واکاوی برنامههای سیاستی توسعه و تقویت زیستبومهای نوآوری
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، امروزه مفهوم و نظریه زیستبوم نوآوری به صورت فراگیر و جدی مورد توجه پژوهشگران و سیاستگذاران عرصه نوآوری قرار گرفته است. این مفهوم به همه عاملان اقتصادی و روابط اقتصادی و نیز اجزای غیراقتصادی مانند فناوریها، نهادها، تعاملات اجتماعی و فرهنگ اشاره دارد که امکان شکلگیری و انتشار نوآوری را فراهم میسازند.
پژوهشگران در مقالهای با عنوان «واکاوی برنامههای سیاستی توسعه و تقویت زیستبومهای نوآوری؛ یک اقدامپژوهی» به واکاوی یک برنامه سیاستی با نام توسعه و ارتقای زیستبوم نوآوری استانها پرداختهاند که در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و در پاسخ به یک نیاز و مسئله جدی، یعنی ضعف و نارسایی در زیستبوم نوآوری استانهای مختلف کشور انجام شده است.
هدف اصلی این برنامه ترویج گفتمان نوآوری و همرسانی ظرفیتهای علمی و فناورانه موجود نزد دانشگاهها، مؤسسات پژوهشی و مراکز فناوری (پارکهای علم و فناوری و مرکز رشد) با نیازها و مسائل فناورانه صنایع و دستگاههای اجرایی استانها است. در همین راستا طیف متنوعی از بازیگران و کنشگران در طرف سیاستگذاری، طرف عرضه و ایده، طرف تقاضا و نیاز و طرف حمایت و پشتیبانی قرار میگیرند که بر اثربخشی این برنامه تأثیر میگذارند.
* مفهوم زیستبوم نوآوری
به زعم این پژوهش امروزه نوآوران و کارآفرینان به ندرت میتوانند در ارائه یک محصول یا خدمت نوآورانه به بازار موفق باشند، مگر اینکه در شبکهای درهمتنیده و بههم پیوسته از نقشآفرینان و بازیگران فعالیت کنند. در همین راستا، مشارکت و نقشآفرینی تعداد فزایندهای از بازیگران در فرایند نوآوری سبب شده مفهوم زیستبوم نوآوری محبوبیت بالایی در میان پژوهشگران، مدیران و سیاستگذاران حوزه نوآوری پیدا کند.
این پژوهش مطرح میکند که این مفهوم که به تازگی به حوزه سیاستگذاری نوآوری و کارآفرینی وارد شده است بر فرایند خلق نوآوری و روابط بین نقشآفرینان برای ارائه یک ارزش به بازار و مشتریان تمرکز دارد و بر محیط مناسب و مساعد برای خلق و اشاعه نوآوری تأکید دارد. به بیان بهتر، مفهوم زیستبوم نوآوری به همه عاملان اقتصادی و روابط اقتصادی و نیز اجزای غیراقتصادی نظیر فناوریها، نهادها، تعاملات اجتماعی و فرهنگ اشاره دارد که امکان شکلگیری و انتشار نوآوری را فراهم میسازند.
* مفهوم زیستبوم کسبوکار
این پژوهش توضیح میدهد که به طور تاریخی، ریشه و خاستگاه مفهوم زیستبوم نوآوری را باید در مفهوم زیستبوم کسبوکار جستوجو کرد. مفهوم زیستبوم را نخستین بار مور (Moore) در سال ۱۹۹۳ معرفی کرد او این مفهوم را برای توصیف یک جامعه اقتصادی به کار برد که در آن مجموعهای از افراد و سازمانها با یکدیگر در تعامل و ارتباطاند و حاصل این تعاملات خود را در قالب خلق ارزش برای مشتریان از طریق معرفی محصولات و خدمات جدید نشان میدهد.
نکته بسیار حائز اهمیت در این پژوهش حضور و نقشآفرینی این مشتریان در زیستبوم کسبوکار است. او بیان میکند که قابلیتها و نقشهای بازیگران زیستبوم کسبوکار در طول زمان همتکاملی پیدا میکند و بازیگران خود را با جهتگیریهایی که یک یا چند بازیگر اصلی تعیین میکنند، همسو میسازند.
* زیستبوم نوآوری از نگاه سیاست
مطالعات این پژوهش نشان میدهد که زیستبومهای نوآوری در سطح کلان سیاستهای دولتها در قالب برنامههای سیاستی میتواند رشد مبتنی بر نوآوری را با تقویت پیوندها و تعاملات میان نقشآفرینان مختلف بهبود بخشد؛ بنابراین در نگاه سیاست، در یک زیستبوم نوآوری، تعاملات بین بازیگران مختلف میتواند به دستیابی به اهداف ملی و منطقهای و محلی کمک کند و هدف سیاست نوآوری، بهبود و تسهیل روابط میان کنشگران زیستبوم به منظور ارتقای عملکرد نوآورانه زیستبوم است.
* ضعفهای زیستبومهای نوآوری
این پژوهش نشان میدهد که زیستبومهای نوآوری دارای ضعفهایی هستند که از میان آنها میتوان به عدم ایفای نقشهای مهمی همچون حمایتگری در زیستبوم نوآوری، حلقههای مفقوده و ناهماهنگیهای نهادی میان کنشگران بود بازار و تقاضای پایدار و چشمگیر برای محصولات و خدمات شرکتهای نوپای فناور و دانشبنیان و نبود زیرساخت و بستر مناسب برای به همرسانی شرکتهای کوچک و بنگاههای بزرگ؛ عدم همکاری جدی میان شرکتهای نوپای فناور و دانشبنیان با شرکتهای بزرگ صنعتی، پیوند و ارتباط ضعیف میان دانشگاهها، مؤسسات پژوهشی و مراکز فناوری با صنایع و دستگاههای اجرایی، روشن نبودن مسائل، نیازها و اولویتهای پژوهشی مراکز خدماتی، صنعتی، کشاورزی و ... برای دانشگاهها و مراکز علمی و فناوری، فقدان فهم و زبان مشترک در ارتباط با مسائل و موضوعات اشاره کرد.
مطابق با یافتههای پژوهش حاضر؛ چالشها و ضعفهای موجود در زیستبومهای نوآوری استانی باعث شده است تا قانونگذاران و سیاستگذاران به فکر تدوین بندهای قانونی و سیاستهایی به منظور تقویت و توسعه زیستبومهای نوآوری استانی باشند.
* ماده ۱۲ قانون جهش تولید دانشبنیان
در همین راستا این پژوهش مطرح میکند که به موجب ماده ۱۲ قانون جهش تولید دانشبنیان، استانداران سراسر کشور موظف هستند با همکاری پارکهای علم و فناوری داخل استان، منابع استانی و اختیارات خود را با اولویت تقویت فعالیتهای نوآورانه و شناسایی و حل مسائل بومی و با استفاده از شرکتها و مؤسسات دانشبنیان، واحدهای فناور مستقر در مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری، مراکز نوآوری دانشگاهی، کسبوکارهای نوآورانه و خالق در استان به کار گیرند.
به موجب این ماده، ضروری است حمایت از توسعه و تجاریسازی فناوریهای راهبردی برای رفع چالشهای استان، ایجاد، توانمندسازی و توسعه شرکتها و مؤسسات دانشبنیان، واحدهای فناور مستقر در مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری و واحدهای خالق، تقویت فعالیتهای تحقیق و توسعه بنگاههای بزرگ اقتصادی استان و استفاده حداکثری از ظرفیت طرحهای توسعهای استانی و خریدهای دولتی در ارتقای بازار شرکتها و مؤسسات دانشبنیان و فناور استان در دستور کار قرار گیرد.
در پایان این پژوهش بر اساس یافتههای این مطالعه نکات زیر برای تقویت برنامه توسعه و ارتقای زیستبوم نوآوری استانها ارائه شده است:
- لزوم نگاه به برنامه توسعه و ارتقای زیستبوم نوآوری استانها (تانا) به عنوان یک مأموریت جاری برای پارکهای علم و فناوری کشور و نه یک رویداد مقطعی (ایجاد دبیرخانه دائمی برنامه تانا)؛ لزوم گفتمانسازی و شبکهسازی در استان و مشارکتدادن همه ذینفعان و کنشگران زیستبوم نوآوری با بهرهگیری از ظرفیت ستاد توسعه اقتصاد دانشبنیان استانها؛
- لزوم درج و تعریف نیازها و ایدهها در سامانه نظام ایدهها و نیازها (سامانه نان) برای ایجاد همافزایی میان برنامههای وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در راستای تقویت زیستبوم نوآوری؛
- لزوم پوشش کل بازیگران زیستبوم نوآوری و تنوعبخشی به کنشگران مشارکتکننده در برنامه هم در طرف عرضه و ایده (دانشگاهیان، پژوهشگران، فناوران و شرکتهای دانشبنیان) و هم در طرف تقاضا و نیاز (سازمانهای دولتی و دستگاههای اجرایی و شرکتها و صنایع بخش خصوصی)؛
- لزوم بهرهبرداری از همه سازوکارهای تأمین مالی و سرمایهگذاری موجود (صندوق نوآوری و شکوفایی، صندوقهای پژوهش و فناوری، بودجه پژوهشی دستگاههای دولتی، طرحهای بنیاد ملی نخبگان، طرحهای بنیاد ملی علم ایران، سرمایهگذاران خطرپذیر، سرمایهگذاران خصوصی، خیرین و ...) برای حمایت از ایدهها و طرحها؛
- برگزاری دورههای آموزشی برای صنعت و دستگاههای اجرایی در زمینه شناسایی و احصای نیازهای فناورانه و مستندسازی آن در شکل استاندارد؛
- برگزاری دورههای آموزشی و توانمندسازی و اجرای فرایند مربیگری و منتورینگ برای صاحبان ایده به منظور تدوین مدل کسبوکار، طرح امکانسنجی و اصول مذاکره با طرف تقاضا؛
- لزوم پیگیری فرایند تا عقد قرارداد و حل مسئله که موجب اعتمادسازی نسبت به برنامه میشود و تداوم و استمرار آن را تضمین میکند.
این پژوهش به کوشش مصطفی صفدری رنجبر (استادیار مدیریت فنّاوری، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشکدگان فارابی، دانشگاه تهران) انجام شده است.
انتهای پیام/