آفریقا، بهشت ما و جهنم اسرائیل/ جانمایی ایران در قاره سیاه
گروه سیاسی خبرگزاری علم و فناوری آنا- عماد نجار: پس از آغاز طوفان الاقصی و ابداع شیوه نظامی مدرن ایران برای فراگستری میدانهای جنگ در پیش روی اسرائیل، سردرگمی اطلاعاتی -نظامی پر مخمصهای سرزمینهای اشغالی را فرا گرفت. در این شرایط دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران بهویژه بخش دیپلماسی اقتصادی بطور فعال درحال گسترش روابط در قاره آفریقا است. این گسترش روابط در قاره آفریقا تهدیدی جدی برای امنیت سیاسی و اقتصادی تل آویو محسوب میشود.
اهمیت قاره آفریقا از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ایران به دلایل مختلف برای امام خمینی (ره) و همچنین مقام معظم رهبری مطرح بود:
۱_ گرایشات همسو در تفکرات و مبارزات ضد امپریالیستی
۲_ محافظت و بهره برداری از اقلیت بزرگ شیعه در سراسر آفریقا
۳_ بهره برداری از منابع سرشار قاره آفریقا
۴_ نزدیکی جغرافیایی قاره آفریقا با آسیا
پس از اقدامات دولت نهم و دهم در این قاره و گسترش روابط سیاسی و اقتصادی، در دولت شهید دکتر ابراهیم رئیسی قدمهای جدی تری براشته شد و آفریقا را بعنوان یک جایگزین مناسب سیاسی و اقتصادی برای غرب ارائه کردند که از پتانسیلهای بالایی برخوردار است. دیدارهای متعدد از کشورهای مختلف در این قاره و ایجاد کارگروههای مختلف بین ایران و کشورهای آفریقایی از جمله فعالیتهای دولت سیزدهم بود.
در کنار فروش نفت به کشورهای آفریقایی و ایجاد کانالهای ارتباطی سیاسی و اقتصادی میتوان به موارد زیر نیز اشاره داشت:
جمهوری اسلامی ایران در حال تبدیل شدن به یک قدرت جهانی است و نه فقط تل آویو این تهدید را در سراسر قلب و ریشههای غده سرطانی صهیونیست احساس میکند بلکه غرب به سرکردگی آمریکا نیز بوضوح روند تضعیف خود و همپیمانانش و تقویت جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت را درک کرده اند
*در کنار گسترش روابط ایران با کشورهای شاخ آفریقا همانند مصر، بحث فروش تسلیحات نظامی از جمله پهپاد مهاجر ۶ به سودان نیز صورت گرفت و همین مهم باعث تحکیم و تجدید برقراری روابط با سودان شد. تقویت ارتش سودان در برابر تهدیدهایی که در منطقه بندر سودان وجود دارد نه تنها باعث ایجاد ثبات امنیتی و اقتصادی برای سودان است بلکه زمینه ساز ایجاد بندری توسط ایران برای استفادههای تجاری و گسترش فعالیتها در این قاره خواهد بود. شاید خالی از لطف نباشد که بدانیم سودان یکی از کشورهای مهم درترانزیت تجهیزات برای مردم غزه است.
*نمونه مشابه حمایت تسلیحاتی از ارتش اتیوپی در مقابله با شورشیان استان شمالی تیگرای اتیوپی بود که تحت حمایتهای آمریکا قرار داشتند- اقدامی که باعث تقویت نیروهای ارتش در مقابله با آشوب طلبان بود.
*در این میان، تجدید برقراری روابط با جیبوتی و تعمیق آن در ماه سپتامبر ۲۰۲۳ و در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد را شاهد بودیم که وزیر امور خارجه فقید و شهید در دیدار با همتای خود ضمن ارائه پیشنهاد از سرگیری روابط برپایه احترام متقابل، خواستار برقراری روابط در زمینههای مختلف از جمله سرمایهگذاری، تجارت، علم و نوآوریهای فناوری شد.
*یکی دیگر از کشورهای هدف در شمال آفریقا تونس است که اخیرا با هدف تسهیل در روابط اقتصادی، روادید آن برای شهروندان ایرانی نیز لغو شد. همچنین تونس با دوازده میلیون جمعیت پتانسیل بالایی در بین کشورهای عرب و آفریقایی دارد که تهران ضمن اشراف بر این مطلب تونس را یکی از همراهان آرمان فلسطین میداند و توسعه همه جانبه روابط خصوصا در زمینههای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی را بیش ار پیش در نظر دارد.
*اریتره نیز یکی دیگر از مقصدهای مهم تهران برای گسترش مدلهای مختلف ارتباطات است- کشوری که افق صهیونیستها در آن تعریف شده و هزینههای سیاسی، اطلاعاتی و نظامی کلانی در آن توسط تل آویو صورت گرفته است؛ از واحدهای دریایی ارتش اسرائیل در مجمعالجزایر «دالاک» و بندر «ماساوا» (به عنوان بزرگترین و اصلیترین بندر تجاری اریتره) گرفته تا مرکز شنود در کوههای «امبار سویرا» که این کشور را به محل مناسبی برای راهزنی دریایی اسرائیل تبدیل کرده است.
ناگفته نماند که دولت اسمره از حضور دیگر کشورها در اریتره جهت تعادل سیاسی استفاده میکند (مانند تعادل حضور روسیه در برابر اتیوپی آمریکایی و یا توازن تهران- تل آویو). همین امر نیز باعث بروز درگیریهای نظامی نیز شده است که از آن جمله میتوان به هدف قرار گرفتن پایگاههای اسرائیلی در نقاط مختلف اریتره اشاره داشت مانند بزرگترین پایگاه ارتش اسرائیل در جزیره دهلک با دهها فروند هواپیما، پایگاه اطلاعاتی کوه امپاسویر که از مهمترین نقاط نظارت و جاسوسی در دریای سرخ محسوب میشد و هلاکت نیروهای نظامی صهیونیست که این اخبار با سانسور شدید اسرائیل بایکوت خبری شدند.
*ناخشنودی آمریکا، غرب و رژیم صهیونیستی از مشاهده ردپای ایران در لیبی، نیجر، الجزایر، اوگاندا، کنیا، زیمبابوه و ... به همراه بهره برداری بموقع تهران از خروج فرانسه از این منطقه و حضور چین، روسیه و ایران با پتانسیل بالای تعاملاتی از یک سو و استفاده مناسب از منابع غنی این قاره مخصوصا در ابعاد معدنی مانند اورانیوم به ویژه آنکه نیجر دارای منابع سرشاری از سنگ معدن اورانیوم است.
این مدل از گسترش روابط برای تهران نوید بخش آیندهای پر فروغ در ساختار دیپلماسی است، زیرا با پشتوانه فرهنگی، دینی، سیاسی و نظامی مامن مناسبی برای ملتهای آزادی خواه خواهد بود و در مقابل تهدیدی جدی برای تل آویو که سنگرهای خود را یکی پس از دیگری در حال نابودی میبیند.
علاوه بر موارد فوق، بررسی موارد ذیل نیز ضروری است:
آفریقا یکی از سیلیهای محکمی است که غرب و همپیمانانش از ایران و محور مقاومت خواهند خورد
*گسترش همکاری و تعامل با کشورهای حاشیه خلیج فارس که این فزونی فعالیتهای دستگاه دیپلماسی تهران را خطری برای منافع خود در سطح منطقه و در سطح قاره آفریقا میپندارند.
*حضور پررنگ سیاسی و امنیتی تهران در کشورهای مختلف و حفظ منافع ملی و امنیتی برای آن مقاصد به جهت ایجاد اطمینان از همکاری دوجانبه و تشریک مساعی و البته مقابله با توطئه ایران هراسی.
*پرهیز از وقفهها و کندی روابط ایجاد شده و تعمیق هرچه بیشتر این روابط با دیگر کشورهای قاره آفریقا.
*بهبود توان اقتصادی جمهوری اسلامی ایران از طریق صادرات گسترده خصوصا در زمینه تسلیحات نظامی که موجی از هراس را برای رژیم صهیونیستی نیز به همراه خواهد داشت.
*افزایش کمکهای بشردوستانه و همکاریهای دوجانبه و همچنین ایجاد زمینههایی برای انتقال دانش از مبدا ایران به کشورهای مختلف با استفاده از امکاناتی ازجمله تاسیس دانشگاه.
نکته پایانی این نگارش موضوع تهدیدی است بنام جمهوری اسلامی ایران که در حال تبدیل شدن به یک قدرت جهانی است و نه فقط تل آویو این تهدید را در سراسر قلب و ریشههای غده سرطانی صهیونیست احساس میکند بلکه غرب به سرکردگی آمریکا نیز بوضوح روند تضعیف خود و همپیمانانش و تقویت جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت را درک کرده اند و آفریقا یکی از سیلیهای محکمی است که غرب و همپیمانانش از ایران و محور مقاومت خواهند خورد. این اقدامات باعث خواهد شد که در محاسبات معادلات جهانی همواره نام ایرانی به عنوان یکی از تاثیر گذاران دخیل در تناسبهای سیاسی مد نظر قرار بگیرد.
انتهای پیام/