وقتی پرونده تمرد یک مستندساز جنجالی شد
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، ونوس بهنود ـ در شب آرامی که گمان میکنی همه چیز سر جای خودش است، یک فاجعه زندگی تو را در چند دقیقه دگرگون میکند.
«پرونده تمرد من» مستندی به کارگردانی مسعود دهنوی و تهیه کنندگی امین قدمی اینبار به سراغ سوژهای از میان مستندسازان رفته است. اتفاقهای تکان دهنده متعلق به گروه خاصی از مردم نیست و یک مستندساز هم میتواند روزی به شکار یکی از فجایعی که زمانی جلو دوربین برده و مطالبه گری کرده است درآید. این مستند در هفدهمین دوره از جشنواره سینما حقیقت اکران شد. هر چند که ممکن است مستندساز ظرفیت و فرصت طرح مشکلات خود را داشته باشد و چه بسا بسیاری از مردم دوربین یا میکروفونی در اختیار ندارند.
داستان از یک شب آرام آغاز میشود. بدون هشدار قبلی و بدون حتی کوچکترین تصوری از وقوع آن. درست زمانی که شخصیت اصلی مستند، وحید چاووش به منزل بازگشته، خودرو خود را در حیاط خانه پارک کرده و در طبقه اول خانه پدری رفته است تا به مادرش سری بزند.
همۀ آنچه که بیننده از وقایع چند دقیقه بعد در اختیار دارد، فیلمی تکان دهنده است که یکی از همسایههای خانه روبه رویی با گوشی همراه ضبط کرده است.
دهنوی تلاش کرده با رمزگشایی خرد خرد ماجرا جذابیت ایجاد کند و به دلیل نوع سوژه کادرهای کاملاً معمولی از زندگی روزمره بسته است.
پلیس کارت شناسایی نشان نداد.
بعد از فریادهای یک نفر که به چاووش میگوید باید در خانه را باز کند و وی به اصطلاح سرپیچی میکند یک نفر خود را از روی در به داخل خانه میاندازد و در را باز میکند تا مابقی وارد خانه شوند.
صدای فریاد اهالی خانه بلند است. برای جلب کسی آمدهاند که ادعا میکنند مخفیگاه او خانه چاووش است. پلیس از ارائه کارت شناسایی خودداری میکند و در نهایت بعد از تفتیش خانه، این چاووش است که بازدداشت میشود.
بعد از بازداشت پلیس خاطی به خاطر اعتراض چاووش او را تهدید میکند و در نهایت در کمال شگفتی به یک سال حبس هم محکوم میشود. بله. تمرد
روند پیچ در پیچ پروندهها
یکی از حوزههای مورد توجه مستندسازان که در این دوره از جشنواره به وفور دیده میشود، روند بررسی تخلفات و پروندههای قضایی است. ساعتها، روزها، ماهها و گاه سالها برای بررسی یک پرونده زمان سپری میشود و قوانین آنقدر پیچ در پیچ هستند که اگر فرد آگاه نباشد، میتوانند به سادگی او را به دام بیندازند و حتی تخلف نکرده را به پای او بنویسند. موضوعی که چاووش در این مستند به همراه دهنوی به دنبال طرح آن است.
حتی قضاتی که پرونده را مطالعه کردهاند میگویند اگر حق با او باشد و از رفتار پلیس و شاکیان، خود او شکایت داشته باشد باز هم برخی ابعاد پرونده بر علیه او است.
چاووش در جایی میگوید خیلی سخت بود که بیان در خونت آبروتو ببرن دستبند بزنن ببرن برای کاری که نکردی و در نهایت هم محکوم بشی.
در روایتهای موازی، اتفاقاتی که گریبان گیر اعضای خانواده چاووش شده است نیز مطرح میشود. از اضطرابی دائمی که متوجه حال زن و فرزند اوست تا ماجرای تکاندهنده فوت برادرش که دکتر او را از هر گونه اضطرابی منع کرده بود.
برخی میخواهند ارزشها حفظ شود
چاووش از مستندسازان قدیمی کشور است. مستندهای متعددی در حوزههای ارزشی ساخته است. در مقابل اتفاقی که برای او افتاده به هر دری زده نتیجه نگرفته است و هنوز که هنوز است به قول خودش وقتی یاد آن داستان میافتد مغزش داغ میشود.
میگوید من برای لباس پلیس احترام و تقدس قائلم. زمانی که این تقدس بشکند، نمیتوانم تحمل کنم.
میگوید وقتی کسی خطایی میکند، باید بالادستی وی او را مجبور به عذرخواهی و جبران کند نه اینکه افراد دیگر را محکوم کنند و او بدون محکومیت به تخلف خود ادامه دهد. میگوید از نظر برخی آقایان مثلاً یک تخلفی مانند ارائه نکردن کارت شناسایی کوچک است، اما برای من بزرگ محسوب میشود، چون لباس پلیس تقدس دارد.
پرونده تمرد میتواند برای من، ما و شما اتفاق بیفتد. تکلیف چه خواهد بود اگر نتوانیم ثابت کنیم بیگناهیم.
لازم به یادآوری است، هفدهمین جشنواره بین المللی فیلم مستند ایران «سینما حقیقت» به دبیری محمد حمیدی مقدم ۲۷ آذر تا ۲ دی ۱۴۰۲ در پردیس چارسو برگزار شد.
انتهای پیام/