دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
29 اسفند 1402 - 14:31
در یک پژوهش مطرح شد؛

گنجاندن عدم قطعیت در چارچوبی جدید برای درک تاریخ

گنجاندن عدم قطعیت در چارچوبی جدید برای درک تاریخ
دانشمندان یک مدل تصادفی برای درک تاریخ پیشنهاد کرده‌اند که نظریۀ عدم قطعیت و رخدادهای تصادفی را نیز در برمی‌گیرد و بدین ترتیب تغییرات تاریخی را نه قطعی، بلکه در چارچوب احتمالی در نظر می‌گیرد.
کد خبر : 902186

به گزارش گروه پژوهش و دانش خبرگزاری علم و فناوری آنا، به نقل از مجلۀ علمی فیزیک، در مورد چگونگی رخدادن تاریخ چیزهای زیادی هست که ما نمی‌دانیم. همانطور که برخی از دانشمندان علوم اجتماعی پیشنهاد کرده‌اند، فرایند تاریخ ممکن است غیرشخصی و حتی اجتناب‌ناپذیر باشد. شاید جوامع بشری محکوم به زوال باشند. یا شاید اقدامات فردی و شرایط محیطی بر مسیر جوامع ما تأثیر بگذارد. دانشمندان علوم اجتماعی تلاش می‌کنند در مورد چنین مسائل اساسی به اجماع برسند.

هیئت علمی موسسۀ سانته‌فه (Santa Fe Institute) و دیگران یک چارچوب جدید ارائه داده‌اند که راهی برای یکدست‌سازی دیدگاه‌ها مختلف دربارۀ تاریخ پیشنهاد می‌کند. در مقاله‌ای که اخیراً در مجله کاربردهای رایانه‌ای در باستان‌شناسی ارائه شده است، محققان از رشته‌های مختلف توضیح می‌دهند که چگونه استفاده از فرایندهای تصادفی برای تجزیه و تحلیل مجموعه داده‌های تاریخی، می‌تواند الگوهای شگفت‌انگیزی را آشکار کند که در مدل‌های قبلی مورد توجه قرار نگرفته‌اند.

یک مدل تصادفی، که نظریۀ عدم قطعیت و امور تصادفی را نیز در برمی‌گیرد، تغییرات تاریخی را نه قطعی، بلکه به عنوان اموری احتمالی در نظر می‌گیرد. مدل‌های تصادفی قبلاً برای مطالعه سیستم‌ها در طیف وسیعی از زمینه‌ها، از زیست‌شناسی گرفته تا فیزیک و نظریه اطلاعات مورد استفاده قرار گرفته‌اند، اما در مطالعه تاریخ و باستان‌شناسی تا کنون مورد بررسی قرار نگرفتند.

اتخاذ این رویکرد برای مطالعه داده‌های تاریخی نه تنها می‌تواند ایده‌های قبلی را یکدست کند، بلکه همچنین ممکن است ایده‌های جدیدی در مورد چگونگی تغییر سیستم‌های تاریخی در طول زمان به دست دهد. دیوید ولپرت (David Wolpert)، فیزیکدان و استاد موسسۀ سانتا‌فه و نویسنده ارشد این مقاله می‌گوید: «اتخاذ یک فرآیند تصادفی همچنین ما را مجبور می‌کند که در مورد پویایی‌های زیربنای هر مجموعه داده تاریخی خاص با دقیقت و صراحت بیشتری عمل کنیم.»

استفانی کرابتری (Stefani Crabtree) استاد مدعو موسسۀ سانتافه و نویسنده همکار این مقاله از دانشگاه ایالتی یوتا، که در کار خود از روش‌شناسی‌های متنوعی برای مدل‌سازی سیستم‌ها در علوم اجتماعی و بوم‌شناسی استفاده می‌کند، می‌گوید فرآیندهای تصادفی به داده‌ها اجازه می‌دهند خودشان صحبت کنند و می‌توانند سوگیری‌های تفسیری بالقوه را حذف کنند.

او می‌گوید در جایی که رویکردهای قبلی با یک ایده از پیش تعیین‌شده شروع می‌شوند و سپس داده‌هایی را برای پشتیبانی از آن پیدا می‌کنند، یک چارچوب تصادفی در عوض می‌تواند «به خود داده‌ها اجازه دهد که گروه‌های اجتماعی انسانی را تکامل دهد و احتمالاً افشاگری‌های پیش‌بینی نشده‌ای را ممکن کند. این امر می‌تواند منجر به شناسایی الگوهای شگفت‌انگیزی شود که در تحلیل‌های سنتی از قلم می‌افتاده‌اند.»

مانفرد لاوبیکلر (Manfred Laubichler)، زیست‌شناس و استاد مدعو موسسۀ سانتافه از دانشگاه ایالتی آریزونا، یکی دیگر از نویسندگان مقاله، خاطرنشان می‌کند که نیروهای متنوعی که در تکامل تاریخ نقش دارند بسیار پیچیده هستند. کار لاوبیکلر بر قالب‌های مختلف تکامل متمرکز است، از ژن‌ها گرفته تا سیستم‌های دانش. او می‌گوید «به‌جای تلقی تکامل تاریخی به‌عنوان یک فرآیند قطعی، چارچوب جدید امکان تکامل احتمالات رویدادهای مختلف را فراهم می‌کند.»

رویکرد جدید با استفاده از تصادفی بودن، روشی ساختاریافته را برای شناسایی علل تغییرات تاریخی پیشنهاد می‌کند. این علل ممکن است افراد درون جامعه باشند که اقدامات چشمگیری انجام می‌دهند و مسیر تاریخ را تغییر می‌دهند، یا ممکن است نیروهای طبیعی خارج از جامعه باشند، مانند آتشفشان‌ها یا تغییرات آب و هوایی، که با این وجود، عوامل اجباری حیاتی هستند. مدل پیشنهادی همچنین روش جدیدی برای مقایسه موارد از نقاط مختلف تاریخ ارائه می‌کند.

محققان می‌گویند چارچوب آنها می‌تواند برای یافتن الگوهایی در داده‌های باستان‌شناسی مورد استفاده قرار گیرد. (یا در مواردی که داده‌ها در سابقۀ تاریخی وجود ندارد، ممکن است همراه با سیستم‌های یادگیری ماشین استفاده شود.) ولپرت خاطرنشان می‌کند که چارچوب جدید یک راه حل نهایی نیست. در عوض، محققان امیدوارند با بررسی و زمینه‌سازی پویایی‌های اجتماعی در مدل‌های تصادفی، ابزارهای جدید و مبتنی بر داده‌ را برای یافتن الگوهای تازه در سوابق تاریخی کشف کنند.

ولپرت می‌گوید: «این دیدگاه نه تنها به ما امکان می‌دهد تا تحلیل‌های تاریخ محاسباتی را یکدست کنیم، بلکه به ما امکان می‌دهد نحوه بررسی تاریخ بشر را با نحوه انجام آن در سایر علوم تاریخی همسو کنیم.»

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب