دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
با داستانی عجیب؛

فرزندان هندوی یک زن مسلمان الهام‌بخش یک فیلم هندی شدند

فرزندان هندوی یک زن مسلمان الهام‌بخش یک فیلم هندی شدند
یک فیلم جدید درباره یک زن مسلمان اهل ایالت کرالا در جنوب هند که سه فرزند هندو بزرگ کرده توجه‌ها را به سوی داستان عجیب و غریب این خانواده جلب کرده است.
کد خبر : 840072

به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری آنا، یک فیلم جدید درباره یک زن مسلمان اهل ایالت کرالا در جنوب هند که سه فرزند هندو بزرگ کرده توجه‌ها را به سوی داستان عجیب و غریب این خانواده جلب کرده است.

جعفر خان می‌گوید، وقتی اولین بار فیلم «ارادتمند شما، سریدهاران» را دید نزدیک بود زیر گریه بزند. برادرش سیدهاران، که هنگام تماشای فیلم کنارش نشسته بود، فردی بود که در پایان فیلم نتوانست جلوی اشک‌هایش را بگیرد.

جعفرخان و سریدهاران که هر دو یک نام خانوادگی دارند و هر دو ۴۹ ساله‌اند، برادر خونی هم نیستند-جعفرخان مسلمان و سریدهاران یک هندو است.

اما وقتی از جعفرخان پرسیدیم که سیدراهان حکم چه چیزی را برایش دارد، او گفت: «او برادرم است. نه، او از برادر هم به من نزدیکتر است. او همیشه کنارم است. نمی‌دانم او کیست رفیقم است.»

زنی که آن‌ها را با هم بزرگ کرده- یعنی مادر جعفرخان، خانم تنادان سوبایادا- در سال  ۲۰۱۹ فوت کرد. داستان او، در دورانی که داستان‌های تفرقه برانگیز و قطبی کننده جامعه هر روز در هند گزارش می‌شوند یک داستان تکان دهنده و عبرت آموز است.

سوبایدا سرپرستی آقای سریدهاران و دو خواهر بزرگترش-رامانی و لیلا- را در سال ۱۹۷۶ بر عهده گرفت، یعنی زمانیکه مادر آن‌ها هنگام به دنیا آوردن فرزند چهارمش از دنیا رفت. مادر این بچه‌ها کارگر خانه سوبایدا بود.

برادر‌ها می‌گویند که سوبایدا آن زمان حضانت بچه‌ها را به صورت قانونی به نام خودش ثبت نکرد، چون قانون آن زمان مثل حالا سفت و سخت نبود. آن‌ها همچنین قوم و خویشی نداشتند که تمایلی به پذیرفتن سرپرستی شان داشته باشدو پدرشان هم، چون توان مراقبت از آن‌ها را نداشت به سوبایدا اختیار تام داده بود.

سوبایدا آن زمان خودش دو فرزند داشت، جعفرخان و برادرش شهنواز و چهار سال بعد صاحب دختری به نام جوشینا شد. این بچه‌ها در کمال برابری و عدالت با هم بزرگ شدند.

داستان آن‌ها اولین بار در سال ۲۰۱۹ بعد از مرگ سوبایدا سر زبان‌ها افتاد- سریدهاران که آن زمان در عمان کار می‌کرد، نامه دردناک و پراحساسی برای مادرش در فیسبوک نوشته بود و از دوستانش خواسته بود که برای مادرش طلب مغفرت کنند.

بعد از خواندن آن نامه همه از او پرسیده بودند که او هندو است یا مسلمان، چون اسم او هندو بود، ولی مادرش مسلمان بود.

او در جواب‌هایش به این سوالات همیشه تاکید می‌کرد که هرگز نه سوبایدا و نه شوهرش حاجی عبدالعزیز از بچه‌هایی که حضانتشان را قبول کرده بودند نخواستند که به دین اسلام بگروند.

دین اسلام به آن‌ها یاد داده بود که بین انسان‌ها تمایز و تبعیض قائل نشوند و آن‌ها به فرزندانشان مهرورزی را آموخته بودند.

لیلا ۵۱ ساله می‌گوید هر وقت که دلش می‌خواست مادرش او را به معبد هندو‌ها می‌برد. داستان زندگی این خواهر و برادر‌ها و مادرشان توسط سیدیک پاراوور به فیلم تبدیل شده است. پاراوور از جمله افراد زیادی بود که تحت تاثیر بزرگ منشی سوبایدا قرار گرفته بود. این بچه‌ها که حالا هر کدام در شهر‌های مختلفی زندگی می‌کنند می‌گویند که هرگز نمی‌توانستند از این بهتر به محبت‌های مادرشان ادای دین کنند.

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب