از تلفات چهارشنبهسوری تا تصادفات جادهای
به گزارش خبرنگار گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، بازیهای ورزشی همچون فوتبال که به اتمام میرسند بحثها و گفتگوها درباره سبک بازی و دستاوردهای تیمها شکل میگیرد. در واقع این تحلیلها نشان میدهد که تیمها کدام مسیرها را درست رفتهاند و کجاها و بچه دلایلی دچار اشتباه شدهاند. این تحلیل و بررسیها هم وضعیت ساختار و سبک بازی تیمها را برای مخاطبان و علاقهمندان روشن میکند و هم به تیمها کمک میکند تا دقیقتر وضعیت خود را ببینند و بیشک این بررسیها اگر به کمک گرفته شوند میتواند در بازیها پیش رو تیمها را در وضعیت بهتری قرار دهند.
به همین سیاق حالا که 25 فروردین است و مسافرتهای نوروزی به پایان رسیده و عموم جامعه به حالت معمول و روزمره پیشین بازگشتهاند، لازم است به آنچه در این 30 روز بر کشور گذشته نگاهی داشته باشیم و تعطیلات نوروز و مرگ و میرهای مرتبط با آن را مورد بررسی قرار دهیم.
اسدالله نقدی (جامعه شناس شهری و توسعه) در پژوهشی با عنوان «جنگ جشن و جادهها با جمعیت ایران» نگاهی به حوادث و تصادفات نوروز انداخته است که در ادامه برخی از نتایج مهم آن را مرور میکنیم.
* جنگ جشن و جادهها با جمعیت ایران
از نظر این جامعه شناس نوروز به عنوان یک آیین و جشن فرهنگی حاوی و حامل سنتهای فاخر مانند چهارشنبه سوری (در معنای سنتی آن نه ترقه و نارنجک بازی امروزین ان)، مانند سفر و دید و بازدید و طبیعت گرا جمع و جامعه محور مانند سیزده بدر، در مقایسه با جشنهای ملی ملل دیگر دارنده ارزشهای انسانی و اجتماعی منحصر به فردی مانند تقویت تعاملات و روح جمعی،کام شیرین و شادی و گذشت و گذشتن از کدورت و عداوتها و نیز نگاه به فردا داشتن و سنتهای شیرین بسیاری در مقیاس ملی و محلی.
وی میافزاید: حتی یاد کردن از درگذشتگان هم در آن فراموش نشده. بطور خلاصه نوروز روح زندگی و ارج و ارزش زیستنی شادمانه همراه با ارزوی سلامتی برای همگان است اما شوربختانه در سالهای اخیر بر اثر دگردیسیهای نامیمونی که پیدا کرده به جای آنکه سبب سرور و شادی و سلامت باشد و امید به بهروزی و بهاری شدن به ارمغان آورد برای بخش بزرگی از مردم به مرگ، نابودی و سوگواری یا هرج و مرج و مزاحمت مانند شب چهارشنبه سوریها تبدیل شده است.
نگاهی به یک دهه تلفات چهارشنبه سوری 1393 الی1403
** مبنای آمار سازمانهای متولی و مصاحبه مسئولان پزشکی قانونی، فراجا، اورژانس و... بوده هرچند گاهی بین امار این نهادها هم اختلاف ارقام مشاهده میشود
* تودهای شدن سفر
از نظر نقدی، یکی از ویژگیهای جوامع جدید و گردشگری مدرن تودهای شدن سفر و خارج شدن آن از انحصار طبقات ممتاز و مرفه گذشته است. در این بین پیشرفتهای صورت گرفته گسترش ارتباطات و مواصلات و نیز تولید و عرضه خودرو به ویژه از نوع الگوی سفر ایرانی که بیشتر با استفاده از وسایل نقلیه شخصی و به صورت زمینی صورت میگیرد (قطار و هواپیما و کشتی و اتوبوس سهم بزرگی از جابجائی مسافر ندارند) در کنار سایر عوامل که در ذیل به آنها اشاره خواهد شد نرخ تصادفات و نسبت تلفات را به شدت افزایش داده است.
- ماشین غیر استاندارد
- جاده غیر استاندارد
- رانندگی غیر استاندارد
- تفکر غیر استاندارد (بی ارجی جان و بی ارزشی زندگی)
این پژوهشگر توضیح میدهد که ماشین، سفر و راه به جای راحتی و تسهیل بلای جان ایرانیان شده است، یک نکته مهم دیگر در این زمینه حجم بالای ترانزیت کالا و بار با تریلر و وسایط نقلیه سنگین است که خود فرایند حادثه آفرینی را افزایش میدهد. الگوی شبانه تردد اتوبوس و خودروهای سنگین و احتمال خواب آلودگی را بیشتر میکند.
بر خلاف جادههای کشورهای اروپایی که جاده در شب بسیار خلوت و سوت و کور است جادههای ما پرتردد و تعداد است. بگذریم که فرهنگ استفاده از مواد افیونی برای رفع خستگی در بین گروهی از رانندگان هم نباید از نظر دور داشت.
* نبود برنامه ریزی مناسب سفر و عدم مراعات الزامات در راه بودن
نقدی ادامه میدهد که نبود برنامه ریزی مناسب سفر و عدم مراعات الزامات در راه بودن و پشت فرمان نشستن حتی گاه جر و بحثهای خانوادگی در حال رانندگی از علل رده دوم این سیکل معیوب باید دانسته شود.
بر اساس برخی برآوردها در دو دهه گذشته نزدیک به ۴۰۰ هزار نفر در ایران جان خود را بر اثر این حوادث از دست داده و بیش از ۶ میلیون نفر نیز مصدوم شدهاند
این پژوهشگر مینویسد: بر اساس برخی برآوردها در دو دهه گذشته نزدیک به ۴۰۰ هزار نفر در ایران جان خود را بر اثر این حوادث از دست داده و بیش از ۶ میلیون نفر نیز مصدوم شدهاند (ایرنا ۱۱ خرداد ۱۴۰۳) میتوان فهمید که براحتی تمام دستاوردهای هر نوع سیاست انبساطی و تشویق جمعیت و فرزند آوری را همین یک خسران و خسارت خنثی میکند انهم عمدتا جمعیت در سن کار و فعالیت و تحصیل پشت سر گذاشته و سرمایه انسانی در یک کلمه تشکیل شده که برای هر نوع توسعه و پیشرفتی مورد نیاز و از بسترهای و محرکای توسعه هر کشوری است.۳۷۰ میلیون تردد در فاصله ۲۴ اسفند تا ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ ثبت شده است که عدد بسیار بزرگی است.
وی میافزاید: تحلیلهای رایج رسانهای و کارشناسی به سه مورد اول بسیار پرداخته شده و در اینجا از آن صرف نظر میشود که داستان پراید و سفر و سرعت است! اما در مورد عنصر پاسداشت جان و «خود ارج نهادن» که در بسیاری از تحلیلها اشاره نمیشود نوع نگاه به اهمیت زندگی و پرهیز از خطر و ارزش جان و حفظ حیات است.
از نظر این پژوهشگر طبیعی است که در شرایطی که رانندگی با یک وسیلهای مانند پراید همراه با همه اعضای خانواده در یک جاده دوطرفه و با پیچهای خطرناک و سرعت غیر مجاز و گاه ویرانگر ۱۳۰ یا۴۰، ۱ کیلومتر بر ساعت در جادههای فرعی و ناایمن نشان از این دارد که بر هر راننده مبتدی و سرنشینان هم مبرهن است که احتمال خطر بسیار بالاست و در صورت وقوع آسیب جدی خواهد بود آنهم در کنار بار فزاینده فشارهای اقتصادی و اجتماعی که قدرت تمرکز را کاسته و هوش از سر پرانده باشد. با این حال چرا چنین زامبی وار رانندگی میشود؟ سهم اتباع از تصادفات و تلافات انسانی هم قابل توجه است و درونشهری/ برون شهری بایدهای دیگری لازم است استاندارد خودروها و کیفیت و ایمنی آنها را بالا برد و بخصوص راه آهن و قطارهای سریع السیر به ناوگان حمل و نقل کالا و جابجایی مسافر افزوده شود و همراه با ان اصلاح رفتار سفر و رانندگی و تنها به دیه و جریمه ختم نگردد، شاید تا اطلاع ثاونی و تحولی در خودرو و جاده و نکاه مدیران در مورد ارزش زندگی و حفظ و پاسداری از ان در جامعه بازاندیشی شود.
نگاهی به یک دهه تلفات تصادفات جادهای در نوروز ۱۳۹۲ الی ۱۴۰۳
* ضرورت واکاوی خود ویرانگری جمعی
این جامعه شناس شهری و توسعه در نهایت با مطرح کردن این پرسش که فارغ از چرایی بی تفاوتی و فرار از مسولیت سازمان و شرکتها مردم چرا «جان خود» شریف و عزیز گرامی داشته نمیدارند اگر این توجه توسط خودروسازان نیست اگر توسط جاده سازان نیست که نیست چرا به وسیله آخرین حلقه این فرایند یعنی راکب و راننده مراعات نمیشود. گویی نوعی خود ویرانگری جمعی در این میانه باید جستجو شود. تا اطلاع ثانوی از ایران خودرو و پراید انتظار ایمنتر شدن نمیتوان داشت که اگر بود باید در طول دو سه دهه گذشته همانند «دوو» و دیگران صورت تحقق به خود میگرفت که گاه حتی بدتر و اسیب پذیرتر هم شده است. در حوزه راه هم بهرغم گامهای بسیار و بهبود موثر، اما هنوز راههای غیر استاندارد زیادی در کشور وجود دارد تنها نصایح مشفقانه پلیس برای کاهش تلفات جادهای یا چهارشنبه سوری کفایت نمیکند که آنهم در جای خود باید باشد.
در تحلیل آخر از نظر این جامعهشناس باید تیمی از اتحادیه رانندگان خبره، جامعه شناسان، روانشناسان، حقوقدانان... این مسئله بعنوان یک مسئله اجتماعی با پیامدهای بیشمار واکاوی و ارزیابی و راههای برون رفت همه جانبه پیدا و پیشنهاد کنند.
انتهای پیام/