دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
برگی از تاریخ؛

شرط امام خمینی برای قذافی دیکتاتور لیبی چه بود؟

شرط امام خمینی برای قذافی دیکتاتور لیبی چه بود؟
امام خمینی در پی نامه‌های مکرر قذافی برای دیدار با خود را رد کرد و برای ملاقات قذافی با خود شرط گذاشت. رهبر لیبی نخست مساله امام موسی صدر را حل کند.
کد خبر : 834679

به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری آنا، در هفتم اسفندماه ۱۳۵۷ یعنی ۱۵ روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عبدالسلام جلود نخست وزیر لیبی ضمن دیدار با حضرت امام خمینی (ره) از ایشان تقاضا می‌کند که اجازه دهد «معمر قذافی» شخصا به ایران سفر کرده و پیروزی انقلاب اسلامی را تبریک بگوید.

امام خمینی (ره) در جمله‌ای کوتاه چنین پاسخ دادند: «من فعلا به قم می‌روم و این دیدار را به وقت دیگری موکول می‌کنم.».  امام ۳ روز بعد به قم رفت و در تاریخ ۲ بهمن ۱۳۵۸ مجددا به تهران بازگشت؛ اما این دیدار هرگز به وقوع نپیوست.

قذافی بعد از انقلاب نامه‌های متعددی را به مناسبت‌های مختلف (پیروزی انقلاب، سالگرد پیروزی انقلاب، شهادت شهیدان مطهری، رجایی، باهنر، صدوقی، فرماندهان نظامی، زلزله بافت کرمان و …) به امام نوشت.

اظهارات امام در پاسخ به هیات لیبیایی نارضایتی قذافی را در پی داشت. قذافی دو ماه بعد دوباره جلود را به همراه نامه‌ای به ایران فرستاد و به صراحت از عدم تحقق دیدارش با امام گلایه کرد که نشان می‌دهد این مساله تا چه اندازه برای او اهمیت داشته است.

چهارم اردیبهشت ۵۸ عبدالسلام جلود مجددا با امام خمینی ملاقات کرد. امام در این دیدار گفت: «قضیه‌‏اى که براى ما و علماى ایران و سایر اقشار به طور معما درآمده است این فاجعه آقاى صدر است. من و علماى ایران براى این فاجعه بسیار متأثر هستیم، و این براى ما یک معمایى است که این معما حل نمی‌شود الّا به دست دولت لیبى. ما این معما را می‌‏خواهیم که برادر ما «معمر» و دولت حل کنند و ناراحتی‌هاى ما را به اتمام برسانند. من کراراً به وسایطى این معنا را تذکر دادم، لکن الآن نیز اکیداً تذکر می‌‏دهم که این معنا در شَعْب ما و در بین علماى ما انعکاس سوئى دارد؛ و من میل ندارم که بین ملت ما و دولت شما یک سوء تفاهمى باشد. من از شما می‌‏خواهم که این معما را حل کنید و موجب راحتى ما را فراهم کنید».

پس از سخنان امام، جلود ادعا کرد که امام موسی صدر از لیبی به ایتالیا رفته است. وی اظهار داشت که امام خمینی آخرین کسی است که مساله ربودن موسی صدر را به لیبی نسبت می‌دهد! جلود همچنین از امام خواست که برای رفع اتهمات از لیبی به آن‌ها کمک کند که امام در پاسخ گفت: «بگویید مقصود من این نبود که به شما یا به دولت شما تهمت بزنم. مقصود من این بود که شما قدرت دارید که در این ممالکى که نزدیک شماست و ایشان رفته‏‌اند در آنجا- به قول شما (ایتالیا) – در آنجا فعالیت بکنید و این معما را براى ما حل کنید»

امام خمینی همچنین در پاسخ به نامه قذافی بدون اشاره به درخواست ملاقات او، رهنمود‌هایی را ارائه کردند که نشان از تفاوت دیدگاه و عقیده امام و قذافی دارد.

امام ابتدا ادعای قذافی را مبنی بر نقش لیبی در پیروزی انقلاب اسلامی ایران اینطور پاسخ داد: «ملت شریف ایران همچون برادران اسلامی صدر اسلام و عصر وحی با فقدان سازوبرگ جنگی و با دست تهی، لکن با قدرت ایمان و ایثار خون و فداکاری در راه اسلام و سبقت به شهادت در راه هدف به پیروزی رسید و دشمنان مستبد و مستعمر ومستثمر را از صحنه خارج و در زباله دانی تاریخ دفن کرد. این اسلام و عقیده بود که ما را پیروز کرد»

ایشان در ادامه نکته‌ای را به قذافی گوشزد کردند که در حقیقت سرنوشت خفت بار قذافی هم نتیجه عمل نکردن به همین نکته است: پشت کردن به تعالیم عالیه اسلام و روى آوردن به غرب و شرق، مسلمین را با قریب یک میلیارد جمعیت و مخازن بسیار غنى تحت سیطره اجانب درآورده و شعائر و مخازن آن‌ها را به باد داده است. شما دیدید و ما هم شاهد بودیم که وحدت کلمه یک ملت شجاع ولى ضعیف با اعتماد به اسلام و خداى تعالى موجب غلبه بر غول‌هاى بین المللى شد و دست همه استعمارگران را قطع نمود. پس مسلمین باید براى به دست آوردن استقلال و آزادى این کلید پیروزى را به دست آورند و براى وحدت کلمه کوشش کنند. این شما سران دولت‌ها هستید که باید این فکر اسلامى را تعقیب کنید و دست از دشمنى و مخالفت با برادران خود بردارید. مسئولیت‌هاى دولت‌هاى اسلامى در پیشگاه خداى توانا و در پیشگاه ملت‌ها بسیار بزرگ است.

دولت‌هاى اسلامى باید دولت مصر را در این خیانت بزرگ که به اسلام و مسلمین نموده است به جاى خود بنشانند و با آن قطع رابطه کنند. ملت مصر باید دست این خیانتکار را از کشور خود قطع کند و ننگ سرسپردگى به امریکا و صهیونیزم را از ملت بزدایند.

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب