دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
12 خرداد 1402 - 10:13
برنده نوبل  ادبیات:

جایزه نوبل مثل یک بمب در زندگی‌ام افتاد

جایزه نوبل مثل یک بمب در زندگی‌ام افتاد
برنده فرانسوی نوبل ادبیات در سال ۲۰۲۲، گفته است که این جایزه مثل یک بمب در زندگی او توانایی‌اش برای تمرکز روی ادبیات را محدود کرده است.
کد خبر : 850387

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری علم و فناوری آنا، «آنی ارنو»، برنده فرانسوی نوبل ادبیات در سال ۲۰۲۲، گفته است که هرگز این جایزه را نمی‌خواسته، مثل یک بمب در زندگی‌اش افتاده و توانایی‌اش برای تمرکز روی ادبیات را محدود کرده است.

در گفتگو با سالی رونی، رمان نویس، در آخرین روز جشنواره چارلستون، ارنو از طریق یک مترجم صحبت کرد و درباره رابطه عجیبش با جایزه نوبل توضیح داد.

او گفت: «می خواهم بی رحم باشم و بگویم که من جایزه‌ای را گرفتم که هرگز آن را نمی‌خواستم. جایزه نوبل روی سرم فرود آمد. مثل یک بمب در زندگی‌ام آوار شد. اختلال بزرگی در من ایجاد کرد؛ از زمانی که این جایزه را بردم، دیگر نمی‌توانم بنویسم و کار نویسندگی همیشه آینده من را تشکیل می‌داد.

«بنابراین حالا که دیگر نمی‌توانم امیدی به نوشتن داشته باشم، واقعاً عذاب می‌کشم. بله درسته، این افتخار بزرگی است و نشان می‌دهد که کار‌های من چقدر دیده شده‌اند- من چهل سال است که می‌نویسم.

«چیزی که مرا خوشحال می‌کند خود جایزه نیست، بلکه صبحت‌هایم با مردم است، وقتی به من می‌گویند که با خواندن آثارم خودشان را می‌بینند این باعث می‌شود که حس کنم این جایزه متعلق به من نیست، بلکه متعلق به همه ماست؛ این برای من ارزش دارد.»

ارنوی ۸۲ ساله نویسنده حدود ۲۰ کتاب است که در آن‌ها سعی کرده مرز بین داستان و خاطره و واقعیت را محو کند. او به رونی گفت که وقتی در ۲۰ سالگی شروع به نوشتن کرد، اعتماد به نفس کافی نداشت. «وقتی مثل شما نویسنده جوانی بودم، فکر نمی‌کردم که نویسنده خوبی هستم.. پر از شک و سوال بودم.»

او همچنین گفت: «عمل نوشتن ذاتاً عمل مبهمی است. از نوشتن می‌توانید برای اخته کردن و کشتن استفاده کنید، اما نوشتن در عین حال می‌تواند جایگزینی برای رستگاری باشد... ادبیات همیشه پتانسیل اخلاقیات را دارد.»

رونی که گفت خود شیفته فرایند نوشتن است از ارنو پرسید که چگونه کار می‌کند. ارنو گفت که وقتی شروع به نوشتن می‌کند حاضر است بمیرد، اما کارش را ناتمام رها نکند. او همچنین اغلب روی چندین کار به صورت همزمان کار می‌کند و بعد کاری که صدایش بلندتر است را فقط ادامه می‌دهد.

«در سال ۱۹۹۹، داشتم همزمان روی رمان‌های «سال‌ها»، «داستان یک دختر» و «اتفاق» کار می‌کردم. آن روز همزمان داشتم به رادیو و مرثیه‌ای که خیلی دوستش داشتم گوش می‌کردم. آن مرا به یاد سقطی که داشتم انداخت (جزئیاتش را در رمان «اتفاق» گفته‌ام.) بعد از آن من «اتفاق» را در عرض شش تا هشت ماه نوشتم و دیگر نمی‌توانستم روی چیز دیگری کار کنم.

رونی گفته که عاشق ارنو است. ارنو هم درباره رونی گفت: «مایلم از رونی تشکر کنم، چون چیز‌های زیادی با خواندن کتاب‌هایش یاد گرفتم. کتاب‌های او به من اجازه دادند تا نسلی که از من دور بود را بهتر بشناسم.»

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب