دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
خلق اثری دیگر از تئاتر موزه در ایران؛

میزگرد آنا با عوامل نمایش کاربردی «جهنم سرد» + فیلم

میزگرد آنا با عوامل نمایش کاربردی «جهنم سرد» + فیلم
کارگردان نمایش «جهنم سرد» گفت: تئاتر موزه یا کاربردی امروز با مخاطب نوجوانی سروکار دارد که هزینه‌های زیادی برای رفتن به اتاق‌های فرار و مافیا می‌کند، اما نمایش‌های تعاملی را هم کشف کرده و در همان روزهایی که کشور درگیر اغتشاشات بود، به دیدن نمایش «جهنم سرد» می‌آمدند.
کد خبر : 834252

گروه فرهنگی خبرگزاری آنا ـ زهره سعیدی: میزگرد نمایش «جهنم سرد» به کارگردانی میلاد جباری میلاد که مدتی است در موزه عبرت در حال اجرا است، با حضور کارگردان و عوامل نمایش در خبرگزاری آنا برگزار شد. در این میزگرد درباره شرایط برگزاری این نمایش، نحوه حضور عوامل و استقبال مخاطبان و اقبال تئاتر کاربردی صحبت شد.

حمیده خلدی مدیر تولید نمایش، محسن محمودیان، دستیار و بازیگرنقش ثابتی در نمایش، سیدحامد قریشی، دستیار نمایش، بهار گل آور، بازیگر نقش آژان، پارسا پیراسته، بازیگر نقش زندانی، داود اصغرنژاد بازیگر نقش دکتر حسینی، فرشاد قره داغی بازیگر نقش زندانی، رضا ریحانی، بازیگر نقش آژان، بهاره پوزش پور نقش مادر در این میزگرد حضور داشتند، مشروح این گفتگو را در ادامه می‌خوانیم:

** نمایش «جهنم سرد» پس از نمایش‌هایی، چون «زمان در حبس قصر»، «کمیته مشترک» و «دموکراسی سفارشی» به صحنه رفته و آیا این نمایش به پختگی رسیده سایر کار‌های قبلی است یا ارتباطی با هم ندارند و همینطور چه تفاوتی با کار‌های قبلی دارد؟

میلاد جباری مولانا: بله این نمایش فرزند خلف کار‌های قبلی است که امروز به پختگی رسیده، حاصل آزمون و خطاها، تجربه نگاری‌ها، ویرایش‌ها و من به عنوان کسی که قریب ۱۰ سال کار تئاتر کاربردی کردم و عمرم را پای این کار گذاشتم، اذعان می‌کنم که ما هیچ منبعی و حتی استادی نداریم که کار عملیاتی کرده باشد. هر کس هم کار کرده، کاملا پراکنده بوده و پژوهشی صورت نگرفته است. تئاتر کاربردی در شاخه میراث یا موزه مثل همین کار یکی از میان رشته‌های تئاتر و علمی‌ترین بخش آن محسوب می‌شود.

نکته جالب که می‌خواهم اشاره کنم این است که تاکنون مخاطبان اجرا‌های من نخبگان تئاتر و پژوهشگران هستند، اما الان می‌بینم که ما با مخاطب نوجوان و جوانی سروکار داریم که ظاهرا خیلی علاقه‌مند است. البته برایم قابل پیش بینی هم بود که این ساختار برای قشر نوجوان جذاب باشد، جوانان الان مبالغ زیادی هزینه می‌کنند که اتاق فرار را تجربه کنند و این نمایش هم یک بخشی مثل همان اتاق فرار بلکه تجربه فراتری از این کار و کار مافیا است. نکته دیگر هم تیم خوب و همراهی است که در این کار داریم حتی در شب و روز‌های برفی بچه‌ها در پلان‌های سخت شرایط را تغییر نمی‌دادند، این همراهی تیم خوب برای من خیلی جذاب است.

تئاتر کاربردی به خاطر تفاوت‌هایی که با تئاتر صحنه‌ای دارد از دشواری‌های خاص خودش تا نحوه تعامل با مخاطب، نیاز به آموزش‌های متفاوتی هم دارد حال شما تصور کنید سال‌ها ما یک نفر را آموزش می‌دهیم بعد به دلائل اقتصادی یا هر چیز دیگری یا مهاجرت می‌کند یا از این کار خارج می‌شود مثل خیلی از هنرمندان تئاترمان که این روز‌ها شرایط خوبی ندارند و وضعیت زندگی‌شان را متفاوت کرده‌اند.

** بازخورد‌های کار شما با توجه به متفاوت بودن این دست نمایش‌ها چطور بوده است؟

میلاد جباری مولانا: برخی تصور می‌کنند جوانان با تئاتر زاویه دارند و ممکن است با کار ما هم جبهه بگیرند، درحالی که ما خودمان هم تصور نمی‌کردیم این اندازه اقبال از سوی نوجوانان داشته باشیم. همین الان در سایت تیوال نظرات جوانان مشخص است و می‌توانید بخوانید، حمایت فضای مجازی هم از کار ما از سوی جوانان خوب بوده و همین مشخص است که اقبال ما در چه سطح است؛ بنابراین ما از مخاطب جوان و نوجوان حمایت داشتیم، اما از مسئولین هیچ حمایتی نداشتیم.

من واقعا اهل التماس نیستم، اما واقعا مسئولان ما باید این دست‌ کار‌ها را ببینند جزو واجبات است. ما نباید دنبالشان بدویم، اینکه یک عده مدام بهانه جلساتشان را می‌گیرند، واقعا این جلسات به چه کار می‌آید؟ وقتی خروجی از آن نمی‌بینیم! خروجی جلسات نرفته مدیران و ساختار تئاتر همین است که به ایده‌های جوانان بال و پر نمی‌دهیم.
من ماه‌هاست که در شهر‌های مختلف در حال آموزش تئاتر هستیم، جوانان زیادی را می‌بینم که با من مدام در تماسند و چه ایده‌هایی دارند و این وظیفه من است که به داد دلشان برسم و وظیفه مسئولین است که به این جوانان کمک کنند، ما اگر امروز جوان را به کمیته مشترک می‌کشانیم تا بگوییم آدم‌هایی بودند که سر آرمانشان ماندند، این تأیید رفتار غلط برخی مسئولین نیست این را به مخاطبم در تئاتر می‌گویم!

نمایشی دیگر از تئاتر موزه در ایران / تجربیاتی از تعامل بازیگر و مخاطب

آن‌چیزی که این جماعت بخاطرش در زندان شکنجه شدند را جوانان باید ببینند، انقلاب اسلامی خون چهارصد هزار شهید پایش ریخته شده که چنین درخت تنومندی شده است. اینکه یک مسئولی در جایی اشتباهی می‌کند دلیل نمی‌شود که من کارم را تحریم کنم، گرچه خدا شاهد است که من تمام تلاشم برای آدم‌های مظلومی بود که در همان کمیته مشترک پای آرمانشان ایستادند. آقایان مسئول، برادران در عرصه فرهنگ این را بدانید آنچیزی که این بچه‌ها را در این چند ماه به خیابان‌ها کشاند، کم کاری فرهنگی بود امروز من به واسطه نمایشم فریاد می‌زنم که اگر به داد فرهنگ مملکت و هنرمندان نرسید، فردا دیر است.

** خانم خلدی شما هم درباره تجربه حضور و تولید در این کار بفرمایید؟

حمیده خلدی: من مدیرتولید نمایش «جهنم سرد» هستم، خوشحالم که کنار این تیم حضور دارم. مدیر تولید بودن تئاتر کاربردی نسبت به کار‌های دیگر سخت‌تر است چرا که چیزی قابل پیش بینی نیست. ما نزدیک به سی اجرا رفتیم و تا دهم اسفند هم حضور خواهیم داشت و بلیت فروشی هم از سایت تیوال و گیشه فروش حضوری صورت می‌گیرد.

** قیمت بلیت این نمایش چقدر است؟

خلدی: قیمت بلیت ما ۱۰۰ هزار تومان است. برخی تصور می‌کنند که گران است، اما واقعا این کار با سختی‌هایی که دارد، قیمت بلیتش کم هم هست ضمن اینکه برای دانشجویان هم تخفیف قائل شدیم و در هر شب ظرفیت صد و سی نفر نیز برای کار وجود دارد و برخی شب‌ها حتی بلیت‌های کار سولد اوت هم شده است.

** خانم گل آور نقش شما یک آژان زن در کار است، چقدر این نقش با شخصیت شما نزدیک است؟

بهار گل آور: نقشم با شخصیت اصلی‌ام خیلی متفاوت است، اما با کمک دوستان فکر می‌کنم موفق شدم به خوبی از عهده نقش بر بیایم. برای این کار بیست روز قبل از کار تمرین داشتم که البته نسبت به بقیه خیلی دیرتر به گروه پیوستم و قطعا اگر کار ادامه پیدا کند هم در این گروه بمانم چرا که کار برایم خیلی جذاب و پر از هیجان بود.

** آقای پیراسته این چندمین کار تئاتر شماست و درباره نقشتان هم توضیح بفرمایید؟

پارسا پیراسته: من نقشم یک زندانی سیاسی کمونیست است و این اولین کار تئاترم است که با آقای جباری کار کردم. خوشبختانه ما تمریناتمان مناسب بود و من واقعا در این فضا زیست کردم و به راحتی توانستم از پس نقش بر بیایم.

** آقای اصغرنژاد شما نقش یک شکنجه گر دوران طاقوت را ایفا کردید، از خاطراتتان برایمان بگویید؟

داود اصغرنژاد (بازیگر نقش دکتر حسینی): برایم خیلی سخت است که توضیح بدهم، چون در نمایش همیشه از همه استنتاق می‌کنم. نقش من یک شکنجه گر البته نقشی نفس گیر است. ما یک روز برفی خیلی سرد در کار داشتیم که خود آقای جباری هم در کنار ما کفش و جورابشان را در آوردند و به احترام دوستانی که در حوض آب رفتند، پایان کار پابرهنه در حوض رفتند و از مخاطبان تشکر کردند این به نظر من بهترین لمس کار از سوی یک کارگردان است و این خود به ما درس زندگی داد. امیدوارم این تئاتر را بتوانیم در تمام ایران عزیزمان به اجرا ببریم.

به نظر من کسی که هنرمند است در هر شرایطی باید به هنر توجه کند و اگر حرفی دارد با هنر آن را فریاد بزند و کار نکردن بی معنی است. مثل اینکه یک آشپز و خیاط کارش را انجام ندهد.

فرشاد قره داغی: افتخارم است که برای دومین بار با آقای جباری کار می‌کنم و در کمیته مشترک هم بودم. نقش من یک زندانی سیاسی بود که جزو ۹ نفری هستم که دنبالشان هستند و بعد من را پیدا می‌کنند و ترور می‌شوم.
محسن محمودیان: بنده یار قدیمی گروه هنری نقاره خانه هستم و قدیمی‌ترین ارتباط در این تیم را با اقای جباری دارم یعنی از سال ۹۴ با هم کار کردیم از نقش مثبت آیت الله طالقانی به نقش ثابتی در این کار رسیدم.

امیدوارم روزی قدر تئاتر کاربردی را در ایران بدانند، ما فکرمی‌کردیم تئاتر را به خاطر اغتشاشات در این دوره حمایت نکنند، اما برایم جالب بود قشری که کف خیابان بودند کار ما را دیدند نسبت به کسانی که مشکلی هم نداشتند، بهرحال کار ما حقیقت را میگوید، در این مدت یک عده هم برای کار خرابی آمدند، اما آخر کار با چشمان گریان از در بیرون رفتند و بازخورد مثبت به ما دادند، امیدوارم روزی تئاتر کاربردی به آن حد اعلای خود در کشور برسند.

** آثار و بقایای کار‌های ثابتی هنوز زنده است

جباری مولانا: ثابتی برای من هیچوقت نمرده بود، به نظرم شهدا یک طور زنده اند ثابتی هم یک شکل دیگر زنده است، چون اثارش هنوز هست من حتی این را برای خود ثابتی هم در فضای مجازی نوشتم، این آدم برای جماعتی سیاست چید و شکنجه گاه برپا کرد که هنوز زنده‌اند و نفس می‌کشند. امیدوارم روزی برسد ما در کل دنیا چیزی به اسم زندان و شکنجه گاه نداشته باشیم، همه تبدیل به موزه شوند ما هم آنجا تئاتر کار می‌کنیم.

نمایشی دیگر از تئاتر موزه در ایران / تجربیاتی از تعامل بازیگر و مخاطب

بهاره پوزش پور: نقش من یک مادر باردار است که در اثر شکنجه‌های زیاد بچه‌اش را از دست می‌دهد. ما در این کار بازی نمی‌کنیم، زیست می‌کنیم و این زیست برای من خیلی دشوار بود و تمام تلاشم را کردم که باور پذیر باشد. زمانی که خودم در قالب این نقش فرو رفتم، متوجه شدم که چقدر بودن در این جایگاه دشوار است و واقعا بازی در این نقش برایم از جهت زیست کردن با شخصیت عذاب آور بود. من تا به حال تجربه کار صحنه‌ای فقط داشتم و این اولین تجربه کار کاربردی من بود و، چون در این دست کار ما با مخاطب بازی داریم، کار سختتر و شیرین‌تر است و قطعا اتفاقات پیش بینی نشده هم رخ می‌دهد.

میلاد جباری: ما برای اکت‌های مختلف پیش فرض‌های مختلف هم قرار دادیم مثلا اگر تماشاگر چنین واکنشی نشان دهد، بازیگر چه کند.

رضا ریحانی: من سرباز هستم. از شیراز به تهران برای سربازی آمده بودم و با گروه حرفه‌ای آقای مولانا آشنا شدم و یک هفته آخر به جمع پیوستم و این اولین کار تئاتر من است و علاقه دارم که این کار را ادامه دهم و همه سختی‌هایش را هم به جان می‌خرم.

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب