شوک نظرسنجیها به اروپای واحد
به گزارش گروه سیاست و جهان خبرگزاری علم و فناوری آنا - حنیف غفاری؛ این روزها نظرسنجیهای معناداری در قاره سبز صورت میگیرد که اتفاقاً پیام خوبی برای دو جریان سنتی محافظهکار و سوسیالدموکرات مخابره نمیکند! شواهد و مستندات موجود بیانگر تغییر ترکیب مجلس اروپا به سود جریانات مخالف با موجودیت اتحادیه اروپاست! این بدترین سناریویی است که میتواند به ضرر طرفداران اتحادیه اروپا و منطقه یورو رخ دهد، اما اکنون بیش از هر زمان دیگری محتمل به نظر میرسد! از سوی دیگر، شواهدی دال بر تغییر نگاه شهروندان اروپایی نسبت به احزاب سنتی طرفدار اروپای واحد مشاهده نمیشود.
بهاینترتیب، انتخابات مجلسی سال ۲۰۲۴ اتحادیه اروپا، تبدیل به نقطه عطفی در فروپاشی این مجموعه خواهد شد. به عبارت بهتر، این انتخابات میتواند نقطه آشکارساز یک پروسه (فروپاشی اتحادیه اروپا) تلقی گردد.
نظرسنجیها نشان میدهد که احزاب «ضد اروپایی» پوپولیست در انتخابات مجلس اروپا در ماه ژوئن احتمالاً دستاوردهای بزرگی کسب خواهند که میتواند تعادل مجلس اروپا را بهشدت به سمت راست تغییر دهد و ستونهای کلیدی دستور کار اتحادیه اروپا ازجمله در خصوص مبارزه علیه تغییرات اقلیمی را به خطر بیندازد. نظرسنجی در همه ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا نشان میدهد که احزاب راست افراطی در ۹ کشور ازجمله اتریش، فرانسه و لهستان در جایگاه اول قرار دارند و در ۹ کشور دیگر ازجمله آلمان، اسپانیا، پرتغال و سوئد در جایگاه دوم تا سوم قرار دارند.
پیشبینی میشود برای اولین مجلس اروپا به دست ائتلاف اکثریت جناح راست، متشکل از دموکرات مسیحیها، محافظهکاران و راست افراطی بیفتد. سایمون هیکس و کوین کانینگهام، که از نویسندگان این گزارش برای شورای روابط خارجی اروپا (ECFR) است، میگوید که این تحلیل باید «زنگ خطری برای سیاستگذاران اروپایی» در انتخابات باشد. رمزگشایی از نظرسنجی صورت گرفته چندان دشوار نیست!
در کشورهای اصلی اتحادیه اروپا ازجمله فرانسه، آلمان، اتریش و اسپانیا تحولات عمیق و بنیادینی رخداده که محصول آنها، میتواند در بالاترین سطح ممکن خروج این کشورها از اروپای واحد باشد. وعده اخیر حزب جا گزینی برای آلمان (AFD) جهت برگزاری همهپرسی خروج از اروپا در سال ۲۰۲۹ میلادی، یکی از این مصادیق عینی و آشکار محسوب میشود.
نویسندگان این گزارش معتقدند که پیامدهای این رأی گسترده است و استدلال میکنند که مجلس بعدی اروپا میتواند قوانین مربوط به توافق سبز اروپا را مسدود کند و مواضع سختگیرانهتری در مورد سایر حوزههای حاکمیت اتحادیه اروپا ازجمله مهاجرت، گسترش اتحادیه و حمایت از اوکراین اتخاذ کند.
ازاینرو پس از شکلگیری مجلس جدید اروپا، احتمال دارد شاهد بروز تحولات زیربنایی و عمیقی در قاره سبز باشیم که قطعاً هیچیک از آنها به سود جریانات سنتی قدرت نخواهد بود. یکی از اصلیترین دلایل شکلگیری شرایط کنونی، ناتوانی و ناکامی جریانات محافظهکار و سوسیالدموکرات (دو جریان سنتی طرفدار موجودیت اتحادیه اروپا و منطقه یورو) در پیشبینی و مواجهه با بحرانهای اجتماعی، اقتصادی، بینالمللی و امنیتی در این مجموعه بوده است. ثمره این ناتوانی و شکست، میتواند در هم شکستن کل منظومه اروپای واحد در آیندهای نزدیک باشد. آنچه در نظرسنجیهای انتخاباتی اخیر در اروپا به چالش کشیده میشود، موجودیت قاره سبز است که بازگشت یا همان عقبگرد آن به قرن بیستم بیشازپیش محتمل خواهد بود.
انتهای پیام/