سیلاب، بحرانی که جدی گرفته نمیشود
چنانچه احمد صادقی، رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران، در گفتوگویی سال گذشته بر این نکته تأکید دارد: «سیل، مخاطرهای است که هیچ گوشهای از ذهن مردم و حتی مسئولان را هم به خود مشغول نکرده و نگرانی را هم به همراه نداشته است. بر همین اساس نیز اطلاعات مردم و حتی تعدادی از سازمانها درباره مخاطرات تهران و بهویژه سیل در حدی است که آخرین سیل تهران را به اواخر دهه ٦٠ ربط میدهند، درحالیکه تهران در سالهای اخیر سیلهایی داشته و سیل بهعنوان یکی از مخاطراتی که ما را تهدید میکند، به تهران نزدیک شده است.»
فارغ از پایتخت، براساس آماری که سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری ارایه داده است، پنجهزار شهر و روستا در کشور، در مناطق سیلخیز قرار دارند که از این تعداد تاکنون ٣٠ تا ٤٠درصد آنها با اجرای طرحها و اقدامات آبخیزداری به امنیت نسبی رسیدهاند و در ٢٥٤ شهر در معرض تهدید سیل نیز تاکنون اقداماتی برای جلوگیری از خسارت و کاهش آثار این پدیده انجام شده است که البته این تعداد در قیاس با افزایش حجم بارندگیهای منجر به سیل و مناطق در راه سیل بسیار اندک است. این امر درحالی است که علیاصغر هدایی، استاد دانشگاه و ژئومورفولوژیست میگوید که سیل برخلاف زلزله و آتشفشان قابل مهارشدن است و میتوان آن را بهصورت کامل، هم در حوضه آبخیز، هم در مسیر حرکتی و هم در پاییندست که به رودخانه میریزد، کنترل و مهار کرد.
یکی از مواردی که میتوان در این راستا مورد توجه قرار داد، سیستمهای هشدار سریع سیل است. سیستمهایی که میتوانند حتی تا چند ساعت پیش از وقوع سیل نیز اطلاعرسانی کنند. هدایی درخصوص سیستمهای هشدار سریع میگوید: «این سیستمهای هشدار در کشور ما بسیار نوپا هستند اما سیستمهای هشدار سیل بهصورت کلی شامل سهگونه میشوند.
یکی از آنها سیستم ماهوارهای، دیگری سیستمهای بارانسنج و نمونه بعد نیز ایستگاه هیدرومتریک در بالادست است. در سیستم بارانسنج اگر میزان بارشها از حدی بالاتر برود، به پاییندست اعلام خواهد شد که خطر وقوع سیل حس میشود. بر این اساس زمان تمرکز در هر نقطهای محاسبه شده و تخمینهای لازم زده میشود. اما سیستمهای ماهوارهای از چند روز جلوتر میتوانند این کار را انجام دهند که درحالحاضر ما درخصوص سیستمهای ماهوارهای به دلیل عدم دسترسی مستقیم به اطلاعات ضعیف هستیم. روش سوم یا ایستگاه هیدرومتریک، میزان گذر آب در رودخانه را ثبت میکند. برای مثال چندین شاخه رود به رودخانه کن میریزد که اگر در هر شاخه ایستگاه هیدرومتریکی وجود داشته باشد، میتوان حجم آب را مشخص کرده و در نتیجه احتمال وقوع سیلاب را پیشبینی کرد.» این درحالی است که سیستم هشدار حوضه آبخیز رودخانهها، به صورت کامل راهاندازی نشده و البته این بخش ازجمله وظایف وزارت نیرو است که باید هرچه زودتر این امر اتفاق بیفتد.
افزایش تعداد سیلابها در گذر زمان
آمارها بهروز نیستند اما همین آمارهای موجود نیز نشان از سیر صعودی وقوع سیلاب طی سالیان متمادی دارد. دفتر طرح و برنامه معاونت آبخیزداری وزارت جهاد سازندگی که روی سیلابها و خسارات ناشی از آن در ایران، بین چهار دهه از سال ١٣٣٠ تا ١٣٧٠ کار کرده، در طی ٤٠سال، ١٤٣٩ سیل مخرب در کشور را شناسایی کرده است که تعداد وقوع سیلابها، هرچه از سال ١٣٣٠ به سال ١٣٧٠ نزدیکتر میشویم، بیشتر میشود، بهگونهای که در دهه ١٣٤٠ تعداد سیلاب در کشور ٢٠٢ سیل بوده و این رقم برای دهه ١٣٥٠ به ٢٧٣، دهه ٦٠ به ٣٥٠ و دهه ٧٠ به ٦١٤ سیلاب رسیده است.
در کنار آمار وزارت جهاد کشاورزی از سیلهای رخ داده در کشور سازمان حفاظت محیطزیست نیز آماری از سیلابهای بزرگ بین سالهای ١٣٣٠ تا ١٣٨٠ ارایه داده است. براساس این آمار، از ٤٢١ مورد سیل اتفاق افتاده، نزدیک ٧٤درصد آن تنها مربوط به سالهای ١٣٦٠ تا ١٣٨٠ میشود، یعنی در فاصله سالهای ٦٠ تا ٨٠ میزان سیل ٢٠ برابر شده، درحالیکه تغییرات زیادی در بارندگیهای منطقه جز چند مورد استثنایی وجود نداشته است.
این درحالی است که داوودرضا عرب، کارشناس مسائل آب درخصوص افزایش میزان سیلابها در طی سالیان متمادی میگوید: «این نکته که سیلابها بیشتر شده تاحدبسیاری درست است اما واقعیت دیگری نیز وجود دارد و آن هم اینکه در گذشتهها سیستم اندازهگیری و سیستم پایش درست وجود نداشته و به همین دلیل بخشی از این موارد حساب نمیشده و در نتیجه شاید باید گفت اثرات سیل همیشه زندگی انسانها را تحتتأثیر قرار میداده ولی حالا بیشتر به چشم میآید. اما درخصوص به راه افتادن سیلابهای گسترده، باید بدانیم که دو نوع عامل وجود دارد، یکی از آنها عوامل طبیعی و دیگری انسانی است. ازجمله اصلیترین موارد در زمینه عوامل طبیعی، تغییر اقلیم است که ازجمله مواردی که با تغییر اقلیم ایجاد میشود، وقوع سیلابهای گسترده و افزایش خشکسالی است.
اثر دیگر تغییر اقلیم، عوضشدن الگوی بارشهاست. عوامل انسانساز که از آن جمله گسترش تراکم در بخش شهری است، ازجمله مواردی است که باید مورد توجه قرار گیرد، بهطورکلی در یک زمین طبیعی، ١٠تا ٢٠درصد از آب باران، بهصورت روانآب درمیآید ولی در شهرها به دلیل تراکم و آسفالت، از بینبردن پوشش گیاهی و... در حدود ٣٠تا٦٠درصد آب روان میشود. از سوی دیگر حریم و بستر رودخانهها، بهدرستی و دقت درنظر گرفته نمیشود، به این ترتیب ریسک بالایی رخ میدهد، چراکه خطر ضربدر آسیبپذیری میشود ریسک و ما با نادیده گرفتن بسیاری از موارد، خودمان را آسیبپذیر کردهایم. در بستر رودخانهها؛ خانه و جاده درست میکنیم و حریم را از بین میبریم.» علاوهبر مواردی که دکتر عرب به آنها اشاره کرد، تخریب ٣٠درصد اراضی جنگلی طی نیمقرن اخیر؛ افت کیفیت پوششهای گیاهی (بهطوری که بیش از ٩٠درصد پوشش گیاهی و مراتع در شرایط ضعیف قرار دارد و درحال تخریب است)؛ مدیریت فقط ١٠درصد از حوضه آبخیزداری کشور؛ چرای بیشازحد دام در مراتع کشور و تبدیل اراضی منابع طبیعی به کاربریهای ناپایدار مانند اراضی کشاورزی ازجمله دیگر مواردی است که در جاریشدن سیلابها موثر بودهاند.
تهران را دریابید
حاشیه رودهای تهران مملو است از سفرهخانهها و مکانهای تفریحی و حتی خانههایی که ساکنانش بدون توجه به بروز سیل در آنجا سکنی گزیدهاند. این درحالی است که در این شهر ۱۲حوضه آبریز بالادست مسلط بر آب و ۱۴ کیلومتر نوار مولد سیل از دارآباد تا غرب دره فرحزاد وجود دارد که در کنار رودهای کرج، دربند، چیتگر و مسیلهای متعدد و قرارگرفتن شهر تهران در پای کوه، ازجمله مواردی هستند که این شهر را در معرض خطر قرار دادهاند. اما نکته دیگر، احداث بزرگراهها در مسیل یا مکانهایی است که پیش از این رودخانه بودهاند، چنانچه عرب میگوید: «بزرگراه یادگار امام در بستر رودخانه است و بزرگراههای شمال به جنوب تهران مانند باکری، امام علی و چمران همگی در حاشیه رودخانه بودهاند، حتی بزرگراه نواب در وسط رودخانه قرار داشته است. این مناطق درحالحاضر حریمهای خشک هستند اما درواقع مسیلاند و همین هم عاملی میشود که اتفاقات خطرناکتری به وجود بیاید و باید گفت که متاسفانه پیش از احداث این بزرگراهها توجهی به این موارد نشده است.»
به این ترتیب در شهرسازی، نهتنها به حاشیه رودخانهها که به داخل مسیلها نیز تجاوز شده و همین هم شدت ریسک را بالا برده است. این درحالی است که در شهرهای با تراکم بالا، امکان روانشدن سیل به دلیل از بین بردن خاک و استفاده از آسفالت بسیار زیاد است.
از اینرو ازجمله مواردی که میتواند نحوه مواجهه با این مشکل را بهبود بخشد، استفاده از آسفالتهای نفوذپذیر در درون شهرها، احداث جوی باغچهها و پارکهای نفوذپذیر و همچنین داشتن چاههای جذبی است. نکته دیگر مهار سیلاب در بالادست است.
چنانچه منیژه قهرودی تالی در مقالهای تحتعنوان (کاربرد مدل یکپارچه سیلاب شهری درکلانشهرها)، به آن اشاره کرده و مینویسد: «تحلیلهای انجامشده نشان داده که برای کاهش سیلاب در تهران میتوان سیلابهای بالادست تهران را کنترل کرد که در این راستا و طی تحقیقات انجام گرفته، ٤ نقطه برای مدیریت سیلابهای بالادست مکانگزینی شد و با مطالعات میدانی موقعیت آنها نسبت به مسیلهای فعلی به دست آمد. مقایسه خطوط تمرکز واحدهای به دست آمده نشان داد که به دلیل آشفتگی فضایی المانهای شهری، به استثنای حوضه درکه، انطباق مناسبی بین خطوط زهکشی طبیعی و شبکه مسیلهای فعلی وجود ندارد. از طرف دیگر نتایج بررسی شبکه اتوبانها و خیابانهای شهری بیانگر این امر بود که این شبکهها نقش ویژهای در هدایت و گسترش سیلابها به سایر مناطق شهری ایفا میکنند. به عبارت دیگر چون شبکه ارتباط شهری بدون توجه به جهت زهکشی طبیعی تهران ایجاد شده و از طرف دیگر سطح زمین و ساختوسازهای غیراصولی، مسیلهای تهران را از هدایت سیلابها ناتوان ساخته است. این وظیفه را بیشتر المانهای شهری مانند اتوبانها، خیابانها و کوچهها انجام میدهند، لذا صدمات سیلاب اگرچه محلی است اما هزینههای زیادی را بر تهران تحمیل میکند که یکپارچهسازی دادههای شهری میتواند راهبردی برای مدیریت سیلاب در کلانشهرها ازجمله تهران باشد.» حالا ساختوسازهای غیراصولی در شهر عاملی شدهاند که نحوه مواجهه با سیلاب در سختترین شرایط خود قرار گیرد. شرایطی که تغییرات اقلیمی و افزایش میزان بارانهای سیلآسا، آن را سختتر کرده است و برای همین هم باید این شهر را از طریق افزایش پوشش گیاهی، آسفالتهای جذبکننده آب، خالیکردن حریم رودخانهها و سایر روشها دریافت.
انتهای پیام/