برخی مدیران ناکارآمد و هنرمندان بیلیاقت مخاطبان را از تئاتر دفاع مقدس دلزده میکنند
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، تلهتئاتر «رگ» به کارگردانی ایوب آقاخانی یکی از آثاری بود که در چهلودومین جشنواره تئاتر فجر به نمایش درآمد. اثری که چند سال قبل در سالن چارسوی تئاتر شهر اجرا شده بود و در این دوره به صورت تله تئاتر در جشنواره شرکت کرد و جایزه بخش کارگردانی این دوره را به خود اختصاص داد. «رگ» اثری بود که مورد توجه اکثر دوستداران تله تئاتر قرار گرفت و بسیاری را امیدوار کرد که پای این سبک از آثار نمایشی بار دیگر به تلویزیون ملی کشورمان باز شود.
محمدهادی عطایی یکی از بازیگران اصلی این تئاتر است، هنرمند شناخته شده حوزه تئاتر که در طول سالهای اخیر در آثار ریز و درشت فراوانی حضور داشته است. به بهانه بازی در نقش محمد در تله تئاتر «رگ» با این بازیگر گفتگو کردیم، گفتوگویی که از حال و هوا و مضمون اثر جدیدش شروع شد و در ادامه به مباحث مهم تئاتر ضعف در مدیریت آن ختم شد.
روایتی از ۳ سرباز در کنار رود ارس
عطایی در رابطه با تلهتئاتر «رگ» گفت: نمایش ما راجع به سه سربازی است که در کنار رود ارس از مام وطن دفاع میکنند و جلوی لشکر روس را میگیرند. شهید زمان ندارد، از اولین کسی که برای وطنش از جانش میگذرد شهید محسوب میشود، تا روزی که یک نفر برای سرزمین ایران جانش را فدا میکند. همه شهدا در همه دورهها برای ما عزیز هستند. من در این نمایش نقش یکی از این سربازها به نام «عسگر» را بازی کردم و از ایوب آقاخانی برای اینکه این فرصت را در اختیارم گذاشت تشکر میکنم.
وی افزود: ما در دوران بستگی و خستگی تئاتر یعنی زمان کرونا این کار را تولید کردیم و خدا را شاکرم که دو نفر از اساتید خوب من، بهرام ابراهیمی عزیز و مسعود فروتن دوستداشتنی و همینطور خانم آشا محرابی این نمایش را دوست داشتند و در بخش موسیقی، طراحی صحنه، بازیگری و اثر برگزیده انتخاب شدیم. خستگی ما درآمد. این اثر در روزهایی شکل گرفت که مدیران ما تئاتر را تعطیل کرده بودند ولی سالنهای ماساژ و استخرها باز بود و مهمانیها برگزار میشد، اما مدیران فرهنگی نگران این بودند که مبادا کرونا در سالنهای تئاتر به مردم منتقل شود.
بازیگر نمایش «رگ» ابراز امیدواری کرد که این قبیل آثار بار دیگر برای مردم به نمایش دربیاید و اضافه کرد: اگر قرار است کارها را تولید کنیم و به اجرای عمومی نرسد اصلاً به درد نمیخورد. امیدوارم مجدداً پیوند بین دنیای تصویر و تئاتر برقرار شود و ما شاهد گسترش تلهتئاترها باشیم. دوران نوجوانی و جوانی ما در دهه هفتاد با این تله تئاترها طی شد. در آن دوران ما بازیگران تئاتر این کشور را میشناختیم، چون در تله تئاترها آنها را میدیدم ولی امروز خیلی از مردم فقط کسانی که کار تصویر میکنند را میشناسند.
بیارزششدن تئاتر در نگاه مردم و مسئولان
وی افزود: این اتفاق و دیده نشدن بازیگران تئاتر دوجنبه مهم دارد، یکی مدیران تئاتر که من شخصاً دیگر توقعی از آنها ندارم و دوم اینکه تئاتر ما برای مردم ما بی ارزش شده است. شما الان یک ساندویچ میخرید به قیمت ۱۵۰ هزارتومان ولی اگر بخواهید ۱۲۰ هزار تومان پول بلیط تئاتر بدهد ناراحت میشوید. از طرف دیگر عزیزانی که در تئاتر سرمایه گذاری میکنند یا برای معافیت مالیاتی این کار را میکنند یا هر کسی را روی صحنه میآوردند که بلیط بفروشند که این هم از ناتوانی مدیران تئاتر ماست. سالهاست که دیگر تله تئاتر تولید نمیشود، سازمان صداوسیما مردم را مشغول فوتبال کرده و اتفاق فرهنگی داخل استودیوها رخ نمیدهد، در حقیقت هزینه برای همه چیز هست به جز تله تئاتر.
عطایی با اشاره به تغییر نگاه مخاطبان آثار نمایشی به این قبیل آثار عنوان کرد: ما نه در تئاتر، نه در تلویزیون و نه در سینما تماشاگران را تربیت نکردیم و امروز هم چوب آن را میخوریم. ما سه جور ادبیات داریم، کلاسیک، محاورهای و سخیف، اگر دقت کنید میبینید که در تئاتر و تلویزیون و سینما مردم هوادار دیالوگهای سخیف شدهاند. البته که این ایراد مردم نیست و به من هنرمند مربوط میشود.
دوران تئاتر دفاع مقدس تمام نشده
این بازیگر تئاتر درباره موضع منفی که بعضی از هنردوستان نسبت به آثاری با مضمون دفاع مقدس دارند هم گفت: هرکس میگوید دوران تئاتر دفاع مقدس و آثار مرتبط با جنگ تمام شده و دیگر از این گونه آثار نمیخواهیم، سری به آسایشگاه جانبازان بزند و ببیند که چه کسانی از خانواده و جانشان گذشتند. هرکسی که میگوید کارهای جنگ و ضد جنگ را نباید ساخت، فکر میکنم شکمش سیر شده و مغزش کار نمیکند! ناکارآمدی مدیران و بیلیاقتی هنرمندان مخاطب را از تئاتر دفاع مقدس دلزده میکند. به عنوان مثال نمایش «رگ» برمیگردد به زمانی که روسیه در زمان اواخر قاجار و اوایل پهلوی قصد حمله به ایران را دارد و مردم وقتی کار را میبینند با آن سه سربازی که از میهن دفاع کردند احساس همذاتپنداری میکنند و حتی دوست دارند جای آنها باشند.
وی افزود: تولیدات دفاع مقدس ما تبدیل شده به آثاری همچون «اخراجیها». همان آقایی که در تالار مولوی جلوی اکران «پچ پچههای پشت خط نبرد» را میگیرد این روزها اپوزسیون شده و ببینید چه چیزهایی تحویل مردم میدهد. من با چهل سال سن یاد گرفتم سنگریزه کف رودخانه باشم، خیلی بزرگترها و کوچکترها آمدند و رفتند. اگر به حرفم باور داشته باشم و این حرف دلی باشد روی مردم تاثیر میگذارد. اگر نباشد مثل خیلیهای دیگر دورویی میکنم، میروم با سازمان اوج کار میکنم بعد که پولم را گرفتم به خااج از کشور میروم و در صندلی کنار اپوزسیون خارج از کشور مینشینم.
عطایی با یادآوری روزهای سخت کرونایی برای بچههای تئاتر و عدم حمایت مناسب از سوی دولت گفت: دولت فقط دو بار مبلغ یک میلیون تومان به هنرمندان کمک کرد که این مبلغ هزینه بیمه ما هم نمیشد. خدا نگذرد از مدیران و مسئولانی که مردم را جلوی هنرمندان گذاشتند. در آثاری که این روزها در دنیای تصویر میبینید، ۲۵ بازیگر هستند که از این پروژه به آن پروژه میروند و همه بازیگران را با کارکرد این افراد میسنجند. کمک هزینه دولت به تئاتر صفر ریال است ولی ۲۰ درصد از ما مالیات میگیرند.
وی عنوان کرد: سینماگران پولهای میلیاردی میگیرند، نوش جانشان. آنها را با ماشین میآورند و میبرند و روز اختتامیه هم یک میکروفن در دست میگیرند و هرچه میخواهند میگویند ولی همچنان عزیزند. اما بچههای تئاتر نجیبانه برخورد میکنند، اما کسی آنها را نمیشناسد. ۱۰ روز جشنواره تئاتر فجر که به پایان رسید ببینید کدام یک از مدیران حالی ازبچههای تئاتری میپرسد؟
این بازیگر با اشاره به چالشهای مربوط به بازی در آثار دفاع مقدس عنوان کرد: کار دفاع مقدسی میکنیم و گاهی فحش میخوریم، حمایت هم نمیشویم. ما تبدیل شدهایم به چوب دو سر طلا. برای مدیران ابزار هستیم و در فضی مجازی فحش میخوریم. همه این موارد هم برمیگردد به عدم مدیریت. تنها هم به وزیر مربوط نیست، اما وزیر فرهنگ و ارشاد که حمایت نمیکند، هنر هم فقط برای وزیر فرهنگ و ارشاد نیست. وزیر علوم هم همینجور است. استاد دانشگاه هنر ساعتی ۳۰ الی ۳۵ هزارتومان در ماه حقوق میگیرد. ما برای هنرمندان چه کار کردیم که انقدر از آنها توقع داریم؟
این بازیگر گفت: ما عجیبترین جنگ جهان را تجربه کردیم، تمام دنیا با ما میجنگیدند و هنوز ثمرات آن را میبینیم، هنوز جانباز شیمیایی داریم که شهید میشوند. هنوز یک سالن تئاتر اختصاصی برای آثار دفاع مقدس نداریم. هنوز یک بنیادی که از ما حمایت کند نداریم. اگر این موارد را بگوییم به عدهای برمیخورد و به ما انگ میزنند. من مملکتم را دوست دارم، سال ۸۹ به عنوان نخبه زیر ۳۰ سال این مملکت انتخاب شدم و اگر میخواستم بروم، رفته بودم. من مردمم را دوست دارم، مدیرانم را هم دوست دارم که به آنها تذکر میدهم. ما وقتی هنوز یک سالن اختصاصی نداریم، در این شرایط نباید دنبال حمایت مردم باشیم. هفته دفاع مقدس و دهه فجر ما میشویم هنرمند ارزشی، اما در مابقی ایام سال کسی حال ما را نمیپرسد. ما هم که توقعی نداریم، پس لااقل اذیتمان نکنید.
انتهای پیام/