دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
فجر ۴۲ از نگاه آنا/

«شه‌سوار» زهرخنده‌ای که کارش از گریه گذشته است

«شه‌سوار» زهرخنده‌ای که کارش از گریه گذشته است
فیلم «شه‌سوار» به کارگردانی حسین نمازی یکی از درام کمدی‌های منتخب جشنواره فجر بود که به معضلی همه‌گیر پرداخت.
کد خبر : 894835

گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا ـ ونوس بهنود: در سومین روز از چهل و دومین دوره جشنواره بین‌المللی فجر، فیلم «شه‌سوار» به کارگردانی حسین نمازی توانست خنده را بر لب تماشاگران بنشاند. این فیلم که در حال و هوایی مشابه با ساخته قبلی این کارگردان یعنی «شادروان» ساخته شده است، به درام تلخی اشاره داشت که به اعتقاد تماشاگران این روز‌ها از سوی هر کسی لمس می‌شود. همزادپنداری موفق نمازی با مخاطب خود درست در وضعیتی تماشاگران را به خنده واداشت که سوژه فیلم در واقع خنده‌دار نیست.

از نوشتن‌های روزانه آقای کارگردان تا بازی بدبختی با طنز

داستان فیلم ماجرای مرگ بزرگ خاندان درست در روز عروسی یکی از افراد خانواده است. اما این مرگ که در ابتدا یک بدبختی و بدبیاری تصور می‌شود در ادامه به ناجی خانواده تبدیل می‌شود.

نمازی در مجلس ختم، عروسی بر پا می‌کند و اعضای خانواده یکی پس از دیگری به ماجرا پی می‌برند و با وجود اینکه به یکدیگر خبر می‌دهند، اما تظاهر به ندانستن می‌کنند.

کارگردان می‌گوید هر روز می‌نوشتم و روز بعد نوشته‌هایم را مرور و اصلاح می‌کردم تا کار درست در بیاید. اما مرگ بزرگ خاندان جرقه یادآوری بدبختی با نام فقر است که تما‌می اعضای خانواده را گرفتار خود می‌سازد. همزمان گله خری که خانواده از قبل فروش شیر و سرگین آن زندگی می‌گذرانند از سوی صاحبش طلب می‌شود. حالا عروسی که ناشنواست و نمی‌داند چه اتفاقی افتاده، جسدی که روی دست مانده و طویله‌ای خالی مثلث وحشتی است که خانواده نمی‌داند باید با آن چه کند.

بازی‌ هادی کاظ‌می و عباس جمشیدی فر در نقش دو برادری که عمویشان فوت شده است، درون مایه طنز فیلم را استارت می‌زند. نمازی معتقد است کمدی نساخته و بازیگران نیز در نشست خبری بعد از اکران می‌گویند فیلمشان کمدی نیست. اما در عین حال اذعان دارند که آسیب اجتماعی فقر از سوی خیلی‌ها لمس می‌شود و گاهی مشکلات به موضوعی خنده‌دار تبدیل می‌شود.

طراحی لباس یا تعویض مکرر لباس

مهرداد صدیقیان، الناز حبیبی، هادی کاظمی، عباس جمشیدی‌فر، گیتی قاسمی، سعید عطایان، ایمان برات‌پور، حافظ نبی زاده، مهرناز افلاکیان، ناهید استواری، عزت‌الله رمضانی‌فر و امیر دژاکام بازیگران فیلم شه سوار بخشی از بازیگران فیلم شلوغ نمازی هستند.

فیلم به گفته کارگردان درست در نزدیکی لوکیشن فیلم شادروان ساخته شده است. جانمایی بازیگران مرد و زن به درستی انجام شده، اما تعویض مکرر لباس و پوشیدن لباس‌های فاخر برخی بازیگران زن به ویژه الناز حبیبی که تناسبی با وضعیت مالی خانواده‌ها ندارد، چندان چنگی به دل نمی‌زند و آن ارتباط‌گیری با فضای داستان را هر از گاهی در دست‌انداز می‌اندازد.

اما در مقابل در لوکیشن‌ها نمازی به شکل باورپذیری قدم گذاشته است و می‌داند که از فیلم چه می‌خواهد و قرار است چه حسی را به بیننده منتقل کند.
تشابه‌های مکرر شه‌سوار با شادروان از سوی عوامل فیلم پذیرفته است تا جایی که تهیه کننده فیلم سعید عطایان می‌گوید این فیلم سبک نمازی است و می‌تواند به سه گانه او نیز تبدیل شود.

انتقال ارزش‌ها با زبان ساده

خانواده گرفتار مشکلات متعددی است هم عروسی در پیش دارد و هم مراسم ختم. هم تما‌می دارایی خود را از دست داده و هم اعضای خانواده بیکارند. با‌این وجود نمازی در سکانس‌های ساده‌ای ناقل ارزش‌ها می‌شود. از خانواده می‌گوید و از حمایت و پشت گر‌می اعضای خانواده. از‌اینکه حتی اگر یک نفر اشتباه کند بقیه تلاش می‌کنند کمکش کنند و اینکه در نداری و در عروسی و عزا در کنار هم هستند.

بر خلاف برخی تولیدات شعارزده، آدم‌های داستان‌های نمازی بسیار ساده و قابل لمس هستند، ساده حرف می‌زنند و ساده زندگی می‌کنند. حتی دوز و کلکشان نیز به خاطر همین سادگی خنده‌دار است و ارتباط مخاطب با آنها به مانند این است که چند ساعتی در کنارشان زندگی می‌کند.

نه قرار است جمله شعاری گفته شود و نه قرار است اتفاق خاصی در داستان پیا‌می را به خورد مخاطب دهد. زمانی که اعضای خانواده تصمیم می‌گیرند با صحنه سازی فوت بزرگ خاندانشان، از طریق بیمه، دیه بگیرند، همگی به طرز خنده‌داری دروغ‌های آشکار می‌گویند. اعضای خانواده در مقابل هم قرار می‌گیرند با هم درگیر می‌شوند، اما در نهایت عقل‌هایشان را می‌گذارند روی هم تا کاری انجام دهند و خانواده را از این وضعیت اسفناک بیرون بکشند. بزرگ خاندان هم که نامش داداشی است و شه‌سوار بوده است، در نهایت با مرگ خود خانواده را نجات می‌دهد.

مهره‌های بازی نمازی درست چیده شده و شاید به خاطر روحیه شوخ خودش موجب شده است که فقر به عنوان یکی از تلخ‌ترین آسیب‌های اجتماعی به داستانی شعار زده تبدیل نشود و در مقابل مخاطب از آن لذت برده و سالن را ترک کند.

آیا طنز متعلق به گیشه است؟

عموم مردم در سینما، ژانر طنز را ترجیح می‌دهند و دوست دارند ساعاتی مملو از خنده را در کنار اعضای خانواده سپری کنند. اما فروش فیلم‌ها آمار مغایری را نشان می‌دهد. هر چند روحیه طنزپردازی و طنزدوستی ایرانیان شناخته شده است، اما طنز صرفاً متعلق به گیشه و یک سرگر‌می نیست. بلکه در تناسب با همان روحیه، می‌تواند به یکی از زبان‌های جدی طرح مسائل اجتماعی تبدیل شود. کارگردان فیلم شه‌سوار نیز تاکید دارد که خواسته است به همین ترتیب موضوعی را مطرح کند و فیلم او را نباید یک کمدی صرف تعریف و تصویر کرد.

هر چند داستان شه‌سوار به خوبی و خوشی خاتمه می‌یابد و هر چند عروسی و عزا در سر جای خود و به موقع برگزار می‌شود و خانواده نیز با گرفتن یک گله خر که از طلب‌های داداشی بوده نجات می‌یابد، اما حکایت همچنان باقی است. موضوع فقر و نداری آسیبی است که می‌تواند خانواده‌ها را از مسیر درست خارج کند و یکی از مسئولیت‌های سینما نیز پرداختن به موضوعاتی از‌این دست است. نمازی بر خلاف برخی فیلم‌ها در نهایت راهکار هم نشان می‌دهد. او نمی‌گذارد بیننده بی‌جواب سالن را ترک کند و رمز‌های موفقیت را با زبان ساده در اختیارش قرار می‌دهد. ارزش‌ها را پیروز می‌کند و پاداش آن را حل مشکلات توصیف می‌کند.

‌شه‌سوار، تداعی پادشاهی با کمترین امکانات است که در سایه حفظ ارزش‌هایی مانند حرمت خانواده به وجود می‌آید. نمازی در واقع توانسته آغاز، تفسیر و پایانی از حکایتی داشته باشد که ممکن است خیلی از ما تجربه کرده باشیم.

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب