شاخصهای ارزیابی مرجعیت علمی
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، مرجعیت علمی از واژگانی است که به تواتر در اسناد بالادستی و سیاستگذاری کلان علم، فناوری و نوآوری کشور استفاده میشود؛ اما معمولاً شاخصهای ارزیابی مناسبی از سنجش آن به طور شفاف ارائه نشده است. تصویب آییننامه اجرایی نظام پایش و ارزیابی علم، فناوری و نوآوری کشور در شورای عالی علوم، تحقیقات و فناوری در سال ۱۳۹۶ نقطه عطفی در نظام علم، فناوری و نوآوری کشور است. با این حال به دلیل ماهیت نرم و پیچیدگی در پایش و ارزیابی علوم انسانی، پایش و ارزیابی علم، فناوری و نوآوری در این حوزه با دشواریهایی همراه بوده است.
کیارش فرتاش (عضو هیئت علمی مدیریت تکنولوژی دانشگاه شهید بهشتی) با همکاری امیرهادی عزیزی (پژوهشگر سیاستگذاری علم و فناوری) در مقالهای با عنوان «ارائه چارچوب شاخصهای پایش و ارزیابی مرجعیت علمی در حوزه علوم انسانی (با تاکید برمرجعیت آموزشی، انتشارات علمی و ترویجی)» به این موضوع میپردازد که علاوه بر اهمیت سیاست گذاری در عرصه علم، فناوری و نوآوری کشورها به عنوان عنصر اساسی توانمندسازی و پشتیبانی توسعه و تعالی فناورانه، خلق ثروت و همچنین حفظ و ارتقای رقابتپذیری آنها در عرصههای بینالمللی سنجش وضعیت موجود در چارچوب سیاستها، اهداف خرد و کلان و عملکرد اجزاء و بازیگران آن اهمیت بالایی خواهد داشت.
امروزه اهمیت ارزیابی علم، فناوری و نوآوری در عرصه ملی و بینالمللی بر اساس شاخصهای استانداردشده انکارناپذیر است
* مرجعیت علمی در کشور
در این پژوهش آمده است که امروزه اهمیت ارزیابی علم، فناوری و نوآوری در عرصه ملی و بینالمللی بر اساس شاخصهای استانداردشده انکارناپذیر است. اما آنچه در نظام علم، فناوری و نوآوری مهم تلقی میشود؛ بهرهبرداری از چارچوبهای مناسب ارزیابی است و لذا انتخاب و استفاده درست از جایگاه و وضعیت کشور، اهداف و چشم اندازهای نظام علمی و فناورانه کشور را میسر میسازد.
این پژوهش مطرح میکند که مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) مفهوم مرجعیت علمی را مطرح فرموده و در سیاستهای کلی علم و فناوری ابلاغی معظمله، بر جهاد مستمر علمی با هدف کسب مرجعیت علم و فناوری با تأکید بر تحول و همچنین دستیابی به اهداف چشمانداز و ارتقای علوم انسانی و شکوفایی علمی با تأکید بر نظارت راهبردی علم و فناوری و ارتقای مستمر شاخصهای توسعه علمی براساس روزآمدسازی نقشه جامع تأکید شده است.
بر این اساس در راهبردهای کلان علمی کشور اول و چهارم نقشه جامع علمی کشور نیز تحقق مرجعیت علمی در کشور از طریق ارتقای مشارکت در تصمیمسازی، توسعه، ترویج و انتشار حوزهای مختلف علم و فناوری مورد توجه واقع شده است.
* سند تحول آموزشوپرورش با توجه به تقویت دستاوردهای علمی
در این پژوهش به این نکته اشاره شده است که سند تحول آموزشوپرورش نیز با توجه به تقویت دستاوردهای علمی و بسترسازی برای دستیابی به مرجعیت علمی در سطح بینالمللی، افزایش کیفیت و کارآمدی علوم انسانی در نظام علم و فناوری و تعلیم و تربیت را هدف گذاری کرده است.
به زعم پژوهشگران این پژوهش با توجه به سیر تحول شاخصهای علم و فناوری از سطح ارزیابی کلان به سطوح اختصاصی و موضوعی و همچنین تغییر رویکرد تحلیل عناصر سیستم از منظر هستیشناسی به مدل سیاستگذاری تحولساز آنچه تاکنون کمتر در کشور به آن اشاره شده است.
این پژوهش مطرح میکند که توجه به شاخصهای پایش و ارزیابی علم، فناوری و نوآوری در حوزه علوم انسانی به منظور تحقق مرجعیت آموزشی، علمی و ترویجی این حوزه بوده است.
* مرجعیت علمی در حوزه علوم انسانی
از نظر این پژوهش تحلیل مستمر و همهجانبه حوزه علوم انسانی که از جمله اساسیترین بخش بومی از علم و فناوری در کشور محسوب میشود، حائز اهمیت است و رهبر معظم انقلاب (مدظلهالعالی) و همچنین اسناد بالادستی نظیر نقشه جامع علمی کشور، سیاستهای کلی علم و فناوری و سند مهندسی فرهنگی، بارها بر آن تأکید کردهاند.
تحلیل مستمر و همهجانبه حوزه علوم انسانی که از جمله اساسیترین بخش بومی از علم و فناوری در کشور محسوب میشود، حائز اهمیت است
در این پژوهش آمده است که به دلیل ماهیت نرم و پیچیدگی در پایش و ارزیابی علم، فناوری و نوآوری علوم انسانی بالاخص در زمینه مرجعیت آموزشی، علمی و ترویجی در این حوزه، این امر مهم تاکنون آنطور که باید مورد توجه دستگاههای اجرایی و نیز پژوهشگران حوزه علوم انسانی قرار نگرفته است.
به زعم این پژوهشگر؛ پژوهشهای صورتگرفته در این حوزه در عرصه جهانی عموما در پی بهبود شاخصهای کم پایش و ارزیابی بهتر و کاملتر بودهاند، ولیکن در ایران شاخصهای استاندارد و قابل قبولی موجود نیست و ارزیابی مستمر را ممکن نمیکند.
* شاخصهای ارزیابی مرجعیت علمی
از دیدگاه نویسندگان این پژوهش؛ مرجعیت علمی از مفاهیمی است که به طور گسترده و متواتر در اسناد بالادستی و سیاستگذاری کلان علم، فناوری و نوآوری کشوراستفاده میشود. اما معمولا شاخصهای ارزیابی مناسبی از سنجش آن به طور شفاف ارائه نشده است.
در این پژوهش آمده است که این شاخصها از ارتباط داخلی و بینالمللی در شبکههای علمی گرفته، تا میزان ارجاعات و انتشارات علمی، از ضریب نفوذ پژوهش در حل مسائل جاری کشور گرفته، تا ترویج روحیه انتقادپذیری، هیچگاه به طور کامل، نظاممند و شفاف تبیین نشدهاند.
این پژوهش مطرح میکند که نظام پایش و ارزیابی علم و فناوری کشور و در ادامه معیارهای مطرحشده در آئیننامه اجرایی آن را میتوان از اولین تلاشها در سطح کلان کشور در راستای ترسیم بستهای نظاممند از چارچوب شاخصهای مرجعیت علمی در کشور دانست که تلاشی برای پوشش مطالعات محدود در حوزه علوم انسانی است.
به زعم این پژوهشگران در پیشنهاد شاخصها ضمن لحاظ کردن جامعیت، شاخصها و معیارهای اسناد بالادستی نظیر آئیننامه پایش و ارزیابی علم، فناوری و نوآوری کشور، نقشه جامع علمی کشور، سند تحول بنیادین علم، فناوری و نوآوری، سند دانشگاه اسلامی و همچنین سیاستهای کلی علم، فناوری و نوآوری ابلاغی مقام معظم رهبری در نظر گرفته شده و ملاحظات مربوط به تجارب بینالمللی برای مقایسهپذیری بینالمللی نیز مورد توجه قرار گرفته است.
* تجارب بینالمللی و مرجعیت علمی
این پژوهش به این مهم اشاره میکند که در بررسی تجارب بینالمللی آنچه مشهود است تمرکز موضوعی هر یک از نهادهای تدوینکننده گزارشها بوده است؛ بهطوری که در تجربه فرهنگستان هنر و علوم آمریکا، محورهای آموزش عمومی آموزش عالی و ترویج علم مورد توجه بوده و در تجربه شورای بینالمللی علوم اجتماعی و اتحادیه اروپا، عمدتا شاخصها معطوف به حوزه انتشارات علمی بوده است.
این پژوهش در ادامه به این موضوع میپردازد که تجربههای آکادمی بریتانیا و آکادمی علوم و هنر سلطنتی هلند گویای تمرکز بر آموزش عالی و انتشارات علمی است. این تمرکز موضوعی در مطالعه اسناد بالادستی نیز با توجه به مبانی ارزشی و حوزه راهبردی هر سند دیده میشود.
نویسندگان این مقاله به این مهم اشاره میکنند که در راستای تدوین چارچوب نهایی شاخصهای پایش و ارزیابی مرجعیت آموزشی، علمی و ترویجی علوم انسانی، تلاش برحفظ جامعیت موضوعی همراستا با معیارهای تبیینشده در آئیننامه پایش و ارزیابی علم، فناوری و نوآوری کشور مورد توجه بوده است.
بر مبنای نتایج حاصل از این پژوهش مشخص شد که برای بهبود نظام ارزیابی و پایش مرجعیت علمی، آموزشی و ترویجی علوم انسانی، همکاری و وحدت روی سازمانها و نهادهای متولی همچون وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت آموزشوپرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاستجمهوری نقش مهمی دارد.
بهطورکلی میتوان نتیجه گرفت که لازم است همه ذینفعان ضمن اجرای مسئولیت خود، همکاری در جهت گردآوری و تحلیل دادههای مرتبط با پایش مرجعیت علمی در سطح ملی و بینالمللی همکاری کنند.
تحقیقات این پژوهش در پایان به این مهم اشاره میکند که هماهنگی میان بازیگران تولید دادههای مربوط به علم، فناوری و نوآوری به طور عام و مرجعیت علمی به طور خاص از الزامات تحقق نظام منسجم پایش و ارزیابی مرجعیت علمی در حوزه علوم انسانی است.
انتهای پیام/