وقتی مجبوری!
به گزارش گروه بازار خبرگزاری علم و فناوری آنا، کمتر از یک دهه است که سرویسهای حملونقل اینترنتی و در رأس آنها اسنپ در سطح کلانشهرها مشغول به کار هستند. این سرویسها امروز تبدیل به بخش جداییناپذیر سیستم حملونقل عمومی در سطح شهرهای بزرگ بهخصوص پایتخت شدهاند و همچون خون در رگهای شهر جریان دارند. بر اساس گزارش جدید سالانه شرکت اسنپ این پلتفرم تاکسی اینترنتی در سال ۱۴۰۱ بیش از یک میلیارد سفر انجام داده و در بیش از ۲۷۸ شهر به ارائه سرویس مشغول است. در این میان سهم رانندگان اسنپ چیست؟
این گزارش خلاصهای از روایت زندگی و شرایط کاری 10 راننده اسنپ در تهران است که از سختیهای کار خود میگویند. آنها بخش اصلی بدنهای هستند که سالانه هزاران میلیارد تومان سود دارد، اما معاش مجبورشان کرده تا بدون امنیت شغلی، با نگرانی و از روی ناچاری در اسنپ کار کنند.
زندگی و رفتوآمد در تهران بدون آنها قابل تصور نیست. سیستم جذب آسان رانندگان اسنپ، قیمت بنزین و... دستبهدست هم داده تا بیش از ۴میلیون و ۵۳۰هزار کاربر-راننده که ۹۷درصد آنها مرد و ۳درصد زن هستند، در این سیستم کار کنند. این در حالی است که تعرفههای ناعادلانه، نبود بیمه، خطر تصادف، فشار ترافیک، رفتار مسافران، هزینه تعمیرات وسیله نقلیه و... فقط بخشی از سختیهای این شغل به حساب میآید.
میتوان رانندگان مرد اسنپ را به سه گروه تقسیم کرد؛ افرادی که بازنشسته شدهاند و برای کمکهزینه زندگی خود در اسنپ کار میکنند، افرادی که داشتن یک شغل کفاف زندگیشان را نمیدهد و برای تأمین معاش بعد از اتمام ساعت کاری یا در روزهای تعطیل در اسنپ کار میکنند و گروه سوم کسانی که رانندگی اسنپ تنها شغلی است که دارند و شرایطشان از بقیه سختتر است.
موجسواری در دریای آهن و بتن
«مرتضی» سالهاست که تنها شغلش کار در اسنپ است. او دو فرزند دارد، اجارهنشین است و روزی 9 ساعت با موتور باکسر در تهران کار میکند. مدام نگران است که تصادف کند و دیگر نتواند به کارش ادامه دهد، چون در اسنپ از بیمه رانندگان خبری نیست.
او میگوید: «ببین داداش من فقط تو اسنپم. روزی 8 یا 10 تا سفر میرم. ولی یه اتفاقی برام بیفته کی خرج دو تا بچهام رو میده؟»
مرتضی سالهای اول با ماشین کار میکرد، اما بعد از اینکه دید از پس هزینههای استهلاک رانندگی اسنپ با خودرو برنمیآید، موتور خرید. رانندگی با موتور در تهران خطرناک و شبیه موجسواری در دریای آهن و بتن است. بررسی آمار ششماه اول امسال تهران نشان میدهد که ۵۰درصد تصادفات منجر به مرگ فقط به موتورسواران اختصاص دارد. مرتضی که توان پرداخت هزینههای بیمه خویشفرما را ندارد، نگران است و کابوس اینکه اتفاقی برایش بیفتد، همیشه همراه اوست.
خطر تصادف
«رضا» دوشغله است. به خاطر تسهیلات بیمه علاوه بر اسنپ در یک شرکت خدمات آسانسور هم کار میکند. هر روز بعد از اداره، 3-4 مسافر را به مقصد میرساند و بعد راهی خانه میشود. او بدون درآمد اسنپ نمیتواند هزینههای زندگیاش را بدهد، برای همین با هر شرایطی کنار میآید. رضا میگوید: «آقا ما پول خونمان را میخوریم.»
داستان «علی» اما متفاوت است. علی40سال سن دارد و بیش از 5سال است که در اسنپ کار میکند. او هم مثل مرتضی تنها شغلش کار در اسنپ است. علی زیر و بم شرایط کاری راننده اسنپ را میداند و تقریباً در تمام بخشهای اسنپ به عنوان راننده کار کرده است. از اسنپخودرو تا پیکموتوری اسنپ فود. با همه اینها میگوید: «اگه اسنپ نبود نمیدونم چی کار باید میکردم.»
یکی از دوستانش به علت بیتوجهی راننده و بازکردن بیموقع در ماشین، دچار قطعنخاع شده است. کابوس تصادف با موتور و قطعنخاع شدن همیشه همراه اوست. برای علی کار کردن در اسنپ بازی با جانش است.
کمیسیونهای ناعادلانه
کسانی که مثل مرتضی و علی فقط از راه اسنپ درآمد دارند، شرایطشان نسبت به بقیه سختتر است. پرداختها منظم نیست و اسنپ فود گاهی بعد از یک هفته پول را آزاد میکند.
علی میگوید: «قبلاً اسنپ برای بعضی لوازم مثل لاستیک، روغن، پاور و... تخفیف میگذاشت، اما الان مدتی است خبری از تخفیف نیست.» به نظر مرتضی کمیسیونی که اسنپ از رانندگان میگیرد هم ناعادلانه است. او میگوید: «اسنپ هیچگونه خدماتی به رانندگان نمیدهد. فقط درصد کمیسیونی که از رانندگان میگیرد افزایش یافته، بهطوری که در ابتدا از 10درصد شروع شد و الان 20درصد کمیسیون دریافت میکند و ما هم از سر اجبار و ناچار در اسنپ مشغول به کار هستیم.»
تعرفههای پایین
محمد 38ساله با وجود مدرک فوق لیسانس، یک سالی است در اسنپ باکس کار میکند. گاهی به نظرش تعرفه آنقدر پایین است که حتی برایش ارزش استارت زدن هم ندارد. هرچند یکی از دلایل محبوبیت اسنپ، بهصرفه بودن هزینه برای مسافران است، اما به اعتقاد محمد فشار اصلی به رانندگان وارد میشود، چون اسنپ کمیسیون بالایی دریافت میکند.
او در این مورد میگوید: «کمیسیونی که اسنپ میگیرد بالاست. یعنی مثلاً برای یک سفر که تعرفه آن 100هزار تومان تعریف شده، 80هزار تومان سهم من میشود و 20هزار تومان کمیسیون است.»
مرداب ترافیک
یکی از عواملی که کار رانندگان اسنپ را در تهران سخت و طاقتفرسا کرده، مردابِ ترافیک است. بر اساس آمار مشترک سازمان حملونقل و ترافیک و پلیس راهور در سال 1400 جمعیت بیش از ۹میلیون نفری پایتخت در مجموع روزانه ۴میلیون و ۶۵۰هزار ساعت و سالانه بیش از یکونیم میلیارد ساعت را در ترافیک سپری میکنند. ترافیک در کلانشهرها بهخصوص تهران، همچون مردابی است که همه از آن فرار میکنند، اما خوب میدانند که چارهای ندارند و بالاخره در ساعتی از روز گیر میافتند. بارش باران، برف، سرمای ناگهانی یا هر اتفاقی، کابوس ترافیک را چنان برای تهرانیها تیره میکند که ترجیح میدهند هرجا هستند تا پاسی از شب بمانند، اما وارد ترافیک نشوند. حال تصور کنید روزی 9- 8 ساعت در خیابانهای تهران مشغول رانندگی یا موتورسواری هستید و درآمدتان بر اساس تعداد سفر تأمین میشود. یعنی اگر بهخاطر ترافیک غیرقابل پیشبینی در خیابان گیر کنید، بهتر است قید درآمد آن روزتان را بزنید.
رفتار مسافران
روایت رانندگان اسنپ از دشواریهای کار در تهران لیست بلندبالایی دارد. احمد، حدود 5سالی میشود که در اسنپ کار میکند. اسنپ شغل دوم اوست، برای همین ساعت زیادی کار نمیکند و چون در شغل اولش بیمه است، دلنگران بیمه هم نیست، اما میگوید بعد از ترافیک رفتار مسافران اذیتش میکند. از آنجایی که درآمد رانندگان به تعداد سفرها بستگی دارد، تأخیر مسافران برای رانندگان اسنپ به قیمت درآمد آن روزشان تمام میشود.
برای رضا که تنها شغلش در اسنپ موتور است، سروکله زدن با مسافران دشوارتر است. اگر مسافری به او توهین کند، کاری از دستش برنمیآید. رضا میگوید: «دیر میاد. میگه من یه دقیقه دیگه میام، ولی نمیاد. وسط راه میگه من رو تا اینجا ببر بعد برسونم، هزینه رو بهت میدم. خوب میگیم نمیشه طرف بدوبیراه بارت میکنه.»
زمانی که اسنپ وارد ایران شد برای کاربران ویژگی منحصر بهفردی داشت؛ نظرسنجی مسافر. یعنی کاربران میتوانستند، نظر خود را درباره راننده و سرویس اعلام کنند و نظرشان در سرنوشت راننده و کیفیت خدمات واقعاً تأثیر داشت. سرویس نظرسنجی رانندگان اسنپ، یکی از دلایل محبوبیت این سیستم محسوب میشود، اما این سیستم امتیازدهی یکطرفه تبدیل به یکی از دشورایهای کار برای رانندگان شده است.
در سرویسهای اینترنتی مثل اوبر که اسنپ نمونه ایرانیِ آن است، این نظرسنجی دوطرفه است. یعنی رانندگان هم به مسافران امتیاز میدهند و مسافری که امتیازِ منفیاش از حدی فراتر رود، برای مدتی نمیتواند از سرویس اوبر استفاده کند. اما در ایران این سیستم هنوز بهصورت کامل فعال نشده و رویکرد همیشه حق با مسافر است، سالهاست شرایط کار در اسنپ را برای رانندگان سخت کرده است. واقعیت این است که شرایط اقتصادی، رانندگان را مجبور میکند هر شرایطی را تحمل کنند.
«محمدرضا» بازنشسته است، دو فرزند دارد و صاحب یک نوه است. به گفته او وقتی با حقوق بازنشستگی نمیتونی سرت رو بالا بگیری، چرا اسنپ بد باشه؟!
ترافیک و رفتار برخی مسافران برای «محمدرضا» آزاردهنده است. هرچند میگوید کمکم عادت کرده، اعصابش توان فشار ترافیک را ندارد، اما حقوق بازنشستگی کفاف نمیداد و به قول خودش: «وقتی مجبوری مجبوری دیگه.»
سؤال این است که چطور میتوان شرکتی مانند اسنپ را وادار کرد از میزان سود چندهزار میلیاردی خود کمی بکاهد، تا رانندگانش را بیمه کند. آیا اسنپ از آنچه محمدرضا اسمش را اجبار میگذارد، برای سود بیشتر خود استفاده میکند؟ این در شرایطی است که نمونههای پلتفرم تاکسی اینترنتی خارجی اسنپ مثل اوبر و لیفت با فشار از سوی سیاستگذاران، صاحبان قدرت و نهادهای مدنی بالاخره حداقلهایی چون خدمات بیمه درمانی را برای رانندگان خود در نظر گرفتهاند.
انتهای پیام/