دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
یادداشت|

پاسخی به یک شائبه مرسوم درباره «حجاب»

پاسخی به یک شائبه مرسوم درباره «حجاب»
آنچه موجب فلج کردن نیروی اجتماع است آلوده کردن محیط کار به لذت‏جویی و شهوت است. بنابراین، روح مسأله «حجاب»، محدود کردن کامیابی‏‌ها به محیط خانوادگی و همسران مشروع است.
کد خبر : 882379

گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، وحیده علی‏میرزائی پژوهشگر حوزه زن و خانواده ـ  روح بشر فوق‌‏العاده تحریک‌‏پذیر است. همان‏طور که بشر از تصاحب ثروت و مقام سیر نمی‌‏شود، درباره مسائل جنسی نیز چنین است. دلیل اینکه در دنیای غرب، بیماری‏های روانی افزایش یافته است، آزادی اخلاق جنسی است که به ‏وسیله رسانه به‏طور خاص رواج می‏‌یابد و در محافل رسمی و غیررسمی و کوچه و خیابان نیز دیده می‌‏شود؛ اما به این دلیل در اسلام دستور پوشش، مختص زنان است که میل به خودنمایی و خودآرایی مختص زنان است. این زن است که به حکم طبیعت خاص خود می‏‌خواهد دلبری کند؛ لذا تبرج و برهنگی از انحراف‌‏های مخصوص زنان بوده و دستور پوشش هم برای آن‏ها مقرر شده است.

استحکام پیوند خانوادگی

شکی نیست هر چیزی که موجب تحکیم پیوند خانواده می‏‌شود، برای کانون خانواده مفید است و در ایجاد آن باید بیش‏ترین حد کوشش مبذول شود، و در مقابل هر چیزی که باعث سستی روابط زوجین و دل‏سردی آن‏ها شود برای زندگی خانوادگی زیان‌مند است و باید با آن مبارزه کرد. اختصاص التذاد‌های جنسی به محیط خانوادگی و در چارچوب ازدواج مشروع، موجب استحکام پیوند زناشویی می‌‏شود.

فلسفه پوشش و منع کامیابی نامشروع، از منظر خانواده این است که همسر قانونی شخص از لحاظ روانی عامل نیک‏بختی او به شمار رود. علت اینکه جوانان امروز از ازدواج گریزانند و از زیر بار آن شانه خالی می‌‏کنند همین است و حال آن که در گذشته یکی از شیرین‌‏ترین آرزو‌های جوانان ازدواج بود. جوانان پیش از آنکه به برکت جهان غرب، وجود زن این ‏همه ارزان و فراوان شود، «شب زفاف را کم از تخت پادشاهی» نمی‏‌دانستند.

امروز کام‏جویی‌های جنسی و در خارج از قالب ازدواج به حد اعلی فراهم است و متأسفانه دلیلی برای آن اشتیاق‏‌ها وجود ندارد. بی‌‏بندوباری پسران و دختران، ازدواج را به ‏شکل یک محدودیت در آورده است.

تفاوت آن جامعه که روابط جنسی را به محیط خانوادگی و از طریق ازدواج قانونی محدود می‏‌کند، با جامعه‌‏ای که در آن به روابط آزاد مجوز داده می‏ شود این است که ازدواج در گروه اول، پایان انتظار و محرومیت و در گروه دوم آغاز محرومیت و محدودیت است. در سیستم روابط جنسی آزاد، پیوند ازدواج به آزادی بی‌‏حد و حصر دختر و پسر خاتمه می‏‌دهد و آن‏ها را ملزم می‏‌کند به یکدیگر وفادار باشند؛ اما در سیستم اسلامی به محرومیت و انتظار آن‏ها پایان می‏‌دهد.

روابط آزاد و بی‏‌چارچوب موجب می‌‏شود پسر‌ها تا جایی که ممکن است از ازدواج و تشکیل خانواده سرباز زنند و فقط هنگامی که نیروی شور و نشاط آن‏ها سر به سستی می‏‌گذارد، اقدام به ازدواج کنند و در این شرایط زن را فقط برای زادن فرزند و احیاناً خدمتکاری می‏‌خواهند. چنین ازدواج‏هایی سبب می‌‏شود به ‏جای اینکه خانواده بر پایه عشقی خالص و محبتی عمیق استوار باشد و هریک از زن و شوهر همسر خود را عامل سعادت خود بداند، او را عامل سلب آزادی و محدودیت ببیند.

استواری اجتماع

کشانیدن تمتعات جنسی از محیط خانه به اجتماع، موجب تضعیف نیروی کار و فعالیت اجتماع می‌‏شود. برخلاف آنچه مخالفین حجاب گفته‌‏اند: حجاب موجب فلج کردن نیروی نیمی از افراد اجتماع است! آن‏ها معتقدند، آنچه موجب فلج کردن نیروی زن و حبس استعداد‌های اوست حجاب است که باعث محرومیت او از فعالیت‏‌های فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی است؛ اما در اسلام چنین چیزی حقیقت ندارد. اسلام نه می‌‏گوید زن از خانه بیرون نرود و نه می‏‌گوید حق تحصیل علم و دانش ندارد؛ بلکه علم و دانش را فریضه مشترک زن و مرد دانسته است.

پوشاندن بدن به ‏استثنای وجه و کفین مانع هیچ‏گونه فعالیت فرهنگی، اجتماعی یا اقتصادی نیست. آنچه موجب فلج کردن نیروی اجتماع است آلوده کردن محیط کار به لذت‏‌جویی و شهوت است. بنابراین، روح مسأله، محدود کردن کامیابی‌‏ها به محیط خانوادگی و همسران مشروع است؛ نه آزادی کامیابی‌‏ها و کشیده شدن آن‏ها به محیط اجتماع.

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب