خباز: اقتصاد مقاومتی 34 سال پیش از سوی دانشگاه آزاد اسلامی آغاز شد/ برخی از همان ابتدا جوسازی علیه دانشگاه را آغاز کردند
مصطفی فیض، خبرنگار آنا در سمنان- دانشگاه آزاد اسلامی در طول حیات سی و چهار ساله خود فراز و نشیبهای زیادی را به خود دیده و اکنون میرود که با این تجربه گرانبها با تاثیرگذاری در مناسبات ملی و منطقهای در سطح جهانی هم به عنوان بزرگترین دانشگاه حضوری جهان در بین دانشگاههای مطرح دنیا قد علم کند و در موازنه علمی بینالمللی نقش انکارناپذیر خود را به نمایش در آورد.
این دانشگاه مردمی در طول بیش از سه دهه فعالیت اثربخش خود در کنار ناملایمات و بیمهریهای گاه و بیگاه، مورد توجه و حمایت مسئولان نظام و اقشار مختلف مردم در جامعه بوده است.
دکتر محمدرضا خباز یکی از آن هزاران حامی این دانشگاه مردمی است که چهار دوره نمایندگی مردم شهرستانهای کاشمر، خلیلآباد و بردسکن در مجلس شورای اسلامی را در کارنامه داشته و اکنون بر مسند استانداری سمنان تکیه زده است.
وی به عنوان بالاترین مقام اجرایی این استان بهتازگی از مجموعه توانمندیهای دانشگاه آزاد اسلامی سمنان بازدیدی 5 ساعته را به طور رسمی ترتیب داد که نشان از توجه و علاقهمندی او به این مرکز علمی دارد.
31 اردیبهشت، بهانه خوبی بود تا در سی و چهارمین سالروز تاسیس دانشگاه آزاد اسلامی در حاشیه این بازدید رسمی به سراغ وی رفته و از نزدیک با این سیاستمدار باتجربه به گفتوگو بنشینیم. با هماهنگی با مدیرکل دفتر وی، متواضعانه دعوت ما را پذیرفت و علیرغم مشغله زیاد و برنامههای از پیش تعیین شده در آخرین برنامه بازدید خود از واحد سمنان، همنشین ما در پاسخ به سوالات شد.
* درباره ضرورت ایجاد دانشگاه آزاد اسلامی در کشور چه نظری دارید؟
- اگر بخواهیم به ضرورت ایجاد دانشگاه آزاد اسلامی پی ببریم باید به سال 58 برگردیم. قضاوت کردن نسبت به دانشگاه بر مبنای فضای امروز جامعه ممکن است ما را از هدف دور کند . بهتر است موضوع را از سال 58 که جمعیت ایران 36 میلیون نفر بود، مورد بررسی قرار دهیم.
من سال 52 دیپلم گرفتهام یعنی 5 سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی. رفتن به دانشگاه برای جوانهای آن دوره یک آرزو بود، یک آرزوی دست نیافتنی. علت آن هم این بود که میزان پذیرش دانشگاهها بسیار محدود بود و جوانها علاقهمند بودند، زمینه ادامه تحصیل برایشان فراهم شود. از طرفی نگاه میکردند، میدیدند که در کشورهای پیشرفته ورود به دانشگاه نه تنها یک آرزو نیست بلکه راه هموار و آزادی است که هرکس دیپلم گرفت، می تواند وارد دانشگاه شود.
البته تفاوت دانشگاههای اروپایی با ما این بود که در آنجا ورود به دانشگاه آسان بود و خروج آن دشوار و ما بر عکس بودیم؛ در ابتدا بسیار سختگیری میکردند و با برگزاری آزمونهای سخت، رقابت سنگین و در سطح بالایی را به وجود می آوردند. در عین حال در هیچ جای کشور عدالت آموزشی چه از نظر امکانات و فضای آموزشی و چه از نظر دبیر و معلم و یا وسایل کمک آموزشی حاکم نبود. بنابراین خواست عمومی شرکت در یک آزمون عادلانه را طلب میکرد.
در شرایطی که رقابتهای تنگاتنگی شکل گرفته بود و پذیرفته شدگان دانشگاهها عموما هم از شهرهای بزرگ قبول بودند و شهرهای کوچک جز افراد باهوش و استعداد بالاتر از این نعمت محروم بودند؛ یک فکر ارزشمند و ماندگار از سوی آیتالله هاشمی رفسنجانی که از نزدیکترین شاگردان حضرت امام (ره) و رئیس مجلس شورای اسلامی وقت هم بودند به امام منتقل شد و بعد از آنکه ابعاد آن مطرح و توضیح داده شد، مورد توجه حضرت امام (ره) قرار گرفت و پذیرفتند که این کار انجام شود.
آنها هم کار را آغاز کردند؛ هیچ کس هم فکر نمیکرد که این اتفاق امروز بیفتد. در 35 سال پیش کسی نمیتوانست شرایط امروز را پیشبینی کند. بنابراین در آن روز یک فکر بکر، یک انگیزه بالا، یک توجه ویژه به نسل آینده، آن هم برای اینکه سطح عمومی و علمی کشور را ارتقا بدهند، باعث شد تا این اتفاق بزرگ بیفتاد. شکل گیری دانشگاه ابتدا از خانههای اجارهای در شهرها آغاز شد. یک فضای کوچکی را میگرفتند و یک مجموعه هیات مدیرهای ایجاد و رئیس آن منصوب میشد. در آن زمان از فضاهای نوبت بعد از ظهر مدارس دبستانی یا دبیرستانی هم برای تشکیل کلاسها استفاده میشد.
هدف اولیه بنیانگذاران این کار مبتنی بر عدم ارائه مدرک بود، چون فکر نمیکردند که این کار ارزشمند اینقدر مانند بنیان مرصوص در کشور شکل بگیرد. هرچه جلوتر رفت، قدم به قدم با استقبال بیشتر مردم روبرو شد. در این بین برخی ابتدا آغاز کردند به جوسازی که این دانشگاه آزاد اسلامی برای بچه پولدارها و ثروتمندان است. متاسفانه جو را اینقدر قوی کردند که عدهای از این افراد مقابل دانشگاه موضع گرفتند. ولی کم کم به این نتیجه رسیدند که بچههای افراد عادی هم امکان ادامه تحصیل دارند. چون هزینهاش قابل قبول بود و میشد تهیه کرد.
دانشگاه آزاد اسلامی به تدریج آنقدر پیش رفت که به عنوان رقیب وزارت علوم مطرح شد و در عین حال بخشی از مسئولیتهای آموزشی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و بعد هم با وجود مدارس سما بخشی از مسئولیتهای آموزش و پرورش را هم بر عهده گرفت. این است که به عقیده من امروز دانشگاه آزاد اسلامی ما بزرگترین دانشگاه حضوری غیردولتی دنیاست. یعنی شما در هیچ کجای دنیا دانشگاه غیردولتی حضوری را به این وسعت که هم در اقصی نقاط کشور و هم در خارج از کشور واحدهای مدرنی داشته باشد که بتواند با دانشگاههای آن کشور رقابت کند، نمیبینید.
بنابراین وقتی این موضوع پایه گذاری شد، ثواب و اجر و افتخار و سربلندی اش برای آن کسانی است که به لطف خداوند این فکر بکر در ایشان به وجود آمد و توانستند به این وسیله این بنای مرصوص و این بنیان جاویدان را در کشور پایه گذاری کنند و خوشبختانه همه مردم از آن بهرهمند هستند.
* 31 اردیبهشت امسال دانشگاه آزاد اسلامی سی و چهارمین سال تاسیس خود را جشن گرفت. به عقیده شما درطول سالهای گذشته این دانشگاه چقدر توانسته در ابعاد مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه اثرگذار باشد؟
- ببینید مثل این می ماند که شما در کشور دو وزارت علوم دارید. یکی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری که با اعتبارات دولتی و با وابستگی به بودجه عمومی کشور کار میکند و مدیرانشان مدیران صرفا هزینه هستند. یعنی پولی که از طرف دولت اختصاص داده شده را باید درست هزینه کنند و دیگری هم دانشگاه آزاد اسلامی است که مدیریت آن مدیریت درآمد و هزینه است و باید بتواند هم درآمد کسب کند و هم درست هزینه کند.
شاید در روزهای آغازین بیشتر به کمیت توجه میشد و کیفیت در اولویت نبود تا بتوانند همه را زیر پوشش قرار دهند اما چندسالی است که قدمهای موثری را برداشته و به کیفیت میاندیشند. همین دانشگاه (واحد سمنان) که امروز از آن بازدید کردیم در گذشته یک یا 2 رشته دکتری بیشتر نداشت اما اکنون با 26 رشته دکتری در حال خدمت رسانی است. این نشان میدهد که رویکرد عوض شده است و به سمت کارهای کیفی و بالابردن سطح علمی کشور حرکت میکنند.
یکی دیگر از ابعاد مثبت اقتصادی که میتوان ذکر کرد، این است که اگر دانشگاه آزاد اسلامی نبود افراد نمیتوانستند تحصیل کنند و برای ادامه تحصیل به خارج از کشور میرفتند که باعث خروج ارز از کشور می شد. از بعد ملی هم به دلیل قبول مسئولیت های سایر وزارت خانهها باعث کمک به دولت و کشور شده و بار بزرگی را از دوش دولت برداشته است و با دریافت مستقیم هزینه از خود مردم بر بودجه عمومی کشور و بیت المال فشار تحمیل نمیشود. در واقع اقتصاد مقاومتی که امروز مورد نظر مقام معظم رهبری است و بر آن تاکید دارند از 34 سال پیش از سوی دانشگاه آزاد اسلامی آغاز شده است.
در بعد فرهنگی میدانیم که وقتی سطح علمی افراد جامعه ارتقا پیدا کند، بسیاری از ناهنجاریها و معضلات اجتماعی کاهش می یابد. چرا که بر اساس پژوهشهای انجام شده میزان جرم و جنایت در میان افراد تحصیلکرده به مراتب کمتر از افراد فاقد تحصیلات دانشگاهی است. به طور مثال اگر تحقیقی در زندان انجام شود، شما میبینید که اکثریت افراد زندانی از تحصیلات دانشگاهی برخوردار نیستند. چون اگر کسی برود سراغ مدارج علمی، فی نفسه به دلیل آگاهی که برخوردار است و شخصیتی که برای خود قائل است، سعی میکند کمتر مرتکب جرم و جنایت شود. در بررسی آمارهایی که داشتهام هرچه سطح سواد بالاتر است در آن جرم و جنایت هم کمتر است.
بنابر این دانشگاه آزاد اسلامی در ابعاد مختلف علمی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی اثر گذار بوده و حتی از بعد بین المللی هم توانسته ما را به عنوان کشوری که توجه ویژه به زمینه های علمی دارد، مطرح سازد.
جالب بود که دکتر خباز به عنوان یک سیاستمدار کهنهکار اطلاعات نسبتا دقیقی از آنچه که در سی و اندی سال گذشته بر دانشگاه رفته است داشت. گویی خود یکی از مدیران دانشگاه بوده و در عرصه اجرایی این دانشگاه نقش آفرینی کرده است. شناخت و اشراف وی به وقایع تاریخ دانشگاه آزاد اسلامی باعث شد تا گفتوگوی خود را با موضوع عملکرد مدیریتی دانشگاه ادامه دهیم.
* ارزیابی شما از مدیریت در دانشگاه آزاد اسلامی چیست؟
- این دانشگاه 3 دوره مدیریتی را پشت سر گذرانده است. اول مدیریت آقای دکتر جاسبی که از زمان تاسیس دانشگاه آغاز و تا اواسط دولت نهم هم ادامه پیدا کرد. دولت نهم و دهم تلاش کرد که دانشگاه آزاد اسلامی را از حیث انتفاع خارج کرده و آن را به بهانههای مختلف و بی اساس و واهی تخریب کند. به عقیده من هم توهم بود. تصور میکردند موفقیت یک مجموعه ای از افراد در این کشور به دلیل وابستگی به این دانشگاه است در صورتی که دانشگاه راه خودش را میرفت و آن افراد به دلیل اندیشه بلندی که داشتند مورد تفقد و مورد توجه مردم واقع شده بودند نه به دلیل مناسباتشان با دانشگاه، فکر میکردند دانشگاه آزاد اسلامی عقبه موفقیتهای سیاسی این آقایان است. گفتند ما بیاییم این عقبه را قطع کنیم. یعنی برای یک دستمال، قیصریهای را میخواستند به آتش بکشند. آغاز هم کردند، طرحهایی را هم به مجلس آوردند. بنده در مجلس هشتم از جمله کسانی بودم که تمام تلاش خود را به کار بستم که نگذاریم این اتفاق بیفتد. چون من ثمرات دانشگاه آزاد اسلامی را در سطح جامعه دیده بودم. چراکه وقتی در شهری نظیر کاشمر و بردسکن که از شهرهای کوچک و دورافتاده محسوب میشدند، یک دانشگاه مجهز و وزین آزاد اسلامی داشتیم و منشأ خدمات بسیاری برای مردم آن شده بود پس نباید میگذاشتیم به این بنیان مرصوص لطمهای وارد شود. ما با همه وجود این شرایط را احساس می کردیم. ولی آقایانی درد این قضیه را نداشتند و درصدد اضمحلال و فروپاشی این دانشگاه برآمدند که ما و دلسوزان نظام خوشبختانه تمام تلاش خود را به کاربرده و پای این هدف ایستادیم. اکنون هم بسیار خوشحالیم.
صحبت که به اینجا می رسد، احساس میشود به واسطه تلاشهای زیادی که برای دفاع از دانشگاه آزاد اسلامی به خرج داده به نوعی نسبت به این دانشگاه احساس تعلق خاطر دارد، بنابراین فرصت را مغتنم شمرده و در لابهلای توضیحاتش میپرسیم.
* احساس واقعی شما نسبت به این دانشگاه چیست؟
- وقتی چشمم به تابلو یک دانشگاه آزاداسلامی میافتد، احساس میکنم دفاعهایی که ما در آنجا انجام دادیم، الان باعث خیر و برکت شده است. دانشگاه آزاد اسلامی فی نفسه به دلیل موقعیتهایی که داشت، دشمنانی هم دارد. به عبارتی دیگر هر چیزی که مهتر است دشمنانش هم بیشتر است. چراکه طمع در مورد موضوعات پرارزش و گرانبها بیشتر است. بحمدالله ما در آن روز دفاع کردیم و اکنون از اینکه این دانشگاه میتواند مثل یک ستاره درخشان بدرخشد، خوشحالیم و اگر مدیران آن به توصیههای آیت الله هاشمی رفسنجانی خوب عمل کنند، موفقیتشان دو چندان خواهد شد.
برمی گردیم به موضوع سوال و ادامه نظرش را جویا می شویم.
* دوران پس از آقای دکتر جاسبی را چگونه دیدید؟
به هر دلیلی آقای دکتر جاسبی کنار گذاشته شد و رئیس دانشگاه عوض شد. شاید خود آقای دانشجو هم نمیخواستند، اما متاسفانه سیاستهایی که درصدد فروپاشی دانشگاه بود، باعث شد که نه تنها زمینههای رشد گذشته ادامه پیدا نکند بلکه در بعضی جاها هم عقب ماندگی هایی را ایجاد کرد که خداوند متعال شرایط را عوض کرد و آب به جوی اولیهاش بازگشت.
* و دوران مدیریتی آقای دکتر میرزاده؟
من آقای میرزاده را از زمانی که رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور بودند، میشناسم. ایشان مدیر بسیار توانمندی است و اکنون هم از وقتی که ایشان آمدهاند بخشی از آن آب از جوی رفته را به مسیر خود بازگرداندند و عقب افتادگیها را جبران کردند و دانشگاه در ریل خودش افتاده و ما بسیار خوشحالیم که این بنای خیر و بنیان مرصوص بتواند مانند گذشته در مسیر افتخارآمیز خودش حرکت کند.
*پس با این حساب به نظر جنابعالی دانشگاه آزاد اسلامی توانسته در مسیر خود حرکت کرده و به نتایج مورد انتظار دست یابد؟
- ببینید انتظار خود بنده خیلی بالاست. من یادم هست که یک روز به اتفاق روسای دانشگاههای سراسر کشور خدمت مقام معظم رسیده بودیم. ایشان فرمودند من انتظارم از دانشگاه آزاد اسلامی بالاتر از دانشگاه دولتی است. چون یدک اسلامی را به دنبال میکشد. بنابراین دانشگاه آزاد اسلامی باید هم دانشجویانش، هم استادانش، هم مدیرانش و هم کارکنانش بیش از هر چیز دیگر دغدغه اسلام را داشته باشند. چون اسم اسلام پشت سرشان است.
البته باید اذعان کرد که تا حدودی هم موفق بودهاند ولی تا حدی که اسلام انتظار دارد در هیچ بعدی از ابعاد جامعه هنوز به هدف نرسیده ایم که باید تلاش کرد تا انشاءالله به هدف برسیم. برای اینکه حقی ضایع نشود سوالی مطرح میکنم: مثلا آیا در بعد صنعت، در بعد اقتصاد و یا در بعد اخلاق به آن جامعه ای که مورد پسند امام زمان هست، رسیده ایم؟ احتمالا نرسیده ایم. آیا بازار ما بازار مسلمین است؟ حتما نیست و فاصله داریم. به همین ترتیب دانشگاه آزاد اسلامی هم اینگونه است و باید بیشتر کار کند. بیشتر تلاش کند؛ چون اینجا کارخانه آدم سازی است این از همه جا مهمتر است و دعا میکنیم که ان شاالله موفق باشند.
با اینکه وقت تنگ بود و تکاپوی همراهان نشان از پایان گفتوگو را می داد اما به دلیل قرار گرفتن در ایام هفته روابط عمومی و ارتباطات حیفمان آمد که درباره وضعیت این حوزه پرکار و اثرگذار سوالی نپرسیم.
* نظر عالی ترین مقام اجرایی استان در مورد روابط عمومی چیست و چه انتظاراتی از این حوزه دارند؟
- ببینید روابط عمومیها پل ارتباطی هستند، پل ارتباطی بین مردم و حاکمان و باید ازیک طرف خواستههای مردم و از طرف دیگر خواستههای حاکمان را با هم تلفیق کنند و به گوش همه برسانند. کار روابط عمومی کار عشق است، کار ذوق است، کار دل است، کاری نیست که از هر کس بر بیاید و بتواند انجام دهد. مانند معلمی است. من معلمی را شغل نمی دانم. روابط عمومی هم عشق میخواهد.
آدم هر کاری را که انجام میدهد باید به آن عشق بورزد، در آغوشش بگیرد، دوستش داشته باشد. این در مورد فرد مسئول روابط عمومی. اما از سویی دیگر مدیران هم باید به روابط عمومیها توجه کنند، چیزی را از آنها پنهان نکنند. از آنها نترسند و نگویند ما آماری را می دهیم و ممکن است علیه خودمان استفاده شود. اشکالی ندارد که واقعیتها را بیان کنند.
روابط عمومیها هم نکات مثبت وهم نکات منفی را به اطلاع مردم برسانند. نکات مثبت تقویت شود و نکات منفی به حداقل برسد. بنابراین به نظر من از یک طرف حاکمان و مسئولان انتظار دارند که روابط عمومی چشم و گوش آنها باشد و خواسته حقوقی و علمی و قانونی آنها برای جامعه درست تبیین شده و بیان شود تا جامعه با همه وجود آن را درک کرده و پذیرای آن شود و از طرف دیگر مورد انتظار ارباب رجوع و مردم است. این است که کار واقعا سخت اما ارزشمندی است.
یکی از مهم ترین چالشهایی که در روابط عمومی مطرح است، بحث ساختار سازمانی این مجموعه است و این دستمایه آخرین سوال ما میشود.
*با گذشت سالهای دور و دراز در فعالیت روابط عمومی کشور، آیا از نگاه شما زمان آن نرسیده که ساختار اداری این حوزه اصلاح شود و در راستای تقویت این جایگاه اقدامی صورت پذیرد تا شاهد کارکرد هر چه بهتر آن درسطح جامعه باشیم؟
- این انتظار انتظار درستی است ولی متاسفانه اخیرا برعکس عمل شد، نه تنها ارتقا ندادند بلکه درحدی هم تنزل داده شد. اگر چه ما در دل و در نگاه و در افکارمان نسبت به این جایگاه تنزل نداشتهایم.
حضرت امام (ره) به دولت شهید رجایی توصیه میکردند کارهایی که انجام میشود به اطلاع مردم برسد. روابط عمومی هم کارش اطلاع رسانی است و این همه خدمت هم در حال انجام گرفتن است. اگر قرار باشد سطح روابط عمومی را تنزل دهیم چطور میتوانیم انتظار داشته باشیم که با شوق و ذوق و با علاقه بیشتر این نقش را به درستی ایفا کنند.
من معتقدم که حتما باید روابط عمومیها تقویت شوند. ما به این اقدام بصورت مکتوب اعتراض کرده ایم وانتظار داریم نظر ما مسموع واقع شود و جایگاه مجددا بازگشت داده شود. ما در عین حال که مصوبه را عمل کردیم، اما در دل جایگاه همان جایگاه بالا را حفظ کرده و تنزل ندادهایم.
فرصت به پایان رسید و تشکر از وقت با ارزشی که در اختیار ما گذاشته شد، کلام پایانی ما با دکتر خباز بود...
انتهای پیام/