حمله چریکهای فدائی خلق به سفارت آمریکا در تهران
به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری آنا، حدود ساعت ۱۰:۳۰ صبح چهارشنبه بیست و پنجم بهمن ۱۳۵۷ یک گروه مسلح از اعضای سازمان چریکهای فدائی خلق ایران به سفارت آمریکا در تهران واقع در خیابان تخت جمشید حمله کردند و با مقابله تفنگداران دریایی مستقر در سفارت، درگیری بین طرفین آغاز شد. ساعت ۱۱:۴۰، محل سفارت در اختیاراعضای این گروه و سایر مردان مسلحی که گفته میشود از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران هستند درآمد و کلیه افراد حاضر در سفارت تسلیم مهاجمین شدند.
نیروهای کمیته انقلاب پس از اطلاع از این حادثه، خود را به محل رساندند و با بلندگوی دستی به مردمی که اطراف ساختمان سفارت تجمع کرده بودند، و نیز مهاجمین مسلح، توصیه کردند، آرامش خود را حفظ کنند و از ایجاد هرگونه آتشسوزی و تخریب محل سفارت خودداری کنند.
حدوداً ساعت ۱۲ ظهر کارکنان و افراد سفارت برای مذاکره با نیروهای کمیته در ساختمان مرکزی سفارت اجتماع کردند. نمایندگان کمیته انقلاب به مردم و مهاجمین اعلام میکردند که حمله به سفارت آمریکا توطئه «عمال پس مانده ساواک و دست نشاندگان فاسد رژیم پهلوی» است.
ویلیام سولیوان سفیر آمریکا در تهران که امروز، در حمله اعضای «چریکهای فدائی خلق» به همراه ۷۰ نفر از کارکنان این سفارت به گروگان گرفته شده بود، با کمک پاسداران کمیته انقلاب امام خمینی آزاد شد.
دکتر ابراهیم یزدی معاون نخست وزیر در امور انقلاب وارد محل سفارت شد و افراد مسلح را به حفظ آرامش فراخواند. سرهنگ توکلی رییس ستاد انقلاب که شخصا رهبری جلوگیری از حمله به سفارت امریکا را به عهده داشت گفت: «این توطئه است و آمریکا به این بهانه میخواهد در ایران نیرو پیاده کند»
سولیوان در کتاب «مأموریت در ایران» درباره واقعه ۲۵ بهمن ماه ۱۳۵۷ چنین مینویسد: دو دقیقه پس از مکالمه تلفنی با واشینگتن جهت ایجاد رابطه با حکومت جدید ایران، ناگهان باران گلوله از چند طرف به سوی سفارت سرازیر شد این طور که پیدا بود از ساعتها پیش عدهای با مسلسلهای کالیبر پنجاه و کالیبر سی در پشت بامهای ساختمانهای بلند اطراف سفارت موضع گرفته و با یک برنامه از پیش تنظیم شده در رأس ساعت ده و نیم صبح به سوی سفارت آتش گشوده بودند و بسیاری از شیشههای پنجرههای سفارت از دقایق نخست تیراندازی شکست و قطعات شیشه به درون اتاق ریخت.
در برابر این حمله ناگهانی ما چارهای جز این که در پناه دیوارهای زیر پنجرهها روی زمین دراز بکشیم نداشتیم. در سه اتاق قسمت ما در حدود بیست نفر پرسنل آمریکایی بودند و «چارلی ناس» معاون من در اتاق خود جلسهای برای ترتیب تخلیه بقیه اتباع آمریکایی از ایران تشکیل داده بود.
من در همان حال درازکش بر روی زمین به «ناس» و وابسته نظامی سفارت گفتم که با شماره تلفنهایی که از نخست وزیری آقای بازرگان و معاونان او گرفتهاند مراتب را به آنها اطلاع بدهند. حمله کنندگان ابتدا به محل اقامت من هجوم بردند و عملیات آنها در این قسمت نزدیک یک ساعت به طول انجامید.
به همین جهت ما وقت کافی برای تماس و استمداد از مقامات ایرانی به دست آوردیم. در داخل ساختمان سفارت بیشتر در راهروها که جای امنتری بود جمع شده بودیم و عدهای را هم به قسمت مخابرات که از تیررس مهاجمین دور بود فرستاده بودیم به تدریج همه به استثنای تفنگداران و وابسته نظامی به طبقه دوم پناه بردیم و در این موقع بود که حمله به ساختمان اصلی سفارت با تفنگهای پر قدرت (ژ – ۳) آغاز شد.
ما دفاع مؤثری نمیتوانستیم بکنیم و تنها میبایست ورود مهاجمین را به داخل ساختمان تا حد امکان به عقب میانداختیم به همین جهت به تفنگداران دستور دادم در مقابل درهای ورودی موضع بگیرند و سدی از گاز اشک آور در مقابل مهاجمین ایجاد کنند.
در این موقع صدای تیراندازیهای متقابل از بیرون به گوش رسید. این طور به نظر میآمد که قوای کمکی برای نجات ما فرستاده شده است و آنها مشغول زد و خورد با مهاجمین هستند. چند دقیقه بعد مهاجمین از سد گاز اشک آور گذشتند و وارد ساختمان شدند. قبل از رسیدن آنها به طبقه دوم من به کلیه کارکنان امریکایی سفارت و پرسنل نظامی گفتم که بدون هیچ گونه مقاومتی تسلیم شوند و خود در حالی که دستها را به علامت تسلیم روی سرم گذاشته بودم پیشاپیش همه حرکت کردم.
ژنرال رئیس هیئت مستشاران هم پشت سر من به راه افتاد و بقیه نیز به همین ترتیب عمل کردند ایرانیان مسلح ما را به طرف اتاق انتظار هدایت کرده و با خشونت به بازرسی بدنی ما پرداختند ...
در این احوال یک گروه دیگر افراد مسلح که ظاهراً از گروه نجات بودند وارد شدند و بین آنها و گروه اول کشمکش شدیدی در گرفت در رأس گروه نجات مرد جوانی بود که اسلحهای با سرنیزه به دست داشت و در رأس مهاجمین مردی با تفنگ ۴۷ - AK دیده میشد.
در جریان گفتگوی دو گروه مسلح تیری در داخل اتاق شلیک شد و عدهای بی اختیار بر روی زمین دراز کشیدند با اینکه همۀ ما بازرسی بدنی شده بودیم. رئیس گروه مهاجمین مدعی شد که تیراندازی از طرف امریکاییان بوده و اسلحه را به طرف ما نشانه رفت. سرانجام مسأله به نحو شایستهای حل شد آمریکاییها یک به یک از اتاق و از ساختمان خارج شدند و در آنجا مورد استقبال آقای یزدی، معاون نخست وزیر، قرار گرفتند.
انتهای پیام/