فرهادی: کدام کشور در دنیا به اندازه ما فیلم خوب تولید میکند؟ + تصاویر
به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، در ابتدای این نشست اصغر فرهادی گفت: «خوشحالم که این جلسه برگزار شده است، مجموعه خانه همایش تمام تلاششان را کردند که جلسه در شأن خبرنگاران برگزار شود.»
وی افزود: «از آنجایی که اکثر کسانی که در این جلسه حضور دارند فیلم را ندیدهاند، بهتر است سوالی در مورد محتوای فیلم پرسیده نشود تا داستان لو نرود.»
وی در ادامه از عوامل فیلمش که یک سال در کنار او بودند تشکر کرد و ضمن گرامیداشت یاد یدالله نجفی صدا بردار فیلم که در اواسط کار فوت کردگفت: «از تمام گروه به ویژه صدابردارمان که یک روز رفت و دیگر برنگشت سپاسگزارم.»
پس از سلام و خوشامدگویی ترانه علیدوستی و شهاب حسینی، محمد اطبایی گفت: «من تجربه ای برای حضور به عنوان مجری ندارم، اما از آنحایی که در حوزه بینالملل تجربیاتی دارم اینجا هستم که اگر سوالاتی بود و شائبههایی پیش آمد بتوانم در پاسخگویی کمک کنم.»
پس از آن جلسه با سوالات خبرنگاران آغاز شد. اولین پرسش در مورد چگونگی ورود فیلم به جشنواره کن بود. فرهادی در پاسخ به این پرسش گفت: «تا کنون دو بار فیلمهای من در جشنواره کن حضور داشته، اما «فروشنده» در آخرین لحظات آماده شد. البته هنوز تصحیح صدا و رنگ کامل نشده بود و مراحل زیرنویس توسط خانم لاهیجی در حال انجام بود. علی رغم تلاش همه گروه فیلم خیلی دیر به دست آنها رسید و گفته شد گویا اشکالی در نسخه ارسالی فیلم وجود دارد و ما تصور میکردیم چون دیر شده باید منتظر فستیوال دیگری بمانیم، اما مدیر جشنواره تماس گرفت و گفت فرصت بیشتری وجود دارد و به همین دلیل دوباره فیلم آماده و به جشنواره ارسال شد.»
وی ادامه داد: «لیست اولیهای که اعلام کرده بودند بدون حضور فیلم «فروشنده» بود؛ اما چند روز بعد لیست کامل را که اعلام کردند این فیلم نیز در لیست حضور داشت. به هر حال این اولین بار نیست که یک فیلم بعد از اعلام لیست اولیه به فیلمهای حاضر در بخش مسابقه جشنواره کن اضافه میشود.»
در ادامه اطبایی در توضیح این سوال اضافه کرد: «با توجه به زمان مشخص و ثابت برگزاری جشنواره کن همه سینماگران برای رساندن فیلم خود به جشنواره برنامهریزی میکنند، اما در این میان برخی فیلمها به موقع به دست هیات انتخاب نمیرسد، «فروشنده» نیز از این جمله بود. اضافه شدن بعضی از فیلمها بعد از اعلام لیست اولیه توسط دبیر جشنواره، امر متعارفی در این رویداد است به همین دلیل «فروشنده» به دلیل تاخیر در آماده شدن در روز آخر جشنواره کن نمایش داده شد.»
سوال بعدی در این مورد بود که چرا فیلمهای فرهادی از «درباره الی» به بعد هم مورد توجه مخاطب عام قرار می گیرد، هم جوایز داخلی و بینالمللی متعددی کسب میکند و هم مورد پسند نخبگان و منتقدان است.
فرهادی در این مورد اظهار کرد: «یکی از مواردی که بعد از فیلم اولم «رقص در غبار» به دنبال آن بودم و از فیلم «چهارشنبه سوری» به بعد توانستم به آن دست پیدا کنم همین نکته بود که فیلمی بسازم که هم مردمی که به شکل حرفهای پیگیر سینما نیستند و هم کسانی که به صورت تخصصی به آن نگاه میکنند، فیلم را عمیقتر ببینند. من راهی را رفتم که قبلا در نمایشنامهنویسی رادیویی و تلویزیونی تجربه کرده بودم.»
وی افزود: «به نظر میرسید همراه کردن قشر پیگیر سینما و مردم عادی امکانپذیر نیست، اما در سریال «داستان یک شهر» به این نتیجه رسیدم که میتوان مخاطب را با فیلم همراه کرد. همانجا فکر کردم همه ما قصه گفتن را دوست داریم و همه مردم در همه جای جهان از قصه شنیدن لذت میبرند زیرا مدام اشتیاق دارند که لحظه بعد را ببینند. این تجربهها کمک کرد که فیلمهای پرتماشاگری بسازم.»
وی ادامه داد: «موفقیت در فروش و ارتباط با تماشاگر عادی در ایران و خارج نسبت به جایزههای خارجی برایم مهمتر است. همیشه این نکته که از «چهارشنبه سوری» به بعد فیلمهایم جزو فیلمهای پرفروش و پرمخاطب بوده است. امیدوارم هرگز فیلمی نسازم که مردم از آن دور باشند.»
این کارگردان ادامه داد: «راهی که من برای ارتباط گسترده با مخاطب پیدا کردهام قصه گفتن است، ولی این تنها راه نیست. شاید سینماگران دیگری راههای دیگری پیدا کنند. پیش از انقلاب هم چنین فیلمهایی داشتیم که مخاطبان خاص و عام را با خود همراه میکرد، مثل آثار مرحوم نصرت کریمی که مردم از تمام اقشار آثارش را دوست داشتند و نگاه میکردند.»
سوال بعدی که از شهاب حسینی پرسیده شد در مورد همکاری با اصغر فرهادی و این بود که آیا جوایز تاثیری در بازیهای او خواهد داشت؟ و همچنین به تیتر روزنامهای در عربستان اشاره شد که گفته بود شهاب حسینی از سردار سلیمانی هم خطرناکتر است.
شهاب حسینی در جواب این سوال گفت: «حضور در فیلمهای ارزشمند به من سبک و سیاق زندگی آموخته است و همیشه دوست داشتم کارهایی را که انتخاب میکنم رسالتی داشته و تاثیرگذار باشد. من آقای فرهادی را از دپارتمان دانشگاه تهران میشناختم، البته ایشان مرا نمیشناختند. یک بار هم سر کار عروسکی خانم بختآور با عنوان «تو را من چشم در راهم سیه گربه» که کار خیلی خوبی بود ایشان را دیدم. پس از آن «در داستان یک شهر» به اتفاق نیما رئیسی به لوکیشن رفتیم و ایشان را دیدم و از کارشان لذت بردم؛ تا اینکه در «درباره الی» فرصت همکاری فراهم شد که اتفاق خوبی برای من بود.»
وی ادامه داد: «در فیلم «درباره الی» من بیشتر ناظر بودم. در «جدایی نادر از سیمین» نقش تاثیرگذار داشتم و در «فروشنده» به نقش اصلی رسیدم، حال نمیتوانم درباره آینده این همکاری نظر بدهم، ولی آنچه مسلم است اینکه همواره سعی میکنم در صحنههای زندگی بازیگر موفقی باشم.»
حسینی در ادامه در مورد تیتر روزنامه عربستانی بیان کرد: «درباره تیتر این روزنامه از یک جهت خوشحال شدم چون تاثیر فرهنگ و هنر ما را نشان میدهد. به نظر میرسد آنها تازه متوجه این موضوع شدهاند که این سرزمین چه جایگاهی دارد. عربستان طبعا دارای پیشرفتهترین سلاحهای جنگی است و مشتری بزرگ تسلیحات است، اما با این همه فرهنگ و اعتبار فرهنگی لازم را ندارد و میبینیم با زائران چگونه رفتار میکنند.»
وی افزود: «من درباره خودم نمیدانم اما آنها دیر فهمیدند که با سرزمینی روبهرو هستند که فرهنگی چند هزار ساله دارد و قدرت فرهنگ و هنر از کار سیاسی بیشتر است. به هر حال آرزوی من همیشه شادی و عزت مردم سرزمینم است.»
سوال بعدی از اصغر فرهادی و درباره این موضوع بود که عدهای معتقدند هر فیلمی از ایران که در جهان مورد اقبال قرار میگیرد سیاهنمایی است و عدهای هم مخالف این موضوع هستند.
فرهادی پاسخ داد: «شاید منظور شما این است که فیلمهای ایرانی که به جشنواره میروند همه دارای ویژگی خاصی هستند که به جشنواره میروند. من در همه جشنوارههای خارجی شرکت نکردهام و همه فیلمهایی که به جشنوارهها رفتهاند را ندیدهام، ولی فکر میکنم همه شما که در این سالن هستید راجع به یک فیلم اتفاق نظر دارید. فیلم «گاو» داریوش مهرجویی که همه متفقالقول میگوییم فیلم خوبی است. فرض کنید آقای مهرجویی این فیلم را امروز میساخت آیا این فیلم بد بود یا سیاهنمایی میکرد؟ هنوز هم از تماشای این فیلم لذت میبریم و مثل گنجی است که آن را میبینیم و زیباییهایی در آن کشف میکنیم.»
وی یادآور شد: «در آمریکا با تهیهکننده ای خارجی که قرار بود فیلمی را با هم کار کنیم به تماشای فیلمی نشستیم که در صحنهای از فیلم دختری در خیابان فال میفروخت. حتما عدهای میگویند سیاهنمایی است یا شاید دوست نداشته باشیم مردم دیگر کشورها این صحنه را ببینند، اما وقتی از سالن بیرون آمدیم آن شخص از من پرسید «آن دختر در خیابان چه چیزی میفروخت؟» و من گفتم «شعر». گفت «در کشور شما در خیابان شعر میفروشند و مردم بابت آن شعر پول میدهند؟»
وی ادامه داد: «زمان فیلم «درباره الی» خبرنگاری از من پرسید که چرا در طبقه بورژوا فیلم ساختید؟ این را از ماشینی که در فیلم بود برداشت کرده بود ما در مورد کسانی که از سر بی اطلاعاتی نظر میدهند صحبت نمیکنیم. روز اول جشنواره مدیر جشنواره به ما گفت هر امکاناتی نیاز است بفرمایید که در خدمتتان قرار دهیم و نگاههای موجود حاصل تفکر کسانی است که اطلاع کمی از جشنوارهها دارند.»
کارگردان فیلم «فروشنده» بیان کرد: «من میپذیرم که ممکن است عدهای ناخواسته در فیلمهایشان صحنههای ناخوشایند داشته باشند. حتی خودم با همسرم به دیدن فیلمی رفتیم که یک جوان خوش فکر ایرانی آن را ساخته بود، اما نتوانستیم تا آخر فیلم را ببینیم، ولی اینکه آنها در جشنوارهها منتظر هستند به هر فیلمی که حاوی سیاهنمایی بود، جایزه بدهند، فکر میکنم اینگونه نیست. در فیلمهای من که همه آدمهای تحصیل کرده هستند و اتفاقا برخی تصورات غلط درباره ایران را تغییر میدهد.»
وی در ادامه اظهار کرد: «برخی از افرادی در مورد سیاهنمایی صحبت میکنند که قصه آنها در مورد این نوع از اظهار نظرها چیز دیگری است و من در مورد آنها صحبت نمیکنم. من در جشنوارههای مختلفی به عنوان داور حضور داشتم و شاهد این بودم که جشنوارهها بر اساس سیاستگذاری خاصی جایزه نمیدهند. مانند جشنواره فیلم برلین که در یک دوره که من در آنجا داور بودم، رئیس هیات داوران گفت که من شما را تنها میگذارم تا به راحتی فیلمها را داوری کنید. در واقع من چنین حسی ندارم که فیلمهای سیاهنمای ایران در جشنوارههای خارجی جایزه میگیرند و طی تجربههای خود در داوریهای مختلف نیز چنین نگاهی را نسبت به فیلمهای ایرانی ندیدم.»
در ادامه اطبایی بیان کرد: «سال ۱۳۹۴ سال پر افتخاری برای سینمای ایران به شمار میرود. ما در این سال ۲۲۵۰ حضور بینالمللی داشتیم که در سالهای قبل این حضور ۱۵۰۰ عنوان بود. در سال ۹۴ سینمای ایران ۳۷۰ جایزه بینالمللی دریافت کرد این در حالی است که این عدد در سال ۹۳ تنها ۲۳۵ جایزه بود. فکر نمیکنم زمانی که ۳۷۰ هیات داوری جشنوارههای مختلف فیلمهای ایرانی را داوری میکنند همه تصمیم بگیرند که یک نقطه نظر مشترک درمورد فیلمهای ایرانی داشته باشند و تنها به دلیل سیاهنمایی به فیلمهای ایرانی جایزه دهند.»
وی تاکید کرد: «من فکر میکنم ارزش فیلمهای ایرانی است که منجر به دریافت جایزه میشود. ما باید نسبت به سینمای خود اعتماد به نفس داشته باشیم و با توجه به جایگاه سینمای خود در جهان اعتماد به نفس خود را افزایش دهیم. من این جمله را با اطمینان میگویم، در هیچ جشنوارهای هیات داوران به ملاحظات سیاسی تن در نمیدهند.»
در ادامه ترانه علیدوستی با اشاره به سوال یکی از خبرنگاران که به لفظ تحلیلگر عرب در روزنامه عربستان اشاره کرده بود، گفت: «چه خوب است که شما به عنوان اصحاب رسانه جلودار ادبیات باشید و ادبیات جانبدارانه در لحن و سوالات شما نباشد. این شما هستید که میتوانید با لحن و ادبیات خود به مردم یاد بدهید. فیلمی که پخش کننده خارجی دارد نباید به راحتی از واژه عرب استفاده یا در مورد نژاد کسی صحبت کنید. این حرف در شأن این جلسه نیست.»
وی افزود: «اگر رسانههایی وجود دارند که هر فرصتی را به اشاعه این اشتباهات به این شکل اختصاص میدهند ما نباید این اجازه را بدهیم. تیتر آن روزنامه درباره شهاب حسینی اشتباه است، ولی محتوای آن مطلب این نیست و اصلا چنین چیزی در متن آن مطلب نیامده است. آن تحلیلگر در حقیقت به کشور خود نقد داشته است. باید منصف باشیم.»
در ادامه فرهادی گفت: «احساس افتخار میکنم که یک هنرپیشه ایرانی در این سن اینطور نگاه میکند. من افتخار میکنم و وقتی در جشنوارهها حضور پیدا میکنم با اعتماد به نفس بالا حاضر میشوم چون میدانم که از کجا آمدهام. ما هرسال چند فیلم خوب داریم، کدام کشور در دنیا وجود دارد که به اندازه ما فیلم خوب تولید کند. نباید بگوییم فیلمها نگاه بدی دارند که جایزه میگیرند. اینکه میگوییم فیلمهای ایرانی به دلیل سیاهنمایی در جشنوارههای خارجی جایزه میگیرند یک توهم دایی جان ناپلئونی است که از ترس نشأت می گیرد نه اقتدار. من با افتخار میگویم که در سرزمینی زندگی میکنم که ۵۰ سال پیش فیلمهایی مانند «گاو» در آن ساخته شده است. آرزوی خیلیها این است که جای سینمای ایران باشند آن وقت ما در داخل در حال تمسخر این سینما هستیم. من به شدت خود را در خارج از ایران قبول دارم و با اعتماد به نفس بالایی قدم برمیدارم.»
وی ادامه داد: «به خاطر دارم که الکساندر پین کارگردان سینمای جهان با دیدن فیلم «گاو» بسیار از آن لذت برده بود و به من پیشنهاد داد که این فیلم را دوباره در اسپانیا بسازم. او درباره سینمای ایران با احترام صحبت میکرد در حالی که ما در داخل کشورمان این سینما را تحقیر میکنیم.»
این کارگردان در ادامه در پاسخ به پرسشی در مورد سرمایهگذار قطری گفت: «همیشه فکر میکردم کسانی که میخواهند در مورد فیلمهای من حاشیه ایجاد کنند با توجه به این که فیلم در ایران نمایش داده نشده است، در مورد چه چیزی میخواهند حاشیه ایجاد کنند، اما دیدم که سرمایهگذار قطری حاشیه خوبی برای آنها شد.»
فرهادی اظهار کرد: «پیش از ساخت فروشنده قرار بود فیلمی در اسپانیا بسازم همه کارها انجام و هنرپیشههای اصلی انتخاب شده بودند. وقتی از اسپانیا به ایران برگشتم احساس کردم دلم میخواهد در ایران فیلم بسازم. این مساله را با آنها مطرح کردم و طبیعتا همه ناراحت شدند. عدهای گفتند اگر فیلم در ایران کار کنی ممکن است برایت حاشیه درست کنند گفتم ایرادی ندارد. به هر طریقی بود آنها را راضی کردم و از ساخت آن فیلم انصراف دادم. شروع به نوشتن فیلمنامه «فروشنده» کردم و خداراشکر همه چیز خوب پیش رفت.»
توضیح درباره سرمایهگذار قطری
وی در مورد ماجرای سرمایهگذار قطری توضیح داد: «یکی از موسساتی که اسمش در تیتراژ وجود دارد فستیوال دوحه قطر است که مثل خیلی جاهای دیگر از دنیا هر سال از یک سری از فیلمها حمایت مالی میکند که در مقابل هزینههای ساخت آن فیلم رقم پایینی است. رقمی که به فروشنده تعلق گرفت تنها ۱۰ درصد هزینه تولید این فیلم بود ولی این حمایت ۱۰ درصدی سبب رواج شایعهای عجیب شد که از این جشنواره به عنوان حامی مالی فیلم در ایران نام برده شد و در ادامه این جشنواره و پس از آن از خواهر یا دختر امیر قطر به عنوان سرمایهگذار فیلم نام برده شد!»
وی تصریح کرد: «روال بر این است که همه کسانی که از یک اثر به هر نحوی حمایت میکنند در مراسم حضور پیدا میکنند و روی فرش قرمز میروند و طبیعتا از آنها هم عکس گرفته میشود. این خانم که به عنوان سرمایهگذار معرفی شد نیز در جشنواره دوحه قطر سمت مدیر اجرایی دارد و به عنوان نماینده این جشنواره در کن حضور یافته بود. من در آنجا برای اولین بار او را دیدم. در تیتراژ فیلم هم به وضوح مشخص اسات که نقش جشنواره دوحه قطر چه بوده است، البته این را میدانم که این توضیحات باعث تمام شدن این داستان نمیشود و بی شک افرادی هستند که جایی را برای آویزان شدن پیدا کنند. مانند فیلم «جدایی» که در نهایت داستان لابی اسکار را برای آن درآوردند.»
اطبایی نیز در این مورد توصیح داد: «این نوع از حمایتها از سوی برخی از جشنوارهها با نام صندوق مالی معروف است و بسیاری از تهیهکنندگان سینما در جهان از این فرصت استفاده میکنند. موسسه فیلم دوحه نیز که جشنواره فیلم قطر را برگزار میکند در همین روند از تعدادی فیلمهای خاص به صورت کمک مالی بلاعوض حمایت میکند و فیلم «فروشنده» نیز از همین دست بود. اما خواهر امیر فعلی قطر تنها به عنوان بنیانگذار این موسسه حضور دارد و هیچ نقشی در سیاستگذاری جشنواره و سرمایهگذاریها ندارد.»
درخواست کردم به جای موسیقی فیلمم روی فرش قرمز، آواز شجریان را بگذارند
در ادامه فرهادی درباره احساسیترین لحظهای که در فستیوال کن تجربه کرده، گفت: «برای من لحظه قرار گرفتن روی فرش قرمز احساسیترین لحظه بود. معمولا در این لحظه بخشی از موسیقی فیلم را میگذارند اما من درخواست کردم یکی از آوازهای استاد شجریان را بگذارند. به برگزارکنندگان گفتم اگر این فرش قرمز برای من است می خواهم موسیقی که دوست دارم در آن پخش شود. ما و همه ایرانیهایی که در آنجا حضور داشتند در آن لحظه حس عجیبی داشتیم که قابل توصیف نیست. خوشحالم که توانستم به این بزرگوار ادای دین کنم.»
شهاب حسینی نیز توضیح داد: «شنیدن صدای استاد شجریان برایم غرورآفرین بود. ضمن این که در این جشنواره گروه موفق دیگری به نام اوهام نیز حضور داشتند که موسیقی راک و سنتی را تلفیق میکنند و حضورشان برای ما جالب بود.»
پس از آن یکی از خبرنگاران به حضور گلشیفته فراهانی با فیلمی از جیم جارموش در جشنواره اشاره کرد و نظر ترانه علیدوستی را درباره او پرسید و اینکه آیا اگر گلشیفته هم جایزه میگرفت به همان اندازه که از جایزه گرفتن شهاب حسینی احساساتی و خوشحال شده بود، شاد میشد، علیدوستی در پاسخ به این پرسش گفت: «گلشیفته یک روز قبل از رسیدن ما رفته بود و من نتوانستم او را ببینم. قطعا اگر گلشیفته جایزه میگرفت همین قدر خوشحال میشدم زیرا من و گلشیفته فارغ از همکاری که در گذشته با هم داشتیم در دوران راهنمایی همکلاسی بودیم. هیچ چیزی در جهان نمیتواند مانع احساسات من به او شود زیرا او دوست بچگی من است.»
کارگردانی بسیاری از پروژههای بزرگ سینمای آمریکا را قبول نکردم
در ادامه فرهادی در پاسخ به موضوعی که در رابطه با فیلمسازی او در خارج کشور مطرح شد، شرح داد: «من ایران را بسیار دوست دارم و فکر می کنم که ایران برای من جای بهتری برای زندگی است. من عاشق ایران هستم، در کجای دنیا میتوانم از لذت حضور پدر، مادر و دوستانم استفاده کنم؟ همین مسئله سبب شده است که کارگردانی بسیاری از پروژههای بزرگ سینمای آمریکا که امروز روی پرده رفته است را قبول نکنم زیرا میخواهم در ایران کار کنم. برای من بهتر است که بیشتر فیلمهای خود را در ایران بسازم اما برای کنجکاوی دوست دارم تجربههایی در خارج از کشور هم داشته باشم.»
وی در مورد نمایش فیلم برای منتقدان نیز بیان کرد: «فیلم در ایران در حال طی کردن مراحل لازم برای نمایش عمومی است و ترجیح میدهم این فیلم همراه با مردم دیده شود. فکر میکنم «فروشنده» همین تابستان در سینماهای کشور اکران شود، اما قطعا یک هفته یا چند روز قبل از اکران عمومی نمایشهایی را برای منتقدان و اهالی مطبوعات خواهیم داشت.»
کارگردان «فروشنده» همچنین درخصوص صحبتهای سخنگوی وزیر ارشاد که به رعایت ملاحظاتی در باره اکران این فیلم اشاره کرده بود، گفت: «کلمه ملاحظات یک کلمه بی حد و مرز است، نمیدانم چگونه میدانند فیلمی که هنوز دیده نشده است، نیازمند برخی ملاحظات است.»
اگر قوانین اجازه دهد «فروشنده» را به جشنواره فیلم فجر ارسال میکنم
وی در مورد حضور فیلمش در جشنواره فیلم فجر اظهار کرد: «اگر قوانین جشنواره فیلم فجر اجازه دهد «فروشنده» را به جشنواره ارسال میکنم. به هر حال همه فیلمهای من تا امروز هم اکران شده و هم در جشنواره فجر شرکت کرده است.»
وی همچنین در مورد اینکه برخی افراد میگویند فیلمهایش جشنوارهای است، گفت: «نمیدانم چرا استقبال مردم از فیلمهایم را نمیبینند و قبول نمیکنند که فیلمهای من همیشه جزو پرفروشها بوده است، اما چون در جشنواره های خارجی جایزه گرفته است به آن فیلم جشنواره ای یا فیلم کم مخاطب میگویند. به هر حال من در ایران هستم تا فیلم اکران شود.»
کارگردان «درباره الی» در مورد مقایسه فیلمهایش با آثار قبلی گفت: «اینکه فیلمهای من با فیلمهای قبلی مقایسه میشود یک روند طبیعی است چراکه فیلمها همه در یک خط پیش میروند و نمیتوان ایرادی به این قضیه گرفت. یک کارگردانی هست که فیلمش با فیلم قبلی تفاوت خیلی زیادی دارد ولی فیلمهای من که در قالب خانواده است، هر بار یک مشکل را باز میکند و به آن میپردازد، پس قابل مقایسه با آثار قبلی است.»
وی افزود: «اگر یک نفر میگوید که مثلا «درباره الی» را بیشتر از دیگر فیلمهایم دوست دارد، خوشحال میشوم ولی خودم در میان فیلمهایم «شهر زیبا» را خیلی دوست دارم شاید به لحاظ تکنیکی ایراد داشته باشد، ولی همیشه برایم دوست داشتنی بوده است.»
فرهادی در پاسخ به این پرسش که آیا فکر میکردید جایزه بهترین فیلمنامه را از جشنواره کن بگیرید، گفت: «نه فکر نمیکردم. ما اینقدر به کار نزدیک بودیم که نمیشد حدس زد. تا چند روز قبل از رفتن به کن درگیر آماده کردنش بودیم و تازه وقتی در جشنواره نمایشش دادند خودمان ماحصل کار را دیدیم و همین که فیلم به جشنواره رسید و به نمایش در آمد برای ما حکم موفقیت داشت.»
وی ادامه داد: «از این رو واکنش و استقبالی که از مردم کشورهای مختلف در هنگام اکران فیلم دیدیم، فراتر از انتظارمان بود. این به قدری ما را خوشحال کرد که انگار در همان نمایش اول فیلم ما همه آنچه را که میخواستیم دریافت کرده بودیم و پس از آن دیگر جایزهها برایمان حکم هدیه را داشت.»
کارگردان «گذشته» در مورد تاثیر این جایزه بر کارهای بعدیاش گفت: «گرفتن جایزه در نظر من تاثیر ندارد، فکر میکنم در این سالها توانسته باشم این را ثابت کنم. من معتقدم هر چند جشنواره ها لازم هستند ولی برای فیلمها خطرناکند. به بازیگرانم هم گفتهام که در لحظه جایزه گرفتن باید خوشحال شد، اما دو روز بعد باید آن را کنار گذاشت. جایزه برای فیلمها خوب است ولی برای فیلمسازان خطرناک است. اگر من فیلمساز باور کنم آدمی هستم که این جوایز را گرفته و با این فکر سر فیلم بعدی بروم کار پیش نمیرود.»
در ادامه این جلسه یادداشتی به دست شهاب حسینی رسید که در آن اشاره شده بود که او پاسخ روزنامه بانی فیلم در مورد اینکه آیا از گرفتن جایزه خبر داشته یا نه، پاسخ نداده است. حسینی در واکنش به این اعتراض گفت: «روزی آقایی به قطب شمال میرود و میگوید خیلی سرد است. به او میگویند نه تلقین کن که هوا سرد نیست، فردا اخبار اعلام میکند که او در اثر گرمازدگی مرده است. این حکایت من است، من اصلا خبر نداشتم قرار است جایزه بگیرم و وقتی اعلام شد واقعا شگفتزده شدم، وقتی اعلام شد و همه تشویق کردند و دست زدند این اتفاق خیلی زیبا بود و اگر این جایزه را هم نمیگرفتم باز ما کلی هدیه از نظرات و احساس مردم گرفته بودیم. در زمان پخش فیلم حدود 20 دقیقه مردم حاضر در سالن که از کشورهای مختلفی بودند برای فیلم دست زدند و این خودش یک جایزه بزرگ بود.»
سوال بعدی خبرنگاران از فرهادی درباره این بود که آیا اگر سرمایهگذار و تهیهکننده فیلم ایرانی بود، باز هم فیلم موفق به گرفتن جایزه میشد که فرهادی پاسخ داد: «فکر نمیکنم موفقیت یک فیلم ربطی به تهیهکنندهاش داشته باشد. مثلا اینکه تهیهکننده چه ملیتی دارد در دیده شدن بازی شهاب حسینی چه نقشی میتواند داشته باشد؟»
در ادامه اصغر فرهادی بیان کرد که در فیلم «فروشنده» به فیلم «گاو» و فیلمنامه غلامحسین ساعدی، «مرگ فروشنده» آرتور میلر و بعضی از موسیقی هایی که دوست دارد اشاره شده و گفت: «در دوره نوجوانی شیفته چندین نویسنده ایرانی از جمله صادق چوبک، محمود دولتآبادی، هدایت و ساعدی بودم. به نظرم ساعدی هموزن میلر در ادبیات نمایشی است. اگر او به زبان انگلیسی مینوشت حتی از میلر هم بالاتر بود. البته در فیلمم به آثار ایشان اشاره مستقیمی نمیکنم اما خوشحالم همین اشاره مختصر هم وجود دارد.»
وی با اشاره به تحصیلش در رشته تئاتر در دانشگاه افزود: «در آن دوره روی آثار ساعدی متمرکز شدم. به ویژه این که زندگی خصوصی او هم پر از فراز و نشیب است. او پزشکی بود که بیماران نیازمند را رایگان درمان میکرد. اما متأسفانه سالهای آخر عمرش با سختی سپری شد و غریبانه خارج از کشور به خاک سپرده شد.»
شهاب حسینی نیز در واکنش به سوال قبلی که از فرهادی درباره سرمایهگذار فیلم شده بود، گفت: «به گمان من عرصه فرهنگ مرزی ندارد. در همه دنیا هر کسی یک قدم در عرصه هنر بردارد قابل تقدیر است. سرمایهگذار داخلی و خارجی معنا ندارد. ما درباره دنیای تفکرات حرف میزنیم. وقتی یک مفهوم مورد وثوق یک عده قرار میگیرد در واقع مرزها برداشته شده و این الگو تا به حال هم نتیجه داده است.»
خارجیها پوشش بازیگران زن ایرانی را پذیرفتهاند
ترانه علیدوستی نیز در ادامه در جواب سوالی که در مورد نظر خارجیها درباره پوشش بازیگران ایرانی و رعایت آداب برخورد با هنرمندان زن ایرانی بود، گفت: «اتفاقا خارجیها این را درباره بانوان ایرانی پذیرفتهاند و هیچ چیز را به دل نمیگیرند. یعنی اگر ما با آنها دست ندهیم، ناراحت نمیشوند. ما هم به فرهنگهای دیگر احترام میگذاریم.»
سوال بعدی درباره تکرار زوج ترانه علیدوستی و شهاب حسینی در فیلمهای فرهادی و سریال «شهرزاد» و احتمال آزاردهندگی این تکرار بود که فرهادی پاسخ داد: «اولین بار این دو نفر در فیلم «درباره الی» حضور داشتند. به نظرم این دو صاحب ویژگیهایی هستند که بازیشان مقابل هم تکراری نمیشود. آنقدر باهوش هستند که بدانند چه میکنند. مطمئن باشید ما هنوز بخشی از تواناییهای این دو بازیگر را ندیدهایم.»
فرهادی در ادامه در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه که چرا دیگر کار تئاتر نمیکند، گفت: «من دوست دارم کار تئاتر انجام دهم و به نظرم تئاتر کار کردن مثل چکاپ است و برای همه ما لازم است. با کار تئاتر سنسورهای لطیف آدم بالانس میشود، ولی برای یک تئاتر باید یک سال زمان گذاشت. این فرصت برایم فراهم نشده است.»
سپس شهاب حسینی نیز درباره احتمال حضور دوبارهاش در تئاتر گفت: «بسیار علاقهمندم. همیشه در تئاتر به ما خیلی خوش میگذرد و حس و حال آن با سینما اصلاً قابل مقایسه نیست. اگر مسألهی ارتزاق نباشد، حس ناب و بیبدیلی که در تئاتر رخ میدهد قابل مقایسه با هیچچیزی نیست. بسیار علاقهمندم یک تئاتر را کار کنم و متنی را نیز انتخاب کرده ام و بسیار هم خوشحال خواهم شد آقای فرهادی هم بازی کند. آقای فرهادی هم بازیگر بسیار خوبی است و حتماً باید یک بار بازی ایشان را جلوی دوربین ببینیم.»
ترانه علیدوستی هم درباره حضور دوبارهاش در تئاتر گفت: «برای بازیگری که از کارش بسیار لذت میبرد، تئاتر جای نفس کشیدن است. اگر دشواری بازیگری در سینما در بخش سختافزاری است اما در تئاتر فقط با دشواری خود بازیگری روبرو هستیم. بنابراین از این دیدگاه جای تفریح است. سه تئاتر کار کردهام که بهترین روزهای زندگیام در آن لحظات بود و حالا هم امیدوارم آن یک سال برسد که آقای فرهادی تئاتر کار کنند.
آدمی که به اندازه فرهادی دغدغه کشورش را داشته باشد، به ندرت دیدهام
وی همچنین در پاسخ به پرسشی درباره اصغر فرهادی و اینکه عدهای معتقدند کارهای او سیاهنمایی دارد، گفت: «من ۱۴ سال است از نزدیک ایشان را میشناسم و با ایشان کار میکنم. نظر شخصیام این است که من آدمی که اینقدر دغدغه کشورش را داشته باشد، به ندرت دیدهام. بپذیریم آدمهایی هستند که با فیلمهایشان مانیفست سیاسی و اجتماعی نمیدهند و فقط خود سینما برایشان مهم است. فکر نمیکنم فیلمسازها همه زندگیشان را بگذارند تا از این حرفها بزنند. اگر آقای فرهادی میخواست حرف سیاسی بزند می رفت مثلا نماینده مجلس میشد. اما بالاخره فیلمسازان دغدغه مردم را دارند. من امیدوارم روزی این واژههای سیاهنمایی و... از سینمای ایران حذف شود.»
شهاب حسینی نیز در این باره گفت: «هم ایشان و هم بنده معتقدیم اشتراکات انسانی از تفاوتهایشان بیشتر است. وقتی در فیلم «درباره الی» درباره قضاوت حرف میزند یا در فیلم «جدایی نادر از سیمین» درباره راست و دروغ میگوید، اینها حرف هایی نیست که فقط در ایران فهمیده شود، بلکه در آفریقا و استرالیا هم قابل فهم است.»
وی به خاطرهای از فیلم «جدایی نادر از سیمین» اشاره کرد و گفت: «به هنگام ساخت آن فیلم مستندی درباره دادگاههای ایران دیدیم و آقای فرهادی پس از دیدن آن مستند گفت: «بچهها مشکلات مردم را ببینید و می خواهیم آنها را نمایش بدهیم. اگر او به دنبال اسکار بود و میگفت بچهها این فیلم را ببینید می خواهیم فیلمی بسازیم که اسکار بگیرد، قطعا چنین اتفاقی برای فیلمش نمیافتاد.»
حسینی ادامه داد: «من همیشه دوست داشتم یک تفکیکی بگذاریم بین فیلم ایرانی و فیلم ساخت ایران. در واقع فیلمهای اصغر فرهادی ساخت ایران است. فیلمهای ساخت ایران را میتوان به تمام دنیا صادر کرد.»
فرهادی نیز درباره نشانهگذاری در فیلمهایش که موجب میشود هم مخاطب ایرانی آنها را بفهمد و هم مخاطب چهانی، گفت: «قطعا مخاطب ایرانی فیلمهای مرا بهتر میفهمد. مثلا در «فروشنده» اول فیلم دستی پولی در صندوق صدقات میاندازد. این پلان برای ما معنا دارد. یک مخاطب خارجی نمیداند صندوق صدقات چیست، اما نشانههای احساسی به نظرم نشانههای آشنایی برای همه مردم در همه جای جهان است. وقتی درست درباره احساسات نشانهگذاری شود همه آن را میفهمند و درک میکنند.»
وی در ادامه به خاطرهای از سفرش به کوبا اشاره کرد و گفت: «در کوبا مسیری را گم کردیم و در چهار راهی از زن نابینایی آدرس پرسیدیم. صحبت با او ادامه پیدا کرد و شخصی که همراه من بود به او توضیح داد که اصغر فرهادی فیلمساز است و فیلم «جدایی نادر از سیمین» را ساخته است، زن نابینا گفت «اتفاقا امروز رادیو داشت درباره این فیلم صحبت میکرد و اینکه در باره پسری است که نمیخواهد پدر پیر و مریضش را رها کند.» این گونه احساسات، آدمها را به هم نزدیک میکند.»
کارگردان «چهارشنبه سوری» در پاسخ به این پرسش که آیا صحت دارد که محمود رضوی، پخشکننده فیلم «فروشنده» در ایران خواهد بود، گفت: «این موضوع صحت ندارد.»
وی همچنین درباره نگرانی احتمالیاش برای جذب مخاطب فیلم بعدیاش که در خارج از کشور ساخته خواهد شد، تأکید کرد: «نگرانی ندارم. درباره فیلم «گذشته» در ایران طنزی درست شد که واقعیت نداشت. به عنوان فیلمساز برای اولین بار این فیلم را به زبان دیگری کار کردم. تجربهی موفقی بود چون یک میلیون نفر در فرانسه آن را دیدند که رقم خوبی است. ضمن این که این فیلم جوایز متعددی گرفت و به سوددهی هم رسید. پروژهی بعدیام در اسپانیا است البته اگر فردا ایدهی جدیدی به ذهنم نرسد. البته این فیلم با چهرههای مشهورتر ساخته خواهد شد و از حالا هنرپیشهها مشتاقند که زودتر کار را شروع کنیم.»
فرهادی درباره استفاده از بازیگران مختلف ایران در فیلمهایش گفت: «بازیگران زیادی هستند که دوستشان دارم و دلم میخواهد با آنها کار کنم اما معمولاً هر دو سه سال یک بار فیلم میسازم. ضمن این که با بعضی از همکاران و بازیگران هم که در فیلم های قبلی ام کار کردم آشنایی بیشتری پیدا کردهام ولی تلاش کردهام که ترکیبی از بازیگران را در فیلمهایم داشته باشم.»
شهاب حسینی هم در پاسخ به این که آیا جایزهای که از جشنواره کن گرفته است، او را اغنا کرده به مسابقات اتوموبیلرانی در بیابان اشاره کرد و اظهار کرد: «آنجا هم درباره احساسم نسبت به این جایزه گفتم که حسم ترس است. چون کار سختتر میشود و من هم دیگر جستوخیز 5-24 سال قبل را ندارم و به این دلیل همیشه فکر میکردم که چطور باید با این موضوع کنار بیایم.»
وی افزود: «تا کنون جسته و گریخته چنین جوایزی کسب شده و هنرمندانی همچون عباس کیارستمی در این بین مطرح بوده اند و برای بازیگران این اتفاق نمیافتد. آقای فرهادی با تکنیکهای قابل دستیابی و نیز با تفکر و عشقی که دارد این مسیر را برای بازیگران هموار کرده است و برای من همه چیز تازه شروع میشود.»
آخرین سوال این جلسه به صورت مشترک از فرهادی و حسینی پرسیده شد که چرا هر دو آنها در زمان گرفتن جایزه به زبان فارسی صحبت کردند. در حالی که فرهادی در مراسم اسکار یک متن آماده انگلیسی را خواند. آیا به دلیل آماده نداشتن متن انگلیسی بوده یا عمدی در این کار وجود داشته است؟
فرهادی توضیح داد: «در اسکار به شما میگویند که جزو کاندیداها هستید و میدانستم که یکی از پنج شانس دریافت جایزه هستم. در آنجا به من گفتند که چون در دو بخش کاندیدا هستید دو متن آماده کنید. در اسکار حدود چهل ثانیه به هر کس زمان میدهند که صحبت کند من اگر میخواستم فارسی صحبت کنم 20 ثانیه از زمانی که داشتم صرف ترجمه میشد، بنابراین ترجیح دادم که از زمان بهتر استفاده کنم و به زبان انگلیسی با جهان صحبت کنم. این قانون در جشنواره کن و دیگر جشنوارهها وجود ندارد بنابراین ما ترجیح دادیم فارسی صحبت کنیم ضمن این که فارسی زبانی است که وقتی خارجیها آن را میشنوند خوششان میآید.»
شهاب حسنی نیز گفت: «دلیل آن به این برمیگردد که وقتی از خارجیها میپرسیدم چه حسی دارند که زبان ما را میشنوند؛ چرا که آن را دوست داشتند. به همین دلیل خواستم زبان زیبای فارسی را پرزنت کنم.»
استفاده از کلمه پرزنت او را به خنده انداخت و به جای آن گفت در واقع زبان فارسی را نشان بدهم.
اصغر فرهادی پس از پایان پرسشها به عنوان کلام آخر اظهار کرد: «خوشحالم که بالاخره یک جلسه منظم در اینجا برگزار شد تا شما اهالی رسانه لااقل تصویری از آن داشته باشید. البته فکر میکردم سوالهای حاشیهای پرسیده شود و من مجبور شوم وارد حاشیه شوم اما این اتفاق نیفتاد که البته قرار هم نیست پاسخی به توهینها و بیاحترامیها بدهم. اگر کسی از این جایزه ناراحت و شرمسار است به اختیار خود میتواند ناراحت و شرمسار باشد و در غیر این صورت میتواند مفتخر باشد.»
وی ادامه داد: «آدمها میتوانند از موفقیتهای من حرص بخورند و اگر قرار است این اتفاق بیفتد پس باید حالا حالاها حرص بخورند چون قصد ندارم فیلم بد بسازم.»
فرهادی همچنین گفت: «فیلمسازان بزرگی همچون مهرجویی و کیمیایی و نیز آقایان خاتمی و عارف به من پیام تبریک دادهاند و من از اینجا از همه آنها تشکر میکنم.من همیشه با خود گفتهام که چه کردهام که در زندگی این طور مورد محبت مردم هستم و الان میگویم قدر این محبت را میدانم و امیدوارم جایی قدمی برندارم که این محبت خدشهدار شود.»
وی از محمد اطبایی هم برای همراهیاش تشکر کرد.
ترانه علیدوستی نیز از سوالات اهالی رسانه که آگاهانه و خوب مطرح شدند، تشکر کرد و شهاب حسینی هم با اشاره به این که جایزهی خود را در روز ولادت امام زمان (عج) گرفته است آن را به فال نیک گرفت و گفت: این هدیهی ناقابلی بود که آن را به آستان ایشان تقدیم میکنم.
شهاب حسینی در پایان گفت: «بسیار خوشحالم و به فال نیک میگیرم که ما این جایزه را در شب نیمه شعبان در یافت کردیم. این نکته برایم حس خوبی داشت و این هدیه ناقابل را به آستان مبارک امام زمان (عج) تقدیم میکنم.»
انتهای پیام/