قدرت حزبالله، کابوس صادق اسرائیل
گروه سیاست خبرگزاری علم و فناوری آنا- عماد نجار: طبق دادههای اطلاعاتی، تفسیر اخبار و مطالعات میدانی میتوان اینگونه تحلیل کرد که رژیم صهیونیستی به دلیل شکستهای پیدرپی در حوزههای عملیاتی، اطلاعاتی، راهبردی و تاکتیکی در جبهههای شمالی، غربی و فرامرزی برای ترمیم چهره شکستخورده کابینه نتانیاهو احتمال اقدام نظامی به مناطق جنوبی لبنان را در حال بررسی دارد.
یکی از روشهای متداول در سیاستهای نظامی اسرائیل پس از شکست در عملیات تغییر تاکتیک و زمین بازی است تا هم اذهان عمومی را از جبهه ضربه خورده منحرف کند و هم اینکه احتمال دستیابی به موفقیت در جبهه جدید را برای خود متصور میشود.
پس از شکست اسرائیل در حوزههای داخلی، منطقهای و بینالمللی و عدم توانایی این رژیم در کنترل شرایط، مقامات این رژیم اقدام به بررسی و تدارک حمله نظامی به خاک لبنان کردند. برای تشریح بهتر این شرایط بهطور مجزا این سه محور را در ذیل موردمطالعه قرار میدهیم.
۱. در سطح بینالمللی در ادامه رخدادهای گذشته، اعتراضات جهانی ضد صهیونیستی با محوریت دانشگاهها و کمپینهای فضای مجازی به بالاترین سطح خود رسیده، درخواست احکام بازداشت نتانیاهو و گالانت و توقف حمله به رفح از سوی دیوان کیفری بینالمللی صادر شده و همزمان با اعلام بایدن برای آتشبس و حمایت کشورها از آن، چندین کشور اروپایی نیز رسماً کشور فلسطین را به رسمیت شناختهاند.
در تاریخ سیاسی اسرائیل نمونههای متعدد از این روش مشاهده میشود که به هنگام مواجهه با بنبستهای سیاسی، شیفت کردن مشکلات به جبهه دیگر یکی از تاکتیکهای فرار از بحران است
۲. در سطح منطقهای، حزبالله عملاً بیش از ۵۰ درصد توان و تمرکز تلآویو را به آتش شمال معطوف کردهاند، یمنیها هدفگیری کشتیهای عازم سرزمینهای اشغالی را افزایش دادهاند و مقاومت عراق نیز روی به حملات کیفی آورده است.
همچنین در نوار غزه نیز عملاً عملیات در محورهای جبالیا و الزیتون به بنبست رسیده و با شکست مواجه شده است؛ شلیک راکتی به تلآویو از سر گرفته و سطح تلفات در رفح و نتزاریم دو برابر شده است تا نیروهایی که برای آزادی اسرا رفته بودند، خود اسیر شوند.
۳. در سطح داخلی، اما نتانیاهو مانند همیشه در دوراهی یا نوعی بنبست قرار دارد؛ از سویی وی خود توافقی را به آمریکا پیشنهاد داده که بایدن با اعلام عمومی آن فشار را بر تلآویو افزایش داد و اکنون همه منتظرند نتانیاهو طرحی که خود پیشنهاد داده را بپذیرد.
از سوی دیگر، دراینبین بنگویر و اسموتریچ تهدید میکنند که در صورت توقف جنگ، کابینه ائتلافی فرومیپاشد که این به معنای پایان عمر سیاسی نتانیاهو است و از آنسو، مخالفان همچون هیلی تروپر، گادی آیزنکوت و بنی گانتز به دلیل عدم توافق مبادلهای، از کابینه خارج شدند. همزمان لاپید بهعنوان یکی از سران اپوزیسیون میگوید که مخالفان پوشش سیاسی لازم را به نتانیاهو میدانند تا در صورت توافق، کابینه فرونپاشد، اما خود نتانیاهو نیز میداند این حمایت موقتی است و با پایان جنگ دولت وی عملاً منهدم خواهد شد. آوی روزنفیلد فرمانده لشکر غزه نیز به علت شکست در جنگ غزه استعفا کرده است.
در تاریخ سیاسی اسرائیل نمونههای متعدد از این روش مشاهده میشود که به هنگام مواجهه با بنبستهای سیاسی، شیفت کردن مشکلات به جبهه دیگر یکی از تاکتیکهای فرار از بحران است.
عدم اشراف اطلاعاتی درباره حزبالله به یک کابوس صادق برای تلآویو تبدیل شده است
همچنین باید توجه داشت که فرصت آمریکا بهعنوان اصلیترین همپیمان رژیم صهیونیستی برای پایان دادن به جنگ با واسطهگری غرب رو به پایان است و اجرایی شدن تصمیمات اجلاس تهران در خردادماه بهطورقطع میتواند صحنه جنگ را تغییراتی کامل دهد و پروژه فرسایش خونین که رویای خام اسرائیل در برخورد با غزه بود را به پروژه امتیازدهی صهیونیستها به غزه تبدیل کند.
اما باید موضوع اقدام نظامی علیه لبنان را نیز تشریح کرد:
ابتدا توان دفاعی حزبالله لبنان را هیچیک از طرفها بهطور دقیق نمیتواند محاسبه کند و همواره برای دشمنان لبنان این تهدید دائمی وجود دارد که نوع و میزان تسلیحات و امکانات مقاومت لبنان تا چه حدی است؟ نکتهای که دائماً مقامات صهیونیست در مصاحبههای خود از آن بهعنوان چالش جدی در مواجهه با حزبالله نام میبرند. موضوع مهم و دیگری که برای اسرائیل میتواند یک هشدار جدی باشد تداوم و پشتوانه تسلیحات و نامعلوم بودن مبدأ این تسلیحات است. مجموع این عدم اشراف اطلاعاتی به یک کابوس صادق برای تلآویو تبدیل شده است.
مسئله بعدی موضوع مسافت کیلومتری ورود به خاک لبنان است که طی بیش از دو دهه اخیر اسرائیل شهامت ورود به عمق بیش از ده کیلومتر را نداشته و البته از لحاظ عرض و خط مرزی نیز هیچگاه بیشتر از هشتاد کیلومتر پیش نرفته، زیرا مقامات ارشد و تصمیمگیران رژیم صهیونیستی همواره گشوده شدن عمق آتش تا ۴۰۰ کیلومتر را برای سرزمینهای اشغالی یک تهدید میدانستند. این گسترش عمقی آتش درحالی است که عمق ده کیلومتری هیچگاه نتوانسته تهدیدی جدی برای لبنان باشد.
نگارنده در مورد عمق سرزمینیای سخن میگوید که در آن بارها و بارها مقاومت لبنان توانسته بالونها و پهپادهای جاسوسی اسرائیل را سرنگون کند، نیروهای اطلاعاتی حزبالله اشراف اطلاعاتی دقیقی بر دو طرف مرز دارند، طرف لبنانی بارها توانسته از لایههای امنیتی رژیم صهیونیستی عبور کند و به حجم بالای اطلاعات دستیابی داشته باشد، همچنین هماهنگی محورهای مقاومت با یکدیگر با مرکزیت جمهوری اسلامی ایران قدرتی مضاعف به زنجیره مقاومت داده تا جایی که دهها بار مقامات صهیونیست تهدید به حمله به لبنان کردند و تنها جملهای که در مقابل شنیدند این جمله بود: اگر میخواهید عملیات نظامی در لبنان را آغاز کنید، ما غافلگیریهایی داریم که شما را پشیمان خواهیم کرد.
«وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ»
انتهای پیام/