دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

تکالیف درسی دانش‌آموزان باید چقدر باشد؟

تکالیف درسی دانش‌آموزان باید چقدر باشد؟
معاون آموزشی یک دبستان با بیان اینکه تکالیف درسی باید با تمایلات دانش‌آموزان ترکیب شود، گفت: اگر قرار است دانش‌آموزان جدول ضرب را یاد بگیرند، بهتر است که از یک سازه واقعی که توسط خودشان ساخته می‌شود، کمک بگیریم.
کد خبر : 899836

فرهاد شکیبایی، معاون آموزشی یک دبستان در گفت‌وگو با خبرنگار گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا، اظهار کرد: صحبت درباره تکالیف درسی و ارتباط آن باکیفیت عملکرد تحصیلی، بدون تعریف دقیق و شفاف آن‌ها فایده چندانی ندارد. برای این‌که بتوانیم در این باره صحبت کنیم، ابتدا از هر دوی این مؤلفه‌ها (تکلیف و کیفیت عملکرد تحصیلی)، تعریف مصطلح و رایج را در نظر می‌گیریم. هر چند که این تعریف از منظر افراد و صاحب‌نظران مختلف، می‌تواند غلط باشد یا نه و از نظر بنده البته هر دوی آنها غلط هستند.

وی افزود: در تعریف رایج، تکلیف درسی، فعالیت معمولاً کتبی در منزل و مرتبط با موضوعی است که معلم تدریس کرده یا در حال تدریس آن است. کیفیت عملکرد تحصیلی نیز در تعریف رایج، توانایی پاسخگویی دانش‌آموز به سؤالات کتبی یا شفاهی در رابطه با موضوعات تدریس شده است. با این تعاریف یا با هر تعریف دیگری، قطعاً میزان تکالیف درسی باکیفیت عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان ارتباط مستقیم دارد؛ اما این روند خطی نیست.

ارتباط تکالیف درسی با موفقیت دانش‌آموزان چیست؟

شکیبایی ادامه داد: می‌توان گفت با تعریف رایج، نمودار تأثیر میزان تکالیف درسی بر کیفیت عملکرد تحصیلی، دیرتر به نقطه حداکثر می‌رسد و قابل‌مشاهده است که تا حدود نسبتاً زیادی، هرچه میزان تکالیف بیشتر باشد، کیفیت پاسخگویی به سؤالات افزایش خواهد داشت. به عبارت دیگر، اگر منظور از کیفیت عملکرد تحصیلی، پاسخگویی دانش‌آموزان در آزمون‌هاست، هر چقدر تکلیف بیشتر انجام دهند، موفق‌تر خواهند بود. اما اگر از تعریف رایج بگذریم و منظور از تحصیل -طبق معنای کلامی آن، به دست آوردن باشد، باید توجه کرد که میزان دستورات درسی، نه‌تنها نسبت مستقیم با تمایل دانش‌آموز به تحصیل (به دست آوردن) ندارد بلکه ممکن است نسبت عکس داشته باشد.

دانش‌آموزان فقط به فکر عبور از پایه‌های تحصیلی هستند

این کارشناس تکنولوژی از دانشگاه تهران با اشاره به اینکه دانش‌آموزان با تعریف اصیل تحصیل، فقط پاسخگوی تکالیف درسی و آزمون‌های خود نیستند، ادامه داد: اما متأسفانه این مشکل در مدرسه و دانشگاه‌ها وجود دارد؛ به عبارتی چه دانش‌آموزان و چه دانشجویان، فکر می‌کنند که وظیفه‌شان، عبور از مدارج و پایه‌ها و یا پاس کردن است و درواقع «تحصیل بما هو تحصیل» برای دانش‌آموزان، دانشجویان و متأسفانه حتی برای اساتید دانشگاه‌ها، موضوعیت ندارد.

هدف از کسب دانش باید در دانش‌آموزان حفظ شود

این معاون آموزشی با بیان اینکه هدف خواستن و کسب کردن نباید در دانش‌آموزان توسط تکالیف درسی ِ زیاد از بین برود، یادآور شد: بیشتر از میزان تکالیف درسی، کیفیت آن اهمیت دارد.

شکیبایی افزود: هر چقدر تکالیف درسی بتوانند پوشش کاملی از تکرار و تمرین‌ها، مرور‌ها و حل مسئله‌ها داشته باشند، این حس را به دانش‌آموز می‌دهد که می‌تواند با موضوعات درسی با اشراف بهتری برخورد کند. معلمان باید مراقب باشند، وجوه مختلف تکلیف از یکدیگر جدا هستند و هرکدام از تکالیف تنها باید یک هدف را دنبال کنند. برای مثال، تنها هدف از تکالیف نوع تکرار و تمرین، باید این باشد که عادت رفتار ذهنی دانش‌آموز نسبت به محتوای تکلیف موردنظر، مانند یک الگوریتم در ذهن او ثبت شود.

فهم دانش‌آموز در تکالیف درسی باید پیگیری شود

وی با بیان اینکه باید ببینیم مسئله‌های مطرح‌شده در تکالیف درسی چقدر ناظر بر این هستند که فهم دانش‌آموز از موضوع را پیگیری کند، عنوان کرد: تنها مطلوب ما از ارائه مسئله در تکالیف باید این باشد که قدرت تجزیه‌وتحلیل را در دانش‌آموز افزایش دهند یا اینکه تنها مطلوب ما از تکالیف مروری، باید سنجش میزان ماندگاری مفاهیم تدریس‌شده در ذهن دانش‌آموز یا کمک به این ماندگاری باشد.

اهمیت میزان تکالیف درسی

شکیبایی با بیان اینکه انسان ذاتاً کمال‌گراست و میل به خواستن، جهت‌گیری را نسبت به تکالیف درسی تغییر می‌دهد، اظهار کرد: میزان تکالیف درسی حتماً باید به اندازه‌ای محدود شود که حس می‌خواهم به دست بیاورم را در دانش‌آموز کمرنگ نکند.

انطباق تکالیف درسی با سبک یادگیری دانش‎آموزان

چگونگی طراحی تکالیف نیز باید با لذایذ ذهنی و سبک‌های یادگیری دانش‌آموزان مطابقت داشته باشد. برای مثال، اگر محتوای تکالیف دانش‌آموزی که موسیقی دوست دارد، مربوط به موسیقی باشد، می‌تواند به لذت‌بخش کردن تکلیف کمک کند. ترکیب و تلفیق آنچه ما از دانش‌آموزان می‌خواهیم با خواسته‌های واقعی آنها نتایج خوبی دارد.

محتوای تکالیف درسی باید با تمایلات دانش‌آموزان ترکیب شود

این کارشناس تکنولوژی از دانشگاه تهران با بیان اینکه محتوای تکالیف درسی باید با تمایلات دانش‌آموزان ترکیب شود، عنوان کرد: به‌عنوان مثال یک تمایل عمومی در فرآیند‌های یادگیری کودکان، مواجهه کشفی با اجسام سه‌بعدی است. برای مثال، اگر قرار است دانش‌آموزان جدول ضرب را یاد بگیرند، بهتر است که از یک سازه واقعی که توسط خودشان ساخته می‌شود در شیوه‌های یادگیری و تکالیف درسی کمک بگیریم.

طراحی تمرین‌های مشترک مبتنی‌بر شرایط شناختی دانش‌آموزان

وی با بیان اینکه عملاً امکان در نظر گرفتن تمایلات یادگیری فردی دانش‌آموزان و طراحی یک تکلیف برای هر دانش‌آموز ممکن نیست، تصریح کرد: اما با در نظر گرفتن خواسته‌های عمومی آنها می‌توانیم به طراحی تمرین‌های مشترک ِ مناسب با شرایط شناختی مخاطب برسیم.

معنای واقعی تجربه و تحصیل چیست؟

شکیبایی با بیان اینکه زمانی‌که دانش‌آموزان مسئله‌ایی را تجربه می‌کنند، می‌توانند آن را به‌خوبی به تصویر بکشانند، ادامه داد: اگر دانش‌آموزان پس از تجربه مسئله آن را نقاشی کنند و از حالت سه‌بعدی به دو بعدی تغییر دهند و پس از آن درباره همان تصویر دو بعدی بنویسند و درباره نوشته‌شان حرف بزنند، می‌توانیم امیدوار به دنبال کردن معنای واقعی تجربه و تحصیل باشیم.

این کارشناس تکنولوژی از دانشگاه تهران با بیان اینکه به‌طورکلی انجام تکالیف درسی برای دانش‌آموزان مفید است، اظهار کرد: روی واژه تکلیف و مکلف شدن دانش‌آموزان به انجام کاری، بحث‌هایی وجود دارد؛ اما در کل، اینکه دانش‌آموزان کاری برای انجام دادن مرتبط با درس‌ها داشته باشند، امری مفید به حساب می‌آید.

تکالیف درسی نباید دانش‌آموزان را از زندگی طبیعی و خانواده دور کند

وی با بیان اینکه میزان تکالیف درسی نباید به‌گونه‌ای باشد که دانش‌آموزان را از زندگی طبیعی و خانواده دور کند، عنوان کرد: به تجربه دریافته‌ایم که برای افزایش کیفیت، بهتر است کمیت زمانی تکالیف درسی بر اساس تشخیص معلم برای پایه اول و دوم ابتدایی نیم ساعت تا چهل‌وپنج دقیقه، پایه سوم و چهارم، چهل‌وپنج دقیقه تا یک ساعت و پایه پنجم تا یک ساعت و ربع باشد. یکی دیگر از الزامات برای افزایش کیفیت تکالیف درسی، تعیین بازه ساعتی محدود برای انجام تکالیف است.

محدود کردن بازه زمانی انجام تکلیف، یک فرآیند بردبرد است

این معاون آموزشی خاطرنشان کرد: دانش‌آموزان اگر بازه زمانی گسترده‌ای برای انجام تکالیف داشته باشند، هم تمرکز کافی بر تکلیف نخواهند داشت و هم در طول مدت، نگران تمام نشدن تکلیف خواهند بود و به‌تبع، حس بدی نسبت به تکلیف پیدا خواهند کرد. محدود کردن بازه زمانی انجام تکلیف، یک فرآیند بردبرد است.

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب