از «میدان مغناطیسی» تا «دستگاه امآرآی»؛ چرا علوم پایه جذابیت خود را از دست میدهد؟
خبرگزاری علم و فناوری آنا، نوید فرخی؛ علوم پایه ستون فقرات علم را تشکیل میدهد و در طول تاریخ، زمینهساز شناخت ما از جهان طبیعی بوده است. به طور کلی این دسته علوم نقش مهمی در پیشبرد دانش و نوآوری در زمینههای مختلف ایفا کرده و به ما در درک اصول حاکم بر پدیدههای مختلف کمک کردهاند. محققان به لطف علوم پایه موفق به اکتشافات جدید شده و مخترعان فناوریهای نوآورانه را توسعه داده و به تبع آن مهمترین چالشهای پیش روی جامعه امروزی را رفع کردهاند.
با این حال به نظر میرسد در دنیای امروز رشتههای علوم پایه در حال از دست دادن جذابیت خود است. به عبارت دیگر در سالهای اخیر، دانشجویان کمتری سراغ این شاخههای اساسی دانش بشری رفتهاند. در جدیدترین آمار آموزش عالی کشور به تفکیک حوزههای مختلف در پایان سال تحصیلی ۱۴۰۱_۱۴۰۲ تنها 6 درصد از دانشجویان در علوم پایه تحصیل میکنند.
این روند شیبی کاملاً نزولی دارد، به طوری که شمار دانشجویان علوم پایه از ۲۴۴ هزار دانشجو در سال ۹۶ به رقم ۲۰۹ هزار نفر در سال ۹۹ رسید و در حال حاضر نیز این تعداد از 180 هزار نفر فراتر نمیرود.
این در حالی است که برترین دانشگاههای جهان سرمایه گذاری ویژهای روی رشتههای علوم پایه دارند.
به این سبب نگاهی آسیبشناسانه به این مسئله ضروری است. حقیقت این است که دانشآموزان و دانشجویان بیش از همیشه به سمت رشتههای فناوریمحور کشیده میشوند زیرا آن رشتهها را مستقیماً با مسائل دنیای واقعی مرتبط میبینند. جنبههای عملی رشتههایی مانند فناوری اطلاعات برای دانشجویانی که به دنبال نتایج ملموس از آموختههای خود هستند جذابیت بیشتری دارد. این رشتهها برخلاف علوم پایه که در ظاهر صرفاً نظری و انتزاعی به نظر میرسد، ابعاد کاربردی بیشتری دارند.
اگرچه رشتههای علوم پایه، مانند زیستشناسی و شیمی، برای ایجاد درک عمیق از دنیای اطراف ما حیاتی هستند، اما ممکن است برخی از دانشآموزان و دانشجویان متوجه نباشند که این رشتهها با تجربیات روزانهشان چه ارتباطی دارد و این مسئله باعث میشود علاقه خود را به این رشتهها از دست بدهند.
ممکن است برای دانشآموزی که در حال یادگیری عمل فتوسنتز در کلاس زیستشناسی است، این سوال پیش بیاید چه اهمیتی دارد که گیاهان همیشه نور خورشید را به انرژی تبدیل میکنند
زیستشناسی علم مطالعه موجودات زنده است و شیمی خواص و فعل و انفعالات ماده را بررسی میکند. به عنوان مثال دانشآموزی که در حال یادگیری عمل فتوسنتز در کلاس زیستشناسی است، ممکن است این سوال برایش مطرح شود چه اهمیتی دارد که گیاهان همیشه نور خورشید را به انرژی تبدیل میکنند. به طور مشابه فردی که مطالبی را در مورد واکنشهای شیمیایی میخواند ممکن است نتواند ببیند که دانستن خواص مواد مختلف چطور ممکن است بر فعالیتهای روزانه خودش تأثیر بگذارد. این گسست بین تئوری و کاربرد میتواند برای دانشآموزان و دانشجویان دافعهانگیز باشد.
مدرسان و مربیان میتوانند گامهایی را برای پرکردن شکاف بین دانش نظری و کاربردهای دنیای واقعی بردارند. آنها با گنجاندن آزمایشهای کاربردی، مطالعات موردی و مثالهای عملی در تدریس خود قادرند به دانشآموزان کمک کنند تا ارتباط مفاهیم علمی را در موقعیتهای روزمره ببینند. علاوه بر این تأکید بر ارتباط بین علوم پایه و رشتههای دیگر میتواند نشان دهد که چگونه دانش پایه در زیستشناسی و شیمی میتواند به فرصتهای شغلی هیجانانگیز و تأثیرگذار منجر شود.
از سوی دیگر در دنیای در حال تحول امروز که تحت سلطه فناوری و نوآوری است، بسیاری از اذهان جوان به سمت رشتههای فناوریمحور گرایش نشان میدهند، چرا که این رشتهها به دلیل نوید استخدام سریعتر و حقوق بالاتر برای دانشجویان جذابتر به نظر میرسند.
این باور وجود دارد که در بازار کار رقابتی امروز، تقاضا برای متخصصان در این بخشها زیاد است و دانشجویان از آینده شغلی امیدوارکنندهای که پس از فارغالتحصیلی در انتظار آنها است استقبال میکنند. علاوه بر این، طبیعت پرسرعت فناوری، حس هیجان و رقابت را در بین دانشجویان و دانشآموزان تقویت میکند. چشمانداز کار بر روی پروژههای پیشگامانه و کمک به راه حلهای نوآورانه برای بسیاری از افرادی که به دنبال یک مسیر شغلی قابل پیشرفت هستند، جذابیت زیادی دارد. از سوی دیگر بسیاری از محصلان علاقهای به علوم پایه ندارند زیرا فکر میکنند گزینههای شغلی کمتری وجود دارد و مشاغل علوم پایه به اندازه سایر رشتهها متنوع و پربار نیست. این سوء تفاهم ممکن است دانشآموزان را از کشف فرصتهای متعدد موجود در علوم پایه باز دارد.
به رغم تصورات غلط رایج، مشاغل در علوم پایه از نظر مالی نیز میتواند جذاب باشد. بسیاری از صنایع به مهارتها و تخصصهایی نیاز دارند که مستلزم داشتن پیشینه در علوم پایه است
در حقیقت، مسیرهای شغلی مختلفی در علوم پایه وجود دارد که میتواند رضایتبخش و تاثیرگذار باشد. به عنوان مثال، محققان در زمینههایی مانند زیستشناسی، شیمی، فیزیک و ریاضیات نقش مهمی در پیشرفت دانش و فناوری ایفا میکنند. آنها روی مسائل مهمی مانند تغییرات آبوهوایی، پیشرفتهای پزشکی و نوآوریهای فناوری کار میکنند. این مشاغل میتواند هم از نظر فکری محرک فناوری و هم از نظر اجتماعی مفید باشند.
بهرغم تصورات غلط رایج، مشاغل در علوم پایه از نظر مالی نیز میتواند جذاب باشد. بسیاری از صنایع به مهارتها و تخصصهایی نیاز دارند که مستلزم داشتن پیشینه در علوم پایه است. به این ترتیب، متخصصان در این زمینهها میتوانند حقوق و مزایای رقابتی را تضمین کنند. علاوه بر این، مدارک پیشرفته و آموزشهای تخصصی میتواند فرصتهای سودآورتری را برای افرادی که به دنبال شغلی در علوم پایه هستند فراهم کند.
دانشآموزان با از بین رفتن افسانه محدودیتهای شغلی علوم پایه میتوانند پتانسیل و تأثیر گستردهای را که میتوانند در این زمینهها داشته باشند، تشخیص دهند. تشویق به درک عمیقتر از فرصتهای متنوع موجود و برجسته کردن اهمیت علوم پایه در پیشبرد علوم، انگیزهها را بیش از پیش بالا میبرد.
در نهایت نشان دادن ارزش علوم پایه میتواند الهامبخش نسلهای آینده برای کشف، نوآوری و کمک به پیشرفت دانش و جامعه باشد. در عین حال کاهش علاقه به علوم پایه را میتوان به ترکیبی از عوامل مانند تغییر اولویتها، عدم کاربرد عملی، نفوذ فرهنگ عامه و فرصتهای شغلی محدود نسبت داد، هر چند ترویج علوم پایه در ایجاد نوآوری در زمینههای مختلف ضروری است.
انتهای پیام/