«بیمادر» و سوژهای جذاب که حیف و میل شد!
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، فیلم سینمایی «بیمادر» حالا هفت روز است که در سینماهای سراسر کشور به اکران درآمده و در این مدت بیش از ۱۸ هزار نفر به تماشای آن نشستهاند، فیلمی که نخستین اثر بلند سینمایی در کارنامه سید مرتضی فاطمی در مقام کارگردان است و تعداد زیادی از چهرههای شناخته شده سینما در آن به ایفای نقش پرداختهاند.
امیر آقایی، پژمان جمشیدی، میترا حجار، علی اوجی و پردیس پورعابدینی بازیگران اصلی این فیلم سینمایی هستند، نامهایی که روی کاغذ میتوانند در جذب مخاطب تاثیرگذار باشند و هر کدام در کارنامه هنریشان یک یا چندین اثر خوب دارند، اما ترکیبشان با یکدیگر در این فیلم آنطور که انتظار میرفت جواب نداد و «بیمادر» نتوانست به یک اثر جریانساز در سینمای اجتماعی ما تبدیل شود.
فیلم سینمایی «بیمادر» نخستین بار در سال ۱۴۰۰ و در طول برگزاری چهلمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. دورهای که در آن آثاری همچون «موقعیت مهدی»، «علفزار»، «ملاقات خصوصی» و «برف آخر» بیشترین جوایز و توجهات را به سمت خود جلب کردند و اولین ساخته سید مرتضی فاطمی را به حاشیه راندند. این فیلم در هیچ یک از بخشهای جشنواره چهلم حتی نامزد دریافت سیمرغ هم نشد در بین نامزدهای بهترین فیلم اول جشنواره نیز جایی نداشت. بخشی که جایزه آن به هادی حجازیفر برای ساخت «موقعیت مهدی» رسید و دیگر نامزدهای آن نیز کاظم دانشی برای «علفزار»، امید شمس برای «ملاقات خصوصی» و آرین وزیر دفتری برای «بیرویا» بودند.
نقدهایی که در جشنواره از چپ و راست روانه شدند
تا پیش از برگزاری جشنواره چهلم، تبلیغات زیادی در رابطه با این فیلم صورت گرفت و باتوجه به اینکه فاطمی به عنوان یک چهره رسانهای، ظرفیتهای موجود در این حوزه را میشناخت و البته دوستان زیادی هم در میان اهالی رسانه داشت، نام این اثر در اکثر رسانهها و فضای مجازی به عنوان یکی از فیلمها شاخص جشنواره مطرح بود، اما زمانی که «بیمادر» به اکران درآمد، اکثر منتقدان و خبرنگاران، به نقد آن پرداختند و این فیلم همانطور که نتوانست نظر هیئت داوران جشنواره را به سمت خود جلب کند، برای منتقدان هم فیلم قابل دفاعی نبود.
فیلم «بیمادر» ریتم بسیار تندی دارد، تا جایی که برخی از اتفاقات هنوز به نتیجه نهایی نرسیدند، مخاطب با ماجرایی دیگر درگیر میشود. یکی از گرههای مهم قصه جایی است که نویسنده فیلمنامه سعی دارد مثلثی عشقی را در بین شخصیتهای اصلی داستان به وجود بیاورد، اما نشانههایی که (به زعم خود) برای به نمایش گذاشتن این مسئله در بخشهای مختلف قصه قرار داده است، نشانههای کمسو و ناپیدایی است که تماشاگر نمیتواند آنها را ببیند و حتی زمانی که از زبان شخصیتها میشنود هم توانایی پذیرفتن آنها را ندارد. همین مسئله باعث میشود هر سه ضلع این مثلث در طول قصه روند شخصیتیشان تغییر کند و ما با افرادی روبهرو شویم که با هیچ دلیل و برهانی نمیتوان حرفها و رفتارشان را پذیرفت.
وجود سکانسهای زائد و اضافه نیز یکی دیگر از نقاط ضعف «بیمادر» به حساب میآید، سکانسهایی که بود و نبودشان کمک زیادی به پیشبرد داستان نمیکند و به راحتی امکان حذف آنها در اثر وجود دارد. به این معجون تناقضهای موجود در رفتار شخصیتها را هم اضافه کنید، تناقضهایی که دائما تماشاگر را گیج میکند و اجازه ارتباط گرفتن با شخصیتها را به او نمیدهد.
سوژهای اجتماعی که حیف شد
اما «بیمادر» فیلمی نیست که سراسر ضعف باشد و حداقلهایی از سینما در آن به چشم نیاید. اتفاقا برعکس، اثری که توانسته در جشنواره فجر به نمایش دربیاید و حالا به اکران عمومی رسیده، فیلمی است که سوژه جذابی دارد و داستان ملتهب آن، صرفا اگر پرداخت بهتری داشت، میتوانست به یکی از فیلمهای ویژه در حال اکران تبدیل شود. یکی از نکات قابل توجه در رابطه با فیلمهایی که نقدهای منفی در رابطه با آنها زیاد است، این است که آن آثار شاید از نظر تمام منتقدان بهترین نباشند، اما هنرمندان بزرگی در مقابل و پشت دوربین آنها وجود دارد، هنرمندانی که خودشان در طول سالها فعالیت و تلاش، این توقع را در میان مخاطبان ایجاد کردند. پس اگر این فیلم یک اثر معمولی با چند بازیگر درجه دو و سه تلویزیونی بود، کسی انتظار خاصی از آن نداشت، اما ویژه بودن آن به ترکیب تیمی است که در کنار هم «بیمادر» را ساختهاند، تیمی که قطعاً میتواند از این شکست در جلب نظر منتقدان و به احتمال زیاد اکران ضعیف نیز درسهای زیادی بگیرد.
سینمای ایران این روزها شرایط عجیبی دارد، از طرفی فیلمهای کمدی فروش قابل قبولی دارند و اثری مثل «فسیل» حالا به پرفروشترین فیلم تاریخ سینما تبدیل شده و در جدول پرمخاطبترینها نیز به رتبههای بالای جدول رسیده است. این اقبال باعث شده مردم توجه بیشتری به سینما داشته باشند و به دنبال آثار دیگری برای تماشا، به سمت سالنهای مختلف بروند. در این شرایط، فیلمهای دیگر در حال اکران نیز میتوانند از موقعیت استفاده کنند و با جذب مخاطب، میزان فروش خود را بالا ببرند. فیلم «بیمادر» نیز از این قاعده مستثنی نیست. بسیاری از کسانی که به دنبال فیلمهای کمدی نیستند، یا آثار کمدی در حال اکران را تماشا کردند و حالا میخواهند به تماشای آثار اجتماعی و رئال بنشینند، میتوانند به این اثر به عنوان یک جایگزین نگاه کنند.
شاید یکی از بدشانسیهای فیلم سید مرتضی فاطمی این بود که نخستین اکران آن در ایران بود و تماشاگران سختپسند ایرانی اولین مخاطبان آن بودند، چون در جشنوارههای مختلفی که پس از فجر، شرکت کرد توانست در جلب نظر منتقدان و هیئت داوران آن رویدادها موفق عمل کند. مثل جشنواره بینالمللی فیلم داکا که «بیمادر» در آن رویداد توانست جایزه بهترین فیلم جشنواره را از آن خود کند.
در حال حاضر سینمای اجتماعی ما آثار قابل قبولی در گیشه دارد و تماشاگران میتوانند با انتخاب یکی از این فیلمها مثل «کت چرمی»، «سه کام حبس»، «بیمادر»، «مصلحت» و... رونقی هم به این گونه از آثار بدهند، فیلمهایی که ساخت شدنشان حتی با وجود ضعفهای ریز و درشت، میتواند چرخدندههای سینما را به حرکت دربیاورد و کاری کند که سینمای ما صرفا به سمت ساخت آثار کمدی نرود و سوژههای مختلف جایی برای عرض اندام داشته باشند.
انتهای پیام/