دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

بخشش قاتل فرزند با شرط «ترک اعتیاد»/ مجازات: استحمام هفته‌ای سه مرد مسن در خانه سالمندان!

زنی که پسرش به دست مردی معتاد به شیشه به قتل رسید تنها با شرط «ترک اعتیاد» از قصاص او گذشت کرد.
کد خبر : 88167

به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا به نقل از اعتماد، متهم که پسری ٢٧ ساله است نیز چندی پیش با ترک روانگردان شیشه، به اعتیاد ١٠ساله خود پایان داد و شرط مادر مقتول را به جا آورد. او اکنون از زندان آزاد شده و با دختر مورد علاقه‌اش نیز ازدواج کرده است؛ گذشت مادر مقتول، او را به زندگی بازگرداند.


رسیدگی به این پرونده از یازدهم شهریور پارسال با اعلام یک فقره درگیری منجر به قتل در خانه‌ای مسکونی در میدان پونک تهران به کلانتری ١٤٠ باغ فیض آغاز شد. با حضور ماموران در محل مشخص شد سه برادر از کارکنان یکی از کمپ‌های ترک اعتیاد با تماس پدر جوانی معتاد به شیشه (متهم) برای انتقال او به کمپ وارد ساختمان شدند اما پسر معتاد با دیدن آنها با چاقوی آشپزخانه به سمت دو نفرشان یورش برد و یکی از آنها به نام امیر (مقتول ٢٩ ساله) را با ضربه چاقو به گردن به قتل رساند و متواری شد. با به دست آمدن این مدارک، ماموران پرونده‌ای با موضوع «قتل عمد» تشکیل دادند و برای رسیدگی به پایگاه دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ فرستادند. با آغاز تحقیقات، یکی از برادران مقتول درباره روز حادثه به کارآگاهان گفت: «روز حادثه پدر متهم به کمپ زنگ زد و آدرس خانه‌اش را داد. وقتی به آنجا رسیدیم مرد مسن سر کوچه ایستاده بود. همراه او وارد آپارتمانش شدیم و دنبال پسرش گشتیم. او با چاقویی در دست در آشپزخانه مخفی شده بود. وقتی به سمتش رفتیم ناگهان به سمت دو برادرم حمله کرد و هر دوی آنها را با چاقو زد. یکی از برادرانم (امیر) همانجا روی زمین افتاد و از شدت خونریزی جان خود را از دست داد. برادر دیگرم هم از ناحیه کتف زخمی شد. قاتل هم پس از کشیدن چاقو به سرعت فرار کرد.»
با ثبت اظهارات برادر مقتول، کارآگاهان برای دستگیری متهم به تکاپو افتادند. آنها از خانواده او خواستند تا با برقراری تماس، از پسرشان بخواهند خود را به پلیس معرفی کند. سرانجام پس از چهار روز و در حالی که کارآگاهان در حال شناسایی مخفیگاه متهم بودند، او خود را به کلانتری معرفی کرد. سعید (متهم) در بازجویی‌ها وقوع قتل را از روی توهم مصرف شیشه دانست و گفت: «من ١٠ سال است به شیشه اعتیاد دارم. سر همین موضوع با پدرم اختلاف شدیدی پیدا کرده بودم. به خاطر همین مسائل دو شب به خانه نرفتم و با ماشین در خیابان پرسه زدم. روز حادثه، خیلی خسته شده بودم برای همین، به خانه برگشتم تا استراحت کنم. خوابیده بودم که صدای باز شدن در را شنیدم. ترسیدم. سریع به آشپزخانه رفتم و پشت کابینت مخفی شدم. بدنم می‌لرزید. ناگهان دستم به چاقویی روی کابینت خورد. آن را برداشتم. در همین لحظه سه نفر وارد آشپزخانه شدند. فریاد زدم جلو نیایید اما یکی از آنها – مقتول – به سمتم آمد. می‌خواستم فرار کنم برای همین با چاقو ضربه‌ای به او زدم. رفتارم دست خودم نبود و تحت تاثیر شیشه بودم. بعد از زدن چاقو در حالی که فریاد می‌زدم «خدایا کشتمش»، به سرعت از خانه خارج شدم. چاقو را روی زمین انداختم و به آژانس انتهای کوچه رفتم و ماشین گرفتم. نمی‌دانستم باید کجا بروم. فقط گریه می‌کردم. از راننده خواستم من را به اسلامشهر ببرد. آنجا به خانه یکی از دوستانم رفتم اما حتی یک شب هم نتوانستم بخوابم. چند روز بعد هم خودم را به آگاهی معرفی کردم. من نمی‌خواستم مقتول و برادرش را با چاقو بزنم، فقط ترسیده بودم و می‌خواستم خودم را نجات بدهم.»
با ثبت اعترافات متهم، کیفرخواست پرونده صادر شد و برای صدور حکم در اختیار شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی حسین اصغرزاده قرار گرفت. اما وقتی در آغاز جلسه رسیدگی به پرونده در این شعبه، مادر مقتول پشت جایگاه ایستاد تا تقاضای خود را مطرح کند، اتفاق عجیبی رخ داد. مادر شرطی برای گذشت از متهم داشت؛ «باید اعتیادت را کنار بگذاری». او گفت: «امیر (مقتول) خودش مواد مصرف می‌کرد اما پس از مدتی آن را کنار گذاشت و با برادرانش در کمپ ترک اعتیاد مشغول به کار شد. او با ترک مواد به زندگی عادی برگشت. حالا امیر به دست متهمی که خودش هم معتاد است به قتل رسیده. من برای گذشت تنها یک شرط دارم، اگر متهم اعتیادش را کنار بگذارد، من هم از قصاص می‌گذرم.»
حرف‌های غیرمنتظره مادر مقتول که فضای دادگاه را تحت تاثیر خود قرار داده بود با واکنش متهم روبه‌رو شد. سعید گفت: «من سال‌هاست به شیشه اعتیاد دارم و روز حادثه اصلا متوجه نبودم چه کار می‌کنم. تحت تاثیر مصرف شیشه دچار توهم شده بودم. وقتی امیر (مقتول) همراه دو برادرش به خانه ما آمدند، آنقدر ترسیدم که به آشپزخانه رفتم و مخفی شدم. در توهم شیشه، چاقویی که آنجا بود را برداشتم و به سمت امیر و یکی از برادرانش رفتم. با آن ضربه‌ای به گردن امیر زدم و فرار کردم. وقتی به آژانس سر کوچه رفتم و ماشین گرفتم، مدام گریه می‌کردم. اصلا قصد کشتن نداشتم و در توهم شیشه بودم. من از مادر امیر می‌خواهم مرا ببخشد و قول می‌دهم شرطی که گذاشته را انجام دهم.»
با ثبت دفاعیات متهم و با توجه به شرط مادر مقتول برای بخشش (ترک اعتیاد)، دستور انتقال متهم به کمپ صادر شد. او پس از چند ماه بستری شدن، روانگردان شیشه را کنار گذاشت و موفق به جلب رضایت ولی دم شد. او به این ترتیب توانست با قید وثیقه از زندان آزاد شود و چندی پیش نیز با دختر مورد علاقه‌اش ازدواج کند.
با این همه و از آنجا که براساس قانون، مجازات قتل، از دو جنبه خصوصی و عمومی مورد رسیدگی قرار می‌گیرد، متهم و ولی دم یک بار دیگر نیز به شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران احضار شدند تا شاهد برگزاری دادگاه از جنبه عمومی جرم نیز باشند.
در این جلسه که صبح دیروز برگزار شد، مادر مقتول بار دیگر درباره تصمیمش مبنی بر گذاشتن شرط ترک اعتیاد برای متهم صحبت کرد تا نوبت به متهم برسد. او که با لباس شخصی به جلسه آمده بود، با تشکر مجدد از مادر مقتول گفت: «مادر امیر با شرطی که برای من گذاشت باعث شد تا روانگردان شیشه را کنار بگذارم و به زندگی برگردم. من نیمه شعبان امسال با دختر مورد علاقه‌ام ازدواج کردم و می‌خواهم زندگی جدیدی را شروع کنم. از قضات می‌خواهم در حکم من از جنبه عمومی جرم نیز تخفیف قایل شوند.»
در پایان جلسه، قضات شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران وارد شور شدند و متهم را به یک‌سال حبس تعزیری و دو سال کار در خانه سالمندان به نحوی که هفته‌ای سه مرد مسن را استحمام کند، محکوم کردند. اگر مادر مقتول رضایت نمی‌داد؛ حکم دیگری در انتظار متهم بود.



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب