تأثیر هنر عمومی بر هویت شهری
به گزارش گروه پژوهش و دانش خبرگزاری علم و فناوری آنا، مجسمهها، احجام و المانهای بهکاررفته در میدانها و خیابانهای شهر ازجمله اجزای ضروری و جداییناپذیر هنر عمومی در حوزه سیما و منظر شهر به شمار میروند.
چنانچه این عناصر با در نظر گرفتن فاکتورهای فرهنگی و محیطی جامعه شهری طراحی شوند میتوانند علاوه بر کارکرد اصلی خود موجب حفظ هویت محیطهای شهری شوند و به شهر انسجام و یکپارچگی بخشند. این عناصر عواملی هستند که میتوانند در ارتقای وضعیت کیفی فضاهای عمومی مؤثر باشند. سرزندگی شهر را بهبود بخشند.
به همین دلیل است که طراحی و ساختن فضاهایی عاطفه انگیز و حاوی عناصر و ارائه و آثار هنری به ویژه مجسمههای شهری به دلیل قابلیتهای زیبا شناسانه و تأثیرگذاری آن میتواند در تسکین آشفتگی شهر و خستگی بصری شهروندان مفید و درعینحال باعث ارتقای سلیقه و درک هنری و بصری شهروندان بهعنوان مهمترین مخاطبین این آثار شود.
امروزه تحول شگرف در نیازمندیهای زندگی شهری و رشد سریع و کنترلنشدۀ شهرها منجر به تغییر یکبارۀ چهرۀ شهرها شده و منظر شهرها را دگرگون کرده است. تغییر سیمای شهری باعث شده است مشکلات فراوانی دامنگیر چهرۀ شهرهای نوین شود که مهمترین آنها عبارتند از:
- شلوغی و بینظمی بصری،
- آلودگی بصری،
- فقدان هویت بصری.
با توجه به تأثیر شگرفی که محیط زندگی بر روان و فعالیت انسان دارد و اهمیت نیاز به انسانی کردن هرچه بیشتر محیط زیست شهری، باید در جهت بهبود چهرۀ شهرها کوشید و عملکرد شهرها را برای انسانی شدن زندگی بشر تقویت کرد.
مجسمهها و احجام شهری، بهعنوان المانهایی مشترک بین حرفههای مجسمهسازی، معماری و منظر، نقش مهمی در خلق حس مکان یا آشفتگی بصری در سیمای شهرها دارند. احجام شهری در قالب ساختارهای حجمی مؤثر بر ذهن بیننده، میتوانند در مکانسازی و طراحی محیطهای شهری بهکار گرفته شوند. لازم است رویکرد طراحی این المانها در جهت حل معضلات شهری ذکر شده قرار بگیرد.
آشفتگی عناصر سازنده شهر، ازجمله احجام و مجسمههای شهری، در کنار طراحی نامناسب محیطهای شهری، دستبهدست هم دادهاند و ادراک و برقراری ارتباط با محیطهای شهری را دشوار کرده است. اکنون حساسیت شهروندان نسبت به شهر و عناصر آن کم شده است و در سایۀ این بیتفاوتی، حس آرامش، رضایت و پیوند و تعلق به شهر قربانی گشته است. با توجه به روند رو به رشد شهرها و آشفتگیهای مضاعف بصری که در شهرها وجود دارد لزوم پرداختن بهنوعی نظم حاکم بر فضای شهر و جبران تلاطم و پیچیدگیهای بصری در شهرها امری اجتنابناپذیر است.
در جهت رفع این معضل راهکارهای متعدد و متنوعی را میتوان ذکر کرد. یکی از مهمترین راهکارها که توجه بسیاری از کشورهای پیشرفته را به خود جلب کرده سوق دادن هنر به فضاهای شهری و در میان شهروندان بهعنوان مخاطبین اصلی این آثار است.
در طراحی المانها و مجسمههای شهری باید به اصول ملزومات خاص فضاهای شهری و درک صحیح این فضاها توجه ویژه کرد تا این آثار بتوانند در یک فضا به خویی قرار گیرند و با سایر عناصر موجود نیز هماهنگ باشند نه اینکه خود بهعنوان عنصری مزاحم و نامتناسب برآشفتگیهای بصری موجود بیفزاید.
مجسمههای شهری به لحاظ قابلیت اجرا در ابعاد و اندازهی عظیم و هماهنگ به هر محیط قابلیت دیده شدن از زوایا و جهات گوناگون و نیز قابلیت انتقال مفاهیم و معانی ویژه در راستای کارکردهای خاص میتوانند بسیار مفید باشند وجود این آثار میتواند باعث جذابیت فضای موردنظر بهنوعی تمرکز شهروندان در آن شود بهعلاوه باعث ارتقا و افزایش سواد و سلیقهی هنری و بصری شهروندان نیز میشوند.
انتهای پیام/