به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری آنا، فضل الله یاری در ستون سرمقاله روزنامه همدلی امروز -شنبه هشتم خرداد 95 - نوشت: 110 سال پس از آن که مردم ایران حکومت موروثی پادشاهی را وادار به پذیرش نظارت مردم در قالب تاسیس «دارالشوری» کردند، میگذرد. همزمان با مردم ایرن ، برخی دیگر از کشورهای شرق و غرب عالم هم جنبشهای اصلاحی خود را آغاز کردند و مانند مردم ایران توانستند مجلسی بسازند و قدرت مردم را به آن تفویض کنند تا حکومتها حد خود بدانند و اندازه نگه دارند. با این همه اگر مجلس نهم را آخرین میراثدار این سازوکار بدانیم، مواردی در این مقطع از پارلمان ایرانی وجود دارد که نشان میدهد مردم ما نتوانستهاند به انتظارات خود از «خانه ملت» دست پیدا کنند.
از روزی که مظفرالدین شاه فرمان مشروطیت را امضا کرد و محدودیتهای نمایندگان مردم بر حکومت خود و وارثانش را تایید کرد تا به امروز که قرار است مجلس شورای اسلامی دهمین دوره خود را آغاز کند، 33دور از عمر خانه ملت گذشته است و طبیعی است که برای بیان وضعیت پارلمان در ایران، آخرین دوره آن (یعنی مجلس نهم) مد نظر باشد و از این رهگذر به این سئوال پاسخ داد که این ساکنان این خانه تا چه اندازه در شان ملت رفتار کردهاند؟
مجلس نهم جمهوری اسلامی در میانه دو دولت متفاوت ایستاده و البته رفتاری متفاوت با آن دو، نیز داشته است. تقریبا دوسال از عمر خود را در زمان صدارت محمود احمدینژاد گذراند که از اردوگاه اصولگرایی سربرآورده بود و مجلس نهم نیز بافتی از جنس همو داشت. مانند مجالس هفتم و هشتم، احمدینژاد را آنقدر خودی میدانست که او را جری کرده بود تا «راس امور» جمهوری اسلامی را به هیچ انگارد و زبان به هزل و مطایبه با آن بگشاید. پس چندان عجیب نبود که احمدینژاد فیلم «دوربین مخفی» در پارلمان نشان دهد و بخواهد که آبرو از رئیس مجلس ببرد و در روز روشن و در زیر نورشدید فلاش دوربینها و در منظر میلیونها بیننده و شنونده مذاکرات مجلس، قانون را زیر پا لگدمال کند و در آخر کار هنوز 80 نفر از نمایندگان این مجلس نتوانند علاقه خود به او را پنهان کنند.(از مجموع نمایندگان حاضر در استیضاح وزیر کار در «یکشنبه سیاه» 80 نفر از نمایندگان مجلس نهم به برکناری وزیر احمدینژاد رای ندادند) این مجلس میراثدار دارالشورایی بود که رای به خلع سلطان ظالمی به نام محمدعلی شاه داده بود.
با این همه مجلس نهم، هنوز هم شاهکارهایی از خود بروز داده که نمیتوان به راحتی از کنار آن گذشت. در کارنامه این مجلس ضرب و شتم نماینده مردم – که طبق قانون اساسی در اظهارنظر آزاد است – نیز وجود دارد. روزی که علی مطهری نظرش را درباره اتفاقات کشور از تریبون مجلس برزبان آورده، هم صدایش را قطع کردند و هم کتکش زدند و این ضاربان نه موتورسواران فرودگاه شیراز بودند و نه حملهکنندگان به مجالس وسخنرانیها؛ بلکه نمایندگانی بودند که نطق همکار خود را تاب نیاورده بودند.این مجلس که در زمان محرومیت رقیب از حضور در انتخابات شکل گرفت، هیچ گاه نتوانست - یا نخواست - سمت وسوی خواست مردم را تشخیص دهد. شاهد این مدعا آن که پس از حضور مردم در انتخابات ریاست جمهوری خرداد92 و پیروزی فردی ناهمسو با بهارستاننشینان، همه بیخیالی و سکوت خود درباره احمدینژاد را کنار گذاشت و مو را از ماست کشید تا طی دوسال رکورد تذکر به دولت روحانی را به نام خود ثبت کند و از این رهگذر بخشی از سکوت خود درباره دولت محمود احمدینژاد را جبران کرده باشد.در این مجلس توافق بزرگ برجام - که نظام با همه توان پشت آن ایستاده-«ننگنامه» خوانده شد و تیم دیپلماسی کشور که خواسته مردم را عملی کرده و به این خاطر محبوب افکار عمومی بوده، به خیانت متهم شده است.
درباره این مجلس بازهم میتوان نوشت، اما آنچه که در این باره میتوان جمعبندی کرد، این است که مجلس نهم دو نیمه را از سر گذراند، یک نیمه در سکوت در برابر احمدینژاد و یک نیمه هیاهو درباره حسن روحانی (اگر چه دو مورد را میتوان از این توصیف خارج دانست، یکی انتقادات گاه و بیگاه به احمدینژاد پس از 11روز خانهنشینی و دیگری تصویب برجام در 20 دقیقه)
نگاهی به همین کارنامه نشان میدهد که مستاجران خانه ملت در ضلع شرقی میدان بهارستان نتوانستند یا نخواستند متناسب با شان و خواست مردم عمل کنند، علیرغم اینکه خواست ملت را در روز 24خرداد92 به واسطه صندوقهای رای شنیدند، اما ترجیح دادند که خود را به نشنیدن بزنند و نتیجه همان شد که 75درصد از این مجلس را در برابر حریف دستبسته ازدست دادند. و البته این سرنوشت در انتظار نمایندگان مجلس دهم نیز نشسته است.
انتهای پیام/