دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

وقتی امام جواد(ع) درخواست فردی را قبل از مطرح شدن، برآورده کرد

وقتی امام جواد(ع) درخواست فردی را قبل از مطرح شدن، برآورده کرد
یک کارشناس دینی گفت: می‌دانیم که ائمه اطهار (ع) مأمور هستند در زندگی شخصی طبق ظواهر عمل کنند، و به همین سبب بود که امام جواد (ع) در عین علم داشتن به ماجرای ترور، از آن انگور تناول کردند.
کد خبر : 853494

به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، امروز (دوشنبه) برابر با سی‌ام ذی القعده، سالروز شهادت امام محمد تقی (ع)، جواد آل‌الله است، امامی که در اوج مظلومیت و غربت در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسید، برای آگاهی از آخرین لحظات عمر دنیایی این امام همام با حجت‌الاسلام محمدمهدی مسجدی آرانی کارشناس دینی و از طلاب درس خارج حوزه علمیه مروی گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید:

** روایت مشهور درباره نحوه شهادت امام جواد (ع)

حجت‌الاسلام مسجدی آرانی درباره نحوه شهادت امام جواد (ع) بیان داشت: در رابطه با نحوه شهادت حضرت (ع) در نقل‌ها اختلاف است، اما مشهورهمین نقل است که ام‌فضل (دختر مأمون) که با هدف زیر نظر داشتن نهمین اختر آسمان ولایت، به عقد ایشان درآمده بود، از ناحیه معتصم ملعون (خلیفه عباسی) زهری دریافت کرد و مأمور شد تا امام را مسموم سازد. به همین منظور انگور‌هایی را زهرآلود کرد و به امام جواد (ع) داد.

وی افزود: ما می‌دانیم که ائمه اطهار (ع) مأمور هستند در زندگی شخصی طبق ظواهر عمل کنند، و به همین سبب بود که این امام شریف در عین علم داشتن به ماجرای ترور، از آن انگور تناول کردند، نقل است که ام‌فضل بعد از این کار به شدت پشیمان شد و گریه می‌کرد، اما چه فایده، محبوب‌ترین خلق خدا روی زمین را به شهادت رسانده بود و دیگر راه بازگشتی برای او از این جنایت نبود.

** کلیدواژه امام جواد (ع) برای زندگی

این کارشناس دینی ابراز داشت: حضرت امام جواد (ع) در تمام ایام زندگی با مشکلات فراوان مواجه بودند، اما هیچ کدام از این‌ها نتوانسته بود ایشان را از هدف و برنامه‌ای که داشتند، متوقف کند. ایشان توصیه‌های مکرر به صبر کردن دارند که در این زمینه نیز خود سرآمد زمان بودند.

وی ادامه داد: امام جواد (ع) به کسی که موعظه می‌خواست، می‌فرمودند: «تَوسَّدِ الصَّبرَ، و اعتَنِقِ الفَقرَ، و ارفُضِ الشَّهَواتِ، و خالِفِ الهَوى، و اعلَمْ أنّکَ لَن تَخلُوَ مِن عَینِ اللّه، فانظُرْ کَیفَ تَکونُ» (تحف العقول، ۴۵۵) یعنی صبر را بالش خود قرار بده و به واسطه صبر، آرامش را کسب کن، این اصل در سراسر سیره ایشان مشهود است.

** صبر امام جواد (ع) در شهادت

حجت الاسلام مسجدی آرانی با اشاره به اینکه در لحظات پایانی امام جواد (ع) رویه «صبر» برقرار بود، اظهار داشت: در عین اینکه ایشان در خانه خود هم مظلوم واقع شده بودند و از شدت اثر زهر، احوالشان دگرگون بود، اما باز هم ذره‌ای شکوه و شکایت از ایشان نقل نشده است. جز این هم انتظار نیست چرا که ایشان در روایتی مبنا را برای شیعیان واضح کرده بودند.

وی گفت: آنجایی که وقتی راهزنان محموله ارزشمند ایشان را به غارت می‌بردند و خبر به ایشان می‌رسد، در نامه‌ای شرح می‌دهند که تمام این جان و اموال ما، هدیه خداوند متعال است و چیز‌هایی هستند که اجازه استفاده از آن در مدت زمان محدودی به ما داده شده و در نهایت به مالک حقیقی خود باز می‌گردد. اگر اراده کند، ما از آن‌ها بهره می‌بریم و از این استفاده مسروریم، اما اگر این مواهب را از ما بگیرد، امتحان و بلایی است که باید صبر کنیم و با بی‌تابی اجر خود را از بین نبریم. (تحف العقول، ۷۲۶)

** چرا فرزند امام رضا (ع) به «جواد» معروف شد؟

این کارشناس دینی درباره اینکه چرا امام نهم به «جواد» معروف است، تصریح کرد: ائمه اطهار (ع) مظهر اسماء الهی در بین مخلوقات هستند و از اسامی خداوند متعال «جواد» است که به معنایی بسیار بخشنده است. این بخشش به نحوی است که منتظر درخواست شخص هم نیستند، بلکه متناسب با نیاز او و بدون درخواست به او عنایت می‌کنند. این امام جواد مظهر جود و کرم الهی هستند و این جلوه در وجود ایشان تجلی خاصی دارد.

وی افزود: البته در روایتی هست که این نوع عمل را وجود مبارک امام رضا علیه آلاف التحیة و الثنا به امام جواد (ع) سفارش کرده بودند. در روایتی از بزنطی نقل است که امام رضا (ع) نامه‌ای با این مضمون برای امام جواد (ع) فرستادند: به من خبر رسیده که غلامان و خادمان بیت هرگاه سوار بر مرکب می‌شوی تا از خانه بیرون بروی تو را از درب کوچک خانه بیرون می‌برند، این عمل ریشه در بخل آنان دارد تا از جانب تو به احدی خیر نرسد. از تو می‌خواهم به حقی که به عنوان پدر و امام بر تو دارم، رفت‌وآمدت جز از درب بزرگ خانه نباشد.

حجت‌الاسلام مسجدی آرانی خاطرنشان کرد: امام رضا (ع) در ادامه نامه خطاب به امام جواد (ع) می‌فرماید: وقتی سوار می‌شوی درهم و دینار همراهت باشد، احدی به تو عرض حاجت نکند جز اینکه به او عطا کنی. اگر عموهایت از تو درخواست کردند به آنان ببخشی کمتر از ۵۰ دینار مده، اگر خواستی بیشتر بپردازی اختیارش با توست، و اگر عمه‌هایت از تو درخواست نمودند کمتر از ۲۵ دینار نپرداز، بیشتر خواستی بپردازی حق با توست، من می‌خواهم خداوند به تو مقام و مرتبت دهد. انفاق کن و وحشت از تنگدستی و نداری نداشته باش که عنایت کننده‌ی به تو صاحب عرش است. (کافى: ۴/ ۴۳، باب الإنفاق، حدیث ۵؛ عیون اخبار الرضا: ۲/ ۸، باب ۳۰، حدیث ۲۰؛ بحار الأنوار: ۹۳/ ۱۲۱، باب ۱۴، حدیث ۲۴).

** وقتی امام درخواست یک شیعه را قبل از مطرح شدن، برآورده کرد

وی ادامه داد: نمونه‌های فراوانی از عنایت‌های جواد الائمه (ع) نقل است که کثرت آن‌ها مانع از بیان جملگی آن هاست، اما به قول شاعر: «آب دریا را اگر نتوان کشید؛ هم به قدر تشنگی باید چشید» از این باب به موردی از این بخشش‌ها اشاره می‌کنم: محمد بن سهل بن یسع قمی از افرادی است که به افتخار دریافت لباس متبرک از امام نهم (ع) نائل آمده است، او در این مورد می‌گوید: من در شهر مکه مجاور بودم. از آنجا به مدینه آمده و به حضور امام جواد (ع) رسیدم. در نظر داشتم که از آن امام عالی‌قدر درخواست کنم که به من لباسی به عنوان تبرک عنایت کند، اما فرصت نشد و از محضرش خداحافظی کرده و بیرون آمدم. در پیش خود گفتم: حالا که حضوری نتوانستم خواسته‌ام را به آقا بیان کنم، پس طی نامه‌ای از محضر آن گرامی خواسته‌ام را طلب می‌کنم.

این کارشناس دینی ابراز داشت: آن شخص می‌گوید: نامه‌ای نوشته و تقاضایم را در آن اظهار کردم. سپس تصمیم گرفتم که به مسجد رفته و ۲ رکعت نماز بخوانم، آنگاه ۱۰۰ مرتبه به درگاه الهی استغفاره کنم، اگر به دلم افتاد، که نامه را به حضورش می‌فرستم و اگر نیفتاد، نامه را پاره کرده و به دور بریزم. نماز را خواندم و بعد از نماز به دلم افتاد که نامه را به حضورش نبرم و آن را پاره کرده و از شهر مدینه بیرون آمدم و در همین موقع که به راه افتاده بودم، پیکی از راه رسید و لباسی را که در پارچه‌ای پیچیده بود، به همراه داشت. او از اهل کاروان از محمد بن سهل قمی می‌پرسید تا اینکه به من رسید و مرا شناخت. به من گفت: مولای تو! (امام جواد (ع)) این لباس را برایت فرستاده است. لباس‌های تقدیمی امام، ۲ لباس نرم و نازک بودند. احمد بن محمد گفته است: محمد بن سهل از دنیا رفت؛ من غسل دادم و در آن دو لباس اهدایی امام (ع) او را کفن کردم. (بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۴۴؛ فتح الابواب، ص ۲۴۳)

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب