رقابت سالم و انتخاب آگاهانه شهروندان در گرو بیان صادقانه برنامه نامزدها
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، نسبت اخلاق با سیاست به عنوان یکی از موضوعات اساسی فلسفه سیاسی همواره مورد توجه اندیشمندان و فلاسفه بوده و نظریات مختلفی درباره رابطه آنها بیان شده است. برخی از این نظریات بر پایه ترجیح و اهمیت سیاست (سه آموزه تفکیک سیاست از اخلاق، تبعیت اخلاق از سیاست و دوگانگی اخلاق و سیاست) یا یگانگی و وحدت اخلاق و سیاست هستند. پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ به عنوان مردمیترین انقلاب در تاریخ سیاسی جهان و تشکیل نظام جمهوری اسلامی ایران، تبلور یگانگی دین و سیاست در عرصه عمل بود. بی شک اخلاق سیاسی و انتخاباتی در جامعهای که به یگانگی سیاست و اخلاق متعهد و پایبند است، بسیار متفاوت از جامعهای است که به ترجیح و تقدم سیاست باور دارد و نهادهای سیاسی و اجتماعی آن نیز بر همین مبنا شکل گرفته است.
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در گزارشی با عنوان «اصول و ضوابط اخلاقی در رقابتهای انتخاباتی ریاستجمهوری ۱۴۰۳» به تحلیل وضعیت اخلاق و نسبت آن با سیاست در انتخابات پیشرو میپردازد.
در مقدمه این پژوهش آمده است: در پی سانحه تلخ سقوط بالگرد در ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، آیتالله سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران اسلامی و هیئت همراه به شهادت رسیدند. مطابق اصل (۱۳۱) قانون اساسی در صورت فوت، عزل، استعفا، غیبت یا بیماری بیش از دو ماه رئیسجمهور باید شورایی متشکل از رئیس مجلس و رئیس قوه قضائیه و معاون اول رئیسجمهور ترتیبی اتخاذ کنند که حداکثر ظرف مدت پنجاه روز رئیسجمهور جدید انتخاب شود.
این گزارش مطرح میکند که بیانات حضرت آیتالله العظمی خامنهای (مدظلهالعالی) در مراسم سیوپنجمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمهالله) و تأکید معظمله بر اینکه در رقابتهای پیشروی انتخاباتی بین نامزدها، اخلاق حاکم باشد تا با مشارکت گسترده مردم، حماسه انتخابات مکمل حماسه بدرقه شهیدان شود، ضرورت توجه و پرداختن به بحث نسبت اخلاق، سیاست و اخلاق انتخاباتی را در این مقطع زمانی واجد اهمیت مضاعف کرده است.
موضوع نسبت اخلاق با سیاست یکی از موضوعات اساسی فلسفه سیاسی است که در همه دورههای تاریخی مورد توجه بوده است و اندیشمندان و فلاسفه بسیاری تلاش کردهاند تا به تبیین سازگاری یا ناسازگاری این دو مقوله با هم بپردازند
* نسبت اخلاق با سیاست
در این گزارش آمده است که موضوع نسبت اخلاق با سیاست یکی از موضوعات اساسی فلسفه سیاسی است که در همه دورههای تاریخی مورد توجه بوده است و اندیشمندان و فلاسفه بسیاری تلاش کردهاند تا به تبیین سازگاری یا ناسازگاری این دو مقوله با هم بپردازند. نکته حائز اهمیت آن است که اعتقاد به چگونگی رابطه اخلاق و سیاست تعیینکننده نوع کنش و سیاستورزی مسئولان و مردم در یک جامعه است.
این گزارش ادامه میدهد که در باب رابطه اخلاق و سیاست، چهار آموزه عمده وجود دارد که عبارتند از جدایی اخلاق از سیاست، تبعیت اخلاق از سیاست، نظریه دو سطحی اخلاق و سیاست و نظریه یگانگی اخلاق و سیاست.
* نظریه جدایی اخلاق از سیاست
این گزارش در خصوص نظریه جدایی اخلاق از سیاست توضیح میدهد که مدعای اصلی این آموزه آن است که باید میان قواعد اخلاق و الزامات سیاست تفاوت قائل شد و براساس واقعیت و با در نظر گرفتن منافع و مصالح دست به اقدام سیاسی زد. براساس این رویکرد توجه به اخلاق در سیاست به شکست در عرصه سیاست منجر میشود. مهمترین شارح این رویکرد، نیکولا ماکیاولی بود که اگرچه اخلاق را لازمه زندگى افراد مىدانست، اما پایبندى به آن را براى دولتمردان خطرناک میدانست.
* نظریه تبعیت اخلاق از سیاست
در این گزارش در توضیح نظریه تبعیت اخلاق از سیاست آمده است که براساس این نظریه، اخلاق تابع بیقیدوشرط سیاست و عمل انقلابی است و ارزش خود را از آن میگیرد. حال آنکه خود عمل انقلابی و سیاست به توجیه اخلاقی نیاز ندارد و عین اخلاق و فضیلت دانسته میشود. این رویکرد، نهتنها اصالتی برای اخلاق قائل نمیشود، بلکه بر این انگاره اصرار دارد که اخلاق از منافع مبارزه طبقاتی بهدست میآید. آنتونیو گرامشی، لنین و لئون تروتسکی نظریاتی دارند که بسیار نزدیک به اخلاق اقتدارمنشانه و نظریه تبعیت اخلاق از سیاست است.
در این گزارش درخصوص نظریه دو سطحی اخلاق و سیاست بیان میشود که براساس این نظریه آموزهها و اصول اخلاقی باید در دو سطح بررسی شوند: در سطح فردی، رفتارها و اقدامات بر پایه معیارهای مطلق اخلاقی سنجیده میشوند، اما در سطح جمعی اقدامات براساس مصالح و منافع ملی است؛ لذا آنچه در سطح فردی، اخلاقی است نمیتواند در سطح اجتماعی، اخلاقی در نظر گرفته شود. ذیل همین نگرش است که ماکس وبر دوگانه اخلاق مسئولیت و اخلاق اعتقاد و مرد سیاستمدار و مرد اخلاق را مطرح میسازد.
این گزارش ادامه میدهد که بهطورکلی سه نظریه فوق را میتوان اینگونه خلاصه کرد؛ نظامسازی برای رابطه اخلاق و سیاست، خارج از حوزه دین و مفهوم خدا و بر پایه انسانمحوری، نسبی گرایی و مادی گرایی صورت میگیرد.
* تبیین نظریه یگانگی اخلاق و سیاست
این گزارش به تبیین نظریه یگانگی اخلاق و سیاست پرداخته و توضیح میدهد که براساس این نظریه، نمیتوان مرز قاطعی میان سیاست و اخلاق قائل شد و هریک را به حوزه خاص منحصر و محصور ساخت. فرد در حیطه زندگی شخصی، همان فرد در عرصه زندگی اجتماعی است. در نظریه یگانگی و وحدت هم روش سیاسی و هم غایت سیاست باید اخلاقی باشد.
رعایت اخلاق در انتخابات از آشکارترین جلوههای سیاست اخلاقی و سیاست اخلاقی میدان عملی شدن بسیاری از ارزشها و فضایل اخلاق اجتماعی است
این گزارش بیان میکند که نظام جمهوری اسلامی ایران براساس اعتقاد به یگانگی و وحدت اخلاق و سیاست شکل گرفته و سیاست اسلامی به دو بُعد مادی و معنوی انسان توجه دارد و حاکم اسلامی در راستای شکوفایی هر دو بُعد از حیات انسانی باید تلاش کند. از دیدگاه حضرت امام خمینی (ره) تمام اسلام، سیاسی است. یعنی احکام، اخلاق و عقاید که سه بخش تشکیلدهنده دین هستند، سیاسیاند و تقویت اخلاق، تقویت سیاست و تقویت سیاست، تقویت اخلاق را بهعهده دارد، بنابراین اخلاق و سیاست از منظر امام، رابطهای همافزا دارند. از این منظر رعایت اخلاق در انتخابات از آشکارترین جلوههای سیاست اخلاقی و سیاست اخلاقی میدان عملی شدن بسیاری از ارزشها و فضایل اخلاق اجتماعی است
این گزارش ادامه میدهد که حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای (مدظلهالعالی) بهعنوان بالاترین مقام معنوی- سیاسی در نظام جمهوری اسلامی ایران در انتخابات مختلف نسبت به تبیین اصول و چارچوب رقابت اخلاقی و شایسته، ویژگیهای نامزدهای اصلح، وظایف مردم و نامزدها و ... اهتمام ویژه داشتهاند. بررسی بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی مؤید آن است که معظمله همیشه توصیههایی به نامزدها مبنیبر سلامت تبلیغات، صداقت، وحدت و انسجام ملی، عدم استفاده از بیتالمال و هزینههای زیاد، امیدآفرینی و امکانپذیری برنامهها داشتهاند.
این گزارش مطرح میکند که بی توجهی نامزدهای انتخاباتی به اصول و ضوابط اخلاقی در رقابتها میتواند موجبات ناامیدی مردم از مسئولین، احتمال ایجاد تنشهای اجتماعی، کاهش سرمایه اجتماعی نظام سیاسی و تهییج دشمنان به بهرهگیری از اختلافات در راستای فشار به کشور را پدید آورد و فرایند انتخابات را از یک عامل نشاطآفرین اجتماعی به یک عامل تهدیدزا تبدیل کند.
این گزارش در ادامه پیشنهاد میدهد که با توجه به اینکه در نظام جمهوری اسلامی ایران بر یگانگی سیاست و اخلاق تأکید میشود، ضرورت دارد از روشها و رویکردهای غیراخلاقی برای پیروزی در انتخابات احتراز شود. بهویژه آنکه استفاده نامزدها از شیوههای تخریبی میتواند موجب رویگردانی مردم از حضور در انتخابات شود.
* رقابت سالم و انتخاب آگاهانه شهروندان
در این گزارش آمده است که رقابت سالم و انتخاب آگاهانه شهروندان در گرو بیان و اعلام صادقانه برنامههای انتخاباتی ازسوی کاندیداها و احزاب سیاسی است. ضرورت دارد نامزدهای انتخابات با آگاهی از مقدورات و محذورات و سنجش صحیح تواناییها مبادرت به اعلام برنامههای خود کنند و به وعدههای داده شده، پایبند و متعهد باشد. البته یکی از مهمترین ضمانت اجرای وعدههای نامزدها افکار عمومی است؛ چراکه بالا رفتن آگاهی سیاسی شهروندان و حضور فعال آنان در عرصه انتخابات فضای تبلیغاتی را بهجای رواج وعدههای نامعقول به میدان ارزیابی برنامهها بدل میکند.
این گزارش پیشنهاد میدهد که تأکید بر رأیدهی برمبنای تفاوتهای فرهنگی منجر به از بین رفتن رأیدهی آگاهانه، امیدواری کاذب، تضعیف هویت ملی و تسهیل مداخله بیگانگان خواهد شد؛ بنابراین نامزدهای انتخابات باید تلاش کنند در رقابتها و تبلیغات انتخاباتی وحدت ملی خدشهدار نشود، از تضعیف آداب و رسوم، اسطورهها و زبان رسمی اجتناب کنند و از توهین و بیاحترامی به ارزشهای فرهنگی اقوام مختلف خودداری کنند.
این گزارش ادامه میدهد که هزینههای سرسامآور تبلیغاتی و اتکای بیشازحد به عامل پول در انتخابات قطعاً در تعارض با فلسفه تأسیس نظام جمهوری اسلامی ایران (که بر پایه ارتباط وثیق اخلاق، سیاست، دوری از اسراف و تبذیر بنا نهاده شده است) است؛ بهویژه آنکه انتخابات ریاستجمهوری در سطح ملی انجام میشود و نامزدها از طریق رسانهها بهصورت برابر میتوانند با تمامی مردم ارتباط برقرار کنند. همچنین بزرگنمایی مشکلات و القای بنبست، ناامیدی و یأس توسط احزاب و نامزدها در فرایند انتخابات میتواند روحیه خودباوری ملی و تحول را در جامعه از بین ببرد؛ بنابراین ضرورت دارد احزاب و نامزدها با امیدآفرینی، زمینه را برای مشارکت مردم در عرصههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و تمایل آنها به اثربخشی، پیشرفت و تحول را افزایش دهند.
متن کامل گزارش را اینجا بخوانید.
انتهای پیام/