دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
15 خرداد 1403 - 09:30

دولت جدید؛ مسئله سیاست‌گذاری و گفتمان سازی در ترویج علم

دولت جدید؛ مسئله سیاست‌گذاری و گفتمان سازی در ترویج علم
با توجه به اینکه ترویج علم یکی از زیر بخش‌های، نظام علم و فناوری است. اما در عرصه سیاست‌گذاری علم و فناوری، موضوع ترویج علم مورد اقبال قرار نگرفته، در حالی که توجه به آن می‌توانست منجر به گفتمان سازی علمی شود و ارتباط مناسبی بین علم و جامعه ایجاد کند.
کد خبر : 915208

به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، ترویج علم به معنای امروزین از مباحث نوینی است که همه علوم به نوعی با آن مرتبط­‌‌اند. ترویج علم پلی است میان ادبیات علمی و گفتمان مردم عادی؛ به زبان ساده، ترویج علم ابزاری است برای پیوند و برقراری ارتباط میان جامعه و جهان علم؛ مفهوم ترویج علم، تلاش برای انعکاس اندیشه‌های علمی به روشی است که تمام افراد بتوانند مفاهیم اساسی یک علم را درک کنند، به طور کلی فهم عامه از علم را ترویج علم می‌نامند. 

مفهوم ترویج علم، تلاش برای انعکاس اندیشه‌های علمی به روشی است که تمام افراد بتوانند مفاهیم اساسی یک علم را درک کنند

مرور پیشینه موضوع ترویج علم نشان می‌دهد که با وجود اینکه در ۵۰ سال اخیر در کشور بر موضوع سیاستگذاری علم و فناوری تأکید شده، اما بین آنچه هست با آنچه باید باشد، تفاوت آشکاری وجود دارد.

* صنعت و تکنولوژی ستون اصلی توسعه کشور

سیاست‌گذاری به عنوان چراغ راهنما می‌­تواند مسیر آینده جوامع در عرصه‌­های گوناگون را ترسیم کند بنابر این، سیاستگذاری علم، فناوری و ترویج علم می‌­تواند نقشه راه کشور‌ها در حوزه ارتباط علم و جامعه را ترسیم و ملزومات لازم دستیابی کشور‌ها به توسعه پایدار را فراهم سازد.

یکی از مهمترین ویژگی‌های جوامع امروزی، تأکید بر دانش است. در چنین جوامعی دانش اساس کلیه فعالیت‌ها و تصمیم‌گیری‌هاست. توسعه این جوامع به رشد دانش در زمینه‌های گوناگون که عمدتاً با بهره‌گیری علم و فناوری نمود پیدا می‌کند، وابسته است. با نگاه به محورهای توسعه کشورهای پیشرفته ملاحظه می‌شود که صنعت و تکنولوژی ستون اصلی آن محسوب می‌شوند.

علم و فناوری زمانی می‌تواند در جامعه اثرگذار باشد که محصولات حاصل از آن در جامعه کاربرد داشته باشد. ترویج علم در انجام این مهم نقش بسزایی دارد.

* نسبت دولت و سیاست علم و تکنولوژی

سیاست علم و تکنولوژی، بیانگر نگرشی است که دولت و جامعه مدرن نسبت به روابط و تعامل بین تغییرات علم و تکنولوژیکی با توسعه اجتماعی و اقتصادی دارد.

علم و فناوری اگر به درستی توسعه یابد از توانایی بالقوه حل مشکلات بزرگ کشور برخوردار است

کارایی سیاست علم و فناوری در گرو درك واقع‌بینانه و جامع سیاست‌گذاران از این ارتباط و تعامل است. در سطحی دیگر، سیاست علم و تکنولوژی نمایانگر دیدگاه بسیار خوش‌بینانه‌ای‌ست که امروزه نیز وجود دارد. براساس این دیدگاه علم و فناوری اگر به درستی توسعه یابد از توانایی بالقوه حل مشکلات بزرگ کشور برخوردار است. 

مفهوم و کارکرد سیاست علم و تکنولوژی بر پایه این فرض بنا شده است که دخالت مستقیم و غیرمستقیم دولت در فعالیت‌ها و فرایندهای علمی و تکنولوژیك برای نیل به اهداف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بسیار ضروری است. توجیه سیاست‌گذاری در زمینه علم و فناوری و دخالت
دولت در این امر، بر پایه اصولی مشخص انجام می‌گیرد که عبارتند از:

  • بدون دخالت دولت پیشرفت فناوری در جهتی مطلوب صورت نمی‌گیرد و به انتخاب تکنولوژی نامناسب، تخصیص نامناسب منابع و تبعیت از الگوهای تعریف شده صنعتی می‌انجامد.
  • تحقیقات علمی بسیار دیر به ثمر می‌رسد و نمی‌توان انتظار داشت که شرایط بازار، بخش خصوصی را به سرمایه‌گذاری و تحقیق در زمینه‌های عام‌المنفعه تشویق کند. دشواری‌های موجود در مسیر متناسب کردن سود تحقیقات و توسعه، باعث می‌شود که بخش خصوصی تمایلی به سرمایه‌گذاری نشان ندهد. بنابر این، دولت باید برای اصلاح «نقص بازار» از طریق سرمایه‌گذاری دولتی یا اعمال سیاست‌های تشویقی وارد عمل شود.
  • احتمال رشد خود بخود برخی از بخش‌های فناوری از جمله بخش‌های خدماتی (بهداشت، آموزش و ...) وجود ندارد و دولت باید در این زمینه‌ها نقش مستقیمی ایفا کند. این مساله به‌ویژه در کشور‌های در حال توسعه که از تراکم جمعیت و نابرابری درآمد‌ها رنج می‌برند، اهمیت دارد. دولت که در واقع پاسدار رفاه جامعه است باید برای بهبود شرایط زندگی مردم به هدایت فعالیت‌های علمی و تکنولوژیک بپردازد. برای کشور‌های در حال توسعه که نیاز شدیدی به حل مشکلات اجتماعی مانند غذا، مسکن، اشتغال و بهداشت دارند، علم به منزله نوش دارویی است که استقلال آن را به ارمغان می‌آورد. در بسیاری از این کشورها، سیاست علم و فناوری در ابتدا با امیدواری و شور و شوق وافر پذیرفته شد.

حوزه علم، فناوری و نوآوری چه زمانی که به طور مستقیم مورد توجه سیاست‌گذاران واقع شده و چه پیش از آن، همواره متأثر از تصمیمات و مداخلات دولت‌ها بوده است. عبارت سیاست‌گذاری علم، فناوری و نوآوری بیانگر مجموعه تمام سیاست‌هایی است که به دنبال ارتقاء فعالیت‌ها و فرایندهای مرتبط با علم، فناوری و نوآوری هستند تا توسعه اقتصادی و اجتماعی تحقق یابد.

حوزه علم، فناوری و نوآوری چه زمانی که به طور مستقیم مورد توجه سیاست‌گذاران واقع شده و چه پیش از آن، همواره متأثر از تصمیمات و مداخلات دولت‌ها بوده است

* تعریف سیاست علم و فناوری

سیاست‌گذاری مشکلات مشخصی را در جامعه مطالعه می‌کند در واقع فرایند سیاست‌گذاری با شناسایی مسئله شروع می‌شود و مرتبط با مشکل خاص به جنبه‌های مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اداری می‌پردازد. از نقطه نظر کاربردی هنگامی یك سیاست می‌تواند نقش خود را همچون راهنمای توجیه و تفسیر وظایف و نحوه انجام دادن آنها ایفا کند که خطوط کلی و حوزه‌های تأکید عمل بخش عمومی را نیز مشخص کند.

سیاست‌گذاری علمی مجموعه‌ای از اصولی است که مشخص‌کننده روش‌های کلی برای عمل در زمینه زندگی علمی یك جامعه یا یك ملت باشد. به واقع سیاست علمی بخش‌هایی از زندگی یك جامعه را دربرمی‌گیرد که کاربرد حوزه علوم و روش‌های آن باعث می‌شوند تا بتوانیم از اصول علمی برای گسترش تولید و خدمات مورد نیاز جامعه خویش بیش از پیش بهره جوییم. سیاست علمی، مطالعه علمی روابط بین علم و تکنولوژی، دولت و جامعه را شامل می‌شود. 

مطابق با تعاریف ارائه شده شاید بتوان مهمترین اهداف ترویج علم را در چند دسته کلی تقسیم کرد:

  • استفاده از علم و روش علمی در حل مسائل جامعه؛
  •  باور به توانایی علم در حل مسائل جوامع؛
  •  آموزش افراد برای استفاده مناسب از علم وفناوری؛
  •  مبارزه با خرافات و شبه علم.

در کشورهای پیشرفته، با همه سابقه‌ای که در زمینه ترویج علم دارند فعالیت‌های ترویجی در قالب کوشش‌های پراکنده افراد و جمعیت‌ها به چشم می‌خورد، اما از زمانی که دولت‌ها، از حدود دهه 1980به نحو تمام عیار پا به میدان گذاردند، پدیده «ترویج علم» به صورت واقعیتی اجتماعی بسیار تأثیرگذار، صورت بیرونی پیدا کرد.

* اجزای سیاستگذاری علم، فناوری و ترویج علم 

می‌توان اجزای سیاست‌گذاری علم، فناوری و ترویج علم را به سه بخش خلق دانش، انتشار دانش و بهره برداری از دانش تقسیم کرد. با توجه اینکه الگوی مداخله دولت در توسعه می‌تواند شکل‌های متفاوتی به خود بگیرد. اگر با استفاده از الگوهای نهادگرا، هدف این باشد که دولت مداخله‌ای استراتژیك در ابعاد مختلف توسعه علم و تکنولوژی داشته باشد، الزم است فعالیت‌های مختلفی در این سطح انجام شود.

می‌توان اجزای سیاست‌گذاری علم، فناوری و ترویج علم را به سه بخش خلق دانش، انتشار دانش و بهره برداری از دانش تقسیم کرد

اولویت‌بندی حوزه‌های مختلف علم و تکنولوژی و تعیین میزان دخالت دولت در آن عرصه‌ها شاید یکی از مهمترین فعالیت‌ها در این سطح است.

فعالیت‌های ترویج و همگانی‌سازی علم در ایران بسیار گسترده و متنوع است. با نگاهِی گذرا به فعالیت‌های ترویجی در ایران، پراکندگی و غیر متمرکز بودن آن‌ها و در بسیاری از موارد خودجوش بودنشان را مشاهده می‌کنید. در سطوح سازمان‌های میانی، تعدد و تنوع فعالیت‌های ترویجی دیده می‌شود. این تعدد، تنوع و گستره وسیع فعالیت‌ها، نشان از ظرفیت‌های فراوان برای توسعه فعالیت‌های ترویجی و همگانی‌سازی علم می‌دهد.

* ترویج علم و توسعه پایدار

سیاستگذاری در عرصه ترویج علم از ملزومات دستیابی به توسعه پایدار است. جامعه‌ای که در آن روحیه علمی در میان عموم مردم گسترش یافته باشد و به عبارتی سواد علمی و فناورانه در آن بالا باشد از قدرت تفکر انتقادی بیشتری برخوردار است و همین سبب می‌شود که مردم آن جامعه در مقابله با تبلیغات نادرست، انواع شبه‌علم‌ها و انواع تفکرات غیرعقلانی از خود قدرت استدلال و تحلیل بیشتری نشان دهند. این سهم و نقشی است که نهاد علم از راه ترویج روحیه علمی می‌تواند در ارتقای سلامت فکری و روانی جامعه بر عهده گیرد.

ترویج علم به شکلی جذاب برای نسل آینده بهترین تضمین برای این امر است که انسان‌هایی مستعد و علاقه‌مند از میان این نسل به فعالیت علمی روی آورند. این سبب خواهد شد که نهاد علم تضمینی برای برخورداری از دانشمندانی مستعد و علاقه‌مند داشته باشد.

برای دستیابی به توسعه پایدار سیاست‌گذاری در حوزه علم، فناوری و ترویج علم ضرورتی غیرقابل انکار است. برای دستیابی به توسعه علمی، جامعه باید فرهنگ و رفتار علمی داشته باشد

ترویج علم سبب رشد و ارتقای سیاست‌های نظارت عمومی بر علم خواهد شد. تشویق مردم به حساس بودن نسبت به سیاست‌گذاری‌های علمی و فناورانه سبب تقویت نظارت عمومی خواهد شد و این در عمل سبب می‌شود بسیاری از تصمیم‌های نادرست سیاست‌گزاران علمی پیش از اجرا به محك نظرات مردم بخورد.

ضرورت سیاستگذاری علم، فناوری و ترویج علم در کنار جذب حمایت‌های مردمی سبب تسهیل فرایند تخصیص بودجه به فعالیت‌های علمی نیز می‌شود، امری که در نهایت به توسعه علمی خواهد انجامید. در نهایت اینکه توسعه اجتماعی در گرو داشتن شهروندانی آگاه و منتقد است و ترویج روحیه علمی یکی از بهترین ابزارها برای رسیدن به چنین سطحی از آگاهی است.

در مجموع می‌توان گفت سیاست‌گذاری علم، فناوری و ترویج علم منجر به فراهم شدن ملزومات گوناگونی مانند سیاست‌های حمایتی از کلیه فعالیت‌های ترویج علم، افزایش همکاری در سطوح ملی و بین‌المللی، توانمندسازی منابع انسانی، فراهم کردن تسهیلات لازم برای حمایت از فعالیت‌های علمی و پژوهشی در عرصه ترویج علم می‌شود زیرا برای دستیابی به توسعه همه‌جانبه نیازمند همگرا کردن فعالیت‌های ترویج علم هستیم.

براین اساس می‌توان گفت برای دستیابی به توسعه پایدار سیاست‌گذاری در حوزه علم، فناوری و ترویج علم ضرورتی غیرقابل انکار است. برای دستیابی به توسعه علمی، جامعه باید فرهنگ و رفتار علمی داشته باشد.

* سياستگذاری علم، فناوری یک ضرورت ملی

با توجه اینکه در فرهنگ ایرانی به دانش، علم و آموزش ارج نهاده می‌شود، بنابراین، زمینه‌های فرهنگی برای تبدیل علم به فرهنگ موجود است اما این امر مستلزم حمایت و حضور مؤثر دولت در این عرصه است.

یکی از مهم‌ترین چالش‌های سیاست‌گذاری علم، فناوری و ترویج علم در ایران بوروکراسی حاکم و تعدد متولیان و مشخص نبودن جایگاه و وظایف هر یك از متولیان است. براساس الگوی زیست بوم ترویج علم، حضور دولت به عنوان هماهنگ کننده اصلی این حوزه ضرورتی ملی است.

با گذشت بیش از چند دهه از سیاست‌گذاری در حوزه علم و فناوری در قالب برنامه‌های توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جمهوری اسلامی نتوانسته‌ایم به گونه‌ای برنامه‌ریزی نماییم که شاهد کاهش شکاف بین علم و جامعه باشیم. به عبارتی در حوزه سیاست‌گذاری علم و فناوری
موفق عمل نکرده‌ایم و برنامه اجرایی مناسبی طراحی نشده است. 

در کل می‌توان گفت با توجه به اینکه ترویج علم یکی از زیر بخش‌های، نظام علم و فناوری است. اما در عرصه سیاست‌گذاری علم و فناوری، موضوع ترویج علم مورد اقبال قرار نگرفته، در حالی که توجه به آن می‌توانست منجر به گفتمان سازی علمی شود و ارتباط مناسبی بین علم و جامعه ایجاد کند.

اگر چه به موضوعاتی مانند تجاری سازی، کارآفرینی در عرصه نظری توجه بسیاری شده اما بنظر می‌رسد حلقه مفقوده بی‌توجهی به ترویج علم بوده که قادر به ارتباط علم با جامعه است.

بنابراین، یکی از دلایل عدم موفقیت سیاست‌گذاری علم در ایران را می‌توان نگاه بخشی و نداشتن نگاه جامع به همه زیربخش‌های نظام علم و فناوری دانست. بنابراین ارائه یك الگوی بومی برای سیاست‌گذاری در حوزه ترویج علم یك ضرورت ملی است.

گفتنی است نکات مطرح شده در این گزارش استخراج شده از نتایج مقاله‌ای است با عنوان «سياستگذاری علم، فناوری و ترويج علم در ايران: يک ضرورت ملی» که توسط اکرم قدیمی (دانشیار مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور) و الهه حجازی (دانشیار دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران)  انجام گرفته است. 

انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته