADO) فعالیت میکند. همچنین، او عضو انجمن طراحان گرافیک ایران (IGDS) و موسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر ایران است.
عبدی در بیش از ۱۷۵ نمایشگاه هنری و طراحی گرافیک در کشورهای مختلف از جمله لهستان، آمریکا، فرانسه، اسپانیا، کره جنوبی، ژاپن، یونان، مجارستان، چین، مکزیک، ترکیه و امارات متحده عربی شرکت کرده و جوایز بینالمللی متعددی از جمله یک مدال طلا و پنج مدال نقره کسب کرده است. او به عنوان داور در برخی رویدادها و مسابقات بینالمللی طراحی گرافیک نیز دعوت میشود. در دوران فعالیت هنری خود، عبدی از آموزههای استادان برجستهای همچون محمد علی شاکری راد، حسین خسروجردی، دکتر جواد علیمحمدی اردکانی و دکتر مسعود سپهر بهره برده و شاگردی آنان را افتخار خود میداند.
او به عنوان طراح گرافیک، گرافیک آرتیست و مدیر هنری شناخته میشود و در زمینه کیوریتوری گرافیک تجربه برگزاری دو رخداد و نمایشگاه بینالمللی در چین و ترکیه به عنوان مدیر اجرایی و ایدهپرداز در سال ۲۰۲۱ را در کارنامه خود دارد. همچنین گاهی به عنوان مدرس مدعو دانشگاهی فعالیت میکند. علایق و تخصصهای او شامل ایدهپردازی هنری- تبلیغاتی، گرافیک هنری و نمادشناسی است. یکی از پژوهشهای مهم او «بررسی نمادشناسی پوسترهای دوران هشتساله جنگ ایران و عراق» است.
با این هنرمند گفتوگویی انجام دادیم که از نظرتان میگذرد:
*به نظر شما، در حال حاضر آموزشها در حوزه گرافیک چقدر مفید و موثر است؟
آموزش در حوزه گرافیک نقش اساسی در توسعه مهارتهای فنی و خلاقانه هنرجویان دارد و تأثیر بسزایی بر فرصتهای شغلی آنان میگذارد. پژوهشها نشان میدهند که برنامههای آموزشی جامع و تخصصی میتوانند توانایی دانشجویان را در پیگیری نگاهی علمی و پژوهشی در روند خلق آثار و همچنین استفاده از نرمافزارها و ابزارهای پیشرفته گرافیک بهبود بخشند. به عنوان مثال، تحقیقات انجام شده در دانشگاههای معتبری مانند MIT و کالج هنرهای طراحی «پاسادناس (ArtCenter College of Design)» نشان میدهد که دانشجویانی که دورههای جامع طراحی گرافیک را گذراندهاند، توانایی بیشتری در ایجاد آثار نوآورانه و خلاقانه دارند. این پژوهشها همچنین تأیید میکنند که آموزشهای ترکیبی تئوری پژوهشی و عملی میتوانند به افزایش عمق و دقت در کارهای هنری کمک کنند.
یکی از موارد حائز اهمیت در حوزه طراحی گرافیک و آموزش آن، به ویژه در دوران پست مدرن، تأکید بر کانسپت به عنوان بنیادینترین عنصر طراحی است که اهمیت بیشتری نسبت به فرمگرایی دارد. پژوهشها و نظریات طراحان مشهور جهانی همچون «دیوید کارسون» و «پائولا شر» نشان دادهاند که مفهوم و ایده مرکزی، روح و جوهره یک اثر گرافیکی را شکل میدهد و بدون آن، حتی جذابترین فرمها و رنگها نیز فاقد عمق و تأثیرگذاری خواهند بود. با این حال، در گرافیک معاصر ایران و حتی در نظام آموزشی این رشته، توجه به کانسپت در مقایسه با فرم و رنگ کمتر مورد توجه قرار میگیرد. این رویکرد اشتباه در دوران کنونی است؛ زیرا غفلت از کانسپت منجر به تولید آثار سطحی و فاقد معنای عمیق میشود.
با بررسی مقالات و کتب معتبر، به روشنی میتوان دریافت که توجه به کانسپت نه تنها در ارتقای کیفیت هنری آثار مؤثر است، بلکه به عنوان یک ابزار قدرتمند در انتقال پیام و ارتباط با مخاطب عمل میکند. بنابراین، بازنگری در روشهای آموزشی و تمرکز بیشتر بر پرورش تواناییهای مفهومی دانشجویان هنر ضروری به نظر میرسد.
*آموزشهای پیشرفته در حوزه گرافیک در چه مواردی به هنرجویان کمک میکند؟
آموزش در حوزه گرافیک نه تنها به توسعه مهارتهای فردی کمک میکند بلکه تأثیر قابلتوجهی بر فرصتهای شغلی هنرجویان دارد. گزارشهای صنعتی و تجربیات اساتید برجسته نشان میدهند که شرکتهای طراحی و تبلیغاتی به دنبال طراحانی با مهارتهای فنی قوی و خلاقیت بالا هستند. ماسایوکی کویشی، استاد دانشگاه هنر توکیو، تأکید دارد که فارغالتحصیلان دورههای تخصصی طراحی گرافیک به دلیل داشتن دانش بهروز و تجربه عملی، شانس بیشتری برای ورود به بازار کار و دستیابی به موقعیتهای شغلی مناسب دارند. در ایران نیز، اساتیدی مانند مرحوم دکتر مسعود سپهر بر اهمیت آموزش تخصصی در ارتقای کیفیت و توانمندی طراحان جوان تأکید دارند.
طراحان برجسته ایرانی نیز بر اهمیت آموزش صحیح و تعامل دوسویه با بازار و مخاطب عام در حوزه طراحی گرافیک تأکید دارند. رضا عابدینی، یکی از طراحان گرافیک مشهور ایران، معتقد است که آموزشهای تخصصی و کاربردی میتوانند به هنرمندان کمک کنند تا مهارتهای خلاقانه و فنی خود را به سطح بالاتری برسانند و در بازار کار رقابتیتر عمل کنند. وی همچنین بر نقش اساتید باتجربه در انتقال دانش و مهارتهای حرفهای به نسلهای جدید تأکید میکند. قباد شیوا، دیگر طراح نامآور ایرانی، نیز بر اهمیت تعامل بین هنرمندان و صنعت تأکید دارد و معتقد است که آموزشهای کاربردی و عملی میتوانند به هنرجویان کمک کنند تا بهتر با نیازهای بازار کار آشنا شوند و پروژههای موفقتری را انجام دهند.
آموزش صحیح و باکیفیت در حوزه گرافیک باید از سنین جوانی و در مقاطع ابتدایی آغاز شود. این آموزشها باید به همت اساتیدی خبره و بهروز، بر پایه دانش عمومی که بنیان طراحی گرافیک است، صورت گیرد. اطلاعات عمومی در زمینههای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، پزشکی و سلامت، فناورانه و هنری از سنین نوجوانی نقش بسزایی در روند آموزش طراحی گرافیک ایفا میکند. بر اساس مطالعات اخیر، آگاهی گسترده و چندبعدی از این حوزهها به طراحان گرافیک کمک میکند تا درک عمیقتری از مخاطبان و نیازهای آنان پیدا کرده و آثار خود را با توجه به تغییرات و تحولات اجتماعی و فرهنگی بهروز کنند.
این دانش بنیادین، بهویژه در دوره نوجوانی که پایههای تفکر و خلاقیت شکل میگیرد، به طراحان امکان میدهد تا با نگاهی جامع و چندجانبه به مسائل، راهحلهای نوآورانهتری ارائه دهند. همچنین، درک مسائل اقتصادی و تکنولوژیک به طراحان کمک میکند تا با بهرهگیری از تکنیکها و ابزارهای پیشرفته، کیفیت و کارایی آثار خود را ارتقا دهند.
هنرستانها و مدارس تخصصی هنر میتوانند نقش مهمی در این زمینه ایفا کنند؛ تحقیقات نشان میدهد که آموزشهای تئوریک و عملی از سنین جوانی میتواند به تقویت پایههای هنری و فنی دانشآموزان کمک کند. به عنوان مثال، در کشورهایی مانند فنلاند و سوئد، برنامههای آموزشی هنر و طراحی از مقاطع ابتدایی آغاز شده و دانشآموزان با اصول اولیه طراحی و خلاقیت آشنا میشوند. این برنامهها نه تنها مهارتهای فنی آنان را تقویت میکند، بلکه به توسعه تفکر خلاق و حل مسئله نیز کمک میکند. لذا، آموزش و پرورش باید با رویکردی همهجانبه، به توسعه دانش عمومی و بنیادی نوجوانان توجه ویژهای داشته باشد تا زمینهساز پرورش طراحان گرافیک توانمند و خلاق در آینده شود.
*درباره یکی از نمونههای موفق صحبت کنید.
یکی از نمونههای موفق، برنامه هنرهای تجسمی و طراحی در دانشگاه هاروارد است که با ترکیب آموزش تئوری و عملی، دانشجویان را برای چالشهای دنیای طراحی آماده میکند. همچنین دورههای آموزشی در کالج سلطنتی هنرهای لندن (RCA) که با تمرکز بر پروژههای عملی و همکاری با صنعت، به دانشجویان کمک میکند تا تواناییهای خود را در محیطهای واقعی به کار گیرند. این برنامهها اهمیت آموزش کاربردی و عملی در ارتقای مهارتهای طراحان را نشان میدهند و میتواند الگویی برای توسعه برنامههای مشابه در ایران باشد.
*آیا درست است که هنر گرافیک از نظر آموزش کاستیها و نارساییهای بسیاری دارد؟
آموزش هنر گرافیک در ایران با چالشها و نارساییهای متعددی مواجه است که میتوان آنها را به چهار دسته اصلی تقسیم کرد: نارساییهای ساختاری و محتوایی برنامههای درسی، کمبود منابع و تجهیزات مدرن، محدودیت منابع مطالعاتی و عدم ارتباط دانشجویان و طراحان با صنعت و فرآیند علمی چاپ.
برنامههای آموزشی هنر گرافیک در ایران با شیوههای سنتی و فاقد رویکردهای نوین، دانشجویان را از همگام شدن با تحولات سریع دنیای دیجیتال و تکنولوژیهای جدید بازمیدارد. تحقیقات نشان میدهد که دانشجویان ایرانی در مقایسه با همتایان خود در کشورهای پیشرفته، دسترسی کمتری به سختافزارها، نرمافزارهای پیشرفته و آموزشهای کاربردی دارند که این موضوع ضعف در مهارتهای فنی آنان را تشدید میکند. بهویژه، عدم دسترسی به امکانات هوش مصنوعی نوظهور و عدم شناخت کافی از چگونگی بهکارگیری آن، باعث میشود طراحان ایرانی از چرخه تولیدات مورد پذیرش بازارهای جهانی خارج شوند و ذائقه بصری مخاطبان با این فناوری همگام نشود.
یکی دیگر از مشکلات اساسی در آموزش هنر گرافیک در ایران، کمبود منابع و تجهیزات مدرن است. بسیاری از دانشگاهها و مراکز آموزشی فاقد امکانات سختافزاری و نرمافزارهای بهروز هستند که این مسئله در دروس عملی و کارگاهی اهمیت ویژهای دارد. کمبود منابع مطالعاتی نیز از دیگر کاستیهای آموزش هنر گرافیک است. بسیاری از دانشگاهها و کتابخانهها در ایران به منابع بهروز و معتبر دسترسی ندارند و این مسئله باعث میشود دانشجویان نتوانند از آخرین تحقیقات، مقالات پژوهشی و تئوریهای جدید بهرهمند شوند. در کشورهای توسعهیافته مانند آمریکا و آلمان، کتابخانههای دانشگاهی و مراکز پژوهشی بهصورت مرتب کتب و مقالات جدید را در دسترس دانشجویان قرار میدهند، اما در ایران، بهروزرسانی منابع مطالعاتی به کندی انجام میشود و دانشجویان ناچار به استفاده از منابع قدیمی یا عمومی بیاعتبار هستند.
برنامههای آموزشی هنر گرافیک در ایران غالباً فاقد جامعیت و تخصص لازم هستند و تمرکز کافی بر جنبههای تئوریک و عملی ندارند، بنابراین به نیازهای واقعی بازار کار پاسخ نمیدهند. این امر موجب کاهش کیفیت محصولات بصری و منبعی برای کسب درآمد سودجویان شده است. در کشورهای پیشرفته، برنامههای آموزشی شامل دورههای کارآموزی و پروژههای عملی است که دانشجویان را برای ورود به بازار کار آماده میکند، اما در ایران چنین برنامههایی بهندرت وجود دارد و این امر باعث میشود فارغالتحصیلان آمادگی کافی برای مواجهه با چالشهای حرفهای نداشته باشند.
طراحان برجسته ایرانی نیز به نارساییهای آموزشی در حوزه گرافیک اشاره کردهاند. رضا عابدینی معتقد است که نظام آموزشی فعلی توانایی پاسخگویی به نیازهای روزافزون صنعت گرافیک را ندارد و باید تغییرات اساسی در برنامههای درسی و شیوههای آموزشی ایجاد شود. قباد شیوا نیز بر اهمیت ترکیب آموزشهای تئوریک و عملی تأکید دارد و معتقد است که نبود زیرساختهای لازم و تجهیزات مدرن، مانعی جدی برای پیشرفت دانشجویان است. وی پیشنهاد میدهد که برنامههای آموزشی باید به گونهای طراحی شوند که دانشجویان را با آخرین تکنولوژیها و روشهای نوین طراحی آشنا کنند.
عدم ارتباط دانشجویان و طراحان گرافیک با صنعت و فرآیند علمی چاپ، چالشی جدی در مسیر پیشرفت این حوزه محسوب میشود. نداشتن دانش عملی از فرآیندهای چاپ و فنون مرتبط، موجب تولید آثاری با کیفیت پایین و ناکارآمد میگردد. این نقص، نه تنها به هدررفت منابع مادی منجر میشود، بلکه اعتبار حرفهای طراحان را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. علاوه بر این، فاصله میان آموزشهای آکادمیک و نیازهای واقعی صنعت، باعث کاهش توانایی دانشجویان در ورود به بازار کار و یافتن شغلهای مرتبط با تخصصشان میشود؛ بنابراین، ایجاد پلهای ارتباطی میان دانشگاه و صنعت، امری ضروری به نظر میرسد تا بتوان از تواناییهای بالقوه طراحان و دانشجویان بهرهبرداری کرد.
یکی دیگر از مسائل مهم در هنر گرافیک، نحوه پذیرش هنرجویان و دانشجویان است. باید استعداد ذاتی و خلاقیت متقاضیان بررسی و تایید شود تا اطمینان حاصل شود که افراد مناسبی وارد این رشته میشوند. بسیاری از اساتید و کارشناسان معتقدند که این ارزیابیها باید شامل آزمونهای عملی و مصاحبههای تخصصی باشد. علاوه بر این، انگیزههای دانشجویان برای تحصیل در این رشته باید به دقت بررسی شود. پژوهشها نشان میدهند که بسیاری از دانشجویان بدون داشتن علاقه و انگیزه واقعی و تنها برای کسب مدرک دانشگاهی وارد این رشته میشوند که این امر میتواند به کاهش کیفیت آموزش و آثار هنری منجر شود.
*پیشنهاد و راه حل شما برای این معضلات چیست؟
برای بهبود شرایط و توسعه هنر طراحی گرافیک در ایران برای دههها و نسلهای آینده، لازم است اقداماتی اساسی صورت گیرد. ابتدا باید بودجه آموزش عمومی این رشته افزایش یابد و مراکز آموزشی بدون نظارت کارآمد برچیده شوند. در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی نیز باید از اساتید آشنا به علم روز و آیندهنگر برای آموزش نسل جوان استفاده شود و در پذیرش دانشجویان به انگیزه و علاقه آنها توجه ویژهای شود.
همچنین استفاده از تجهیزات مدرن و بهروز در روند آموزش طراحی گرافیک و ایجاد ارتباط دوسویه بین صنعت چاپ و آموزههای طراحی گرافیک ضروری است. صاحبان کسبوکارها و صنایع باید تشویق شوند تا از مراکز مشاوره و افراد متخصص در زمینه طراحی گرافیک و تبلیغات بهرهمند شوند تا بهرهوری کسبوکارها افزایش یابد. همچنین باید تلاش شود تا موانع بهرهمندی از فناوریهای دیجیتال و هوش مصنوعی نوظهور در این زمینه رفع گردد. برطرف کردن این چالشها نیازمند همکاری بین دولت، صنعت خصوصی و جامعه هنری است. با افزایش آگاهی عمومی، توسعه آموزش و پژوهش، و بهبود زیرساختها میتوان به بهبود شرایط این صنعت در ایران کمک کرد و در نهایت به توسعه و رشد اقتصادی علمی کشور دست یافت.
انتهای پیام/