جایگاه سلامت معنوی در جهان؛ وجه درمانی یا آرامشبخش؟
مینو اسدی زندی، در گفتوگو با خبرنگار علم و فناوری آنا درباره جایگاه سلامت معنوی گفت: از گذشته ارتباط مشخص و واضحی بین طب و دین وجود داشته است، پس از رنسانس گرایش شدیدی به پوزیتیویسم و تجربهگرایی به وجود آمد. از سوی دیگر در کنار تحریفهایی که در برخی ادیان و مذاهب به وجود آمده بود یک نوع دینزدایی رخ داد و بسیاری را به این سو سوق داد که تنها از طریق علم، می توان مشکلات بشری را حل کرد، دههها و سدههای مختلفی از این دوران گذشت و امروز که ما در دوران پسامدرن هستیم برخی خلأهایی در جهان بروز پیدا کرده که از آن به عنوان به خلأهای معنوی یاد می شود که موجب شده تا بسیاری از صاحبنظران در جهان دوباره به سمت معنویت سوق پیدا کنند.
وی افزود: در دههها و سدههای پس ازنهضت دینزدایی و با وجود گرایش به علم تجربی، مشاهده شده بود که بسیاری از افراد همچنان به نقش التیام بخش دین باور داشتند. در ۱۹۷۹ دو دانشمند به نام راسل و عثمان به سازمان جهانی بهداشت پیشنهاد دادند تا بُعد معنوی را به سایر ابعاد سلامت اضافه کنند. این پیشنهاد در اجلاس ۳۶ این سازمان بررسی و در اجلاس ۳۷ معنویت به عنوان بخش جدایی ناپذیر سیاست کشورها پذیرفته شد. پس از آن سازمان بهداشت جهانی تأکید کرد که معنویت میتواند برای افراد معتقد به این موضوع اثرات التیام بخشی داشته باشد. با این حال سازمان جهانی بهداشت سلامت معنوی را به عنوان بعدی از ابعاد سلامت به رسمیت نشناخت . اما ما در ایران سلامت معنوی را در کنار سلامت جسمی، روانی و اجتماعی به عنوان بعد احاطه کننده بر سایر ابعاد سلامت میشناسیم. البته در بسیاری از کشورها هم بر التیام بخشی باورهای معنوی تأکید میشود.
اسدزندی ادامه داد: سازمان جهانی بهداشت تأثیر معنویت را انکار نکرد، اما از نظر دادن در رابطه با مفهوم سلامت معنوی پرهیز کرد. این پرهیز به این دلیل بود که سلامت معنوی موضوعی است که ریشههای عمیق فرهنگی در جوامع داشته و به این دلیل هر کشوری با توجه به شرایط خود و سازوکارهای فرهنگی جامعه خود میتواند بر روی آن کار کند. با این حال سازمان جهانی بهداشت بر این مسأله تأکید کرد که انسانها موجوداتی بوده که باید نیازهای معنوی آنها در مراکز بهداشتی مورد توجه قرار بگیرد. در حمایت از این موضوع انجمن بینالمللی پرستاران بیانیه داد که پریشانی های معنوی بیماران وخانواده ها باید مورد توجه قرار گیرد که نشستهای بانکوک و کپنهاگ بر آن تأکید شد.
وی تأکید کرد: اگرچه واژه سلامت معنوی وجود دارد، اما سلامت معنوی یک مفهوم جهان شمول یکسان و دستورالعمل خاص واحد جهانی ندارد. همه در معنویت به امور غیر مادی توجه دارند، این حقیقت غیر مادی برای گروهی یک نوع نیروی برتر است. برای برخی از افراد پیرو معنویت گرایی غیر دینی ممکن است خدا نباشد، اما برای ما موحدین، خداوند یگانه است؛ بنابراین معنویت برای افراد متفاوت است و در واقع ما یک طیف معنویت داریم که یک سر آن معنویت دینی و سر دیگر طیف، معنویت سکولار است، وقتی هم که میخواهیم از سلامت معنوی صحبت کنیم آن را باید یک طیف ببینیم گروهی در یک سوی طیف از سلامت معنوی دینی در پارادایم ادیان می گویند و سوی دیگر سلامت معنوی سکولار است که هر یک شاخصهای مختلفی دارند.
وی افزود: برخی میگویند که پیرو معنویت گرایی فرا دینی هستند یعنی می گویند معنوی هستند، اما معنوی نیستند. برای این افراد معنویت با مذهب یکی نیست. برای این افراد معنویت یک پدیده بوده و مذهب پدیده دیگر و حتی معنویت میتواند عامتر بوده و مذهب را نیز شامل شود. در دیدگاههای سکولار هم که قائل به این هستند که مذهب به هیچ عنوان نباید در شئونات سیاسی و اجتماعی دخالت داشته باشند، معنویت را قبول دارند، اما در شکلی متفاوت.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه معنویت گراییها متفاوتی در جهان وجود دارند که در آن ممکن است برخی از کارها را برای آرامش بخشی توصیه کنند که از نظر ما غلط هست. اما آنها انجام میدهند تا به زعم خودشان موجب آرامش شود، گفت: سلامت معنوی دارای رویکردهای متفاوتی است که این یک نکته حساس و مهمی بوده و بر همین اساس نباید سلامت معنوی را یک موضوع جهان شمول و کاملا یکسان در تمام جوامع وفرهنگها بدانیم. من به عنوان مسلمان در پارادایم اسلام میتوانم در رابطه با سلامت معنوی با رویکردهای اسلامی وشواهد دینی برای تمام مسلمانان حرف بزنم، اما دیدگاههای مسیحی ویهودی برای فرد مسلمان کاربرد ندارند. مثلا دیدگاهها و روشهای کارل گوستاو یونگ در معنویت درمانی برای مسلمانان کاربرد ندارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی بقیةالله(عج) ادامه داد: من در ایران و بر اساس دیدگاههای دین اسلام در مورد سلامت معنوی تئوری پردازی کردهام و این نظریه برای تمام مسلمانان جهان قابل استفاده است. دیدگاههای من بر اساس پارادایم اسلامی (چهارچوب مذهب و فرهنگی که داخل آن زندگی می کنیم) و برای افراد پیرو این دین که دارای فرهنگ دینی هستند، کاربردی است.
این پژوهشگر حوزه طب ودین با بیان اینکه معنویت ما را به یک منبع فوق انسانی که خدواند متعال است وصل میکند، گفت: این منبع که بر اساس باور ما از یک قدرت نامحدودی برخوردار است، هم خالق است و هم پرورش دهنده . ربوبیت و حکمت دارد، ارحم راحمین، مهربان و شفا دهنده است. وقتی افراد چنین اعتقادی در باورهای معنوی خود پیدا میکنند، دلبستگی ایمن به این منبع موجب ایجاد ذخایر معنوی در این افراد میشود، این باور موجب اثری آرام بخش وامنیت آفرین می شود که کسی نمیتواند منکر آن شود.
اسدزندی بیان کرد:همچنین وقتی اعتقادات معنوی داشته باشیم آرامش در ما به وجود میآید، سلامت معنوی بر روی سیستم عصبی مرکزی و محیطی، غدد درون ریز و سیستم ایمنی بدن تأثیر مثبت میگذارد. در واقع کسانی که باور معنوی دارند، چون دارای آرامش بیشتری هستند این آرامش موجب سلامت روان در آنها و در پی آن ارتقای سلامت جسمی آنها میشود. کاپلان در این باره با بیان دیدگاه پسیکو-نرو-اندوکرینو ایمنولوژی به تفصیل بحث کرده که مثلا افرادی که دارای آرامش روانی هستند، سیستم ایمنی آنها در برابر میکروبها ممکن است بهترعمل میکند یا اینکه اگر تحت استرس قرار بگیرند تعادل هورمونی آنها دیرتر به هم میخورد یا اینکه در شرایط استرس عدم تعادل غدد درونریز در آنها کمتر بوجود می آید.
وی تأکید کرد: دیدگاه علم روز میگوید وقتی کسی که سلامت معنوی داشته باشد، دیرتر بیمار شده و اگر هم بیمار شد زودتر بهبود پیدا میکند. ما این نظر را در معنویتهای دینی قبول داریم که باور به خداوند موجب سلامت روان شده و در پی آن به سلامت جسمی نیز کمک میشود. این نکته را نیز باید مد نظر داشت که در باور ما وقتی به درگاه خداوند دعا میکنیم، مقدرات را نیز تغییر میدهیم و این دعا اثر درمانی و شفابخشی دارد. ما اثر التیام بخشی روانی و جسمی را از معنویت میپذیریم و از سوی دیگر باور داریم که ارتباط ما با خداوند خود اثر شفا بخشی دارد و او خود شفادهنده است.
انتهای پیام/