حکمرانی نو و ایران آینده
خبرگزاری آنا- اتفاقات تلخ میتواند میوههای شیرینی داشته باشد. بعد از موقعیتهای سخت، شرایط برای تغییرات سازنده فراهم میشود. اصل پیشرفت هم در همان تغییرات نهفته است وگرنه جیبهای پر پول و زیرساختهای قوی همه آثار و نتایج پیشرفت هستند، نه خود پیشرفت.
فقط باید حواسمان باشد شرایط، ساختارها و فرایندها، اجازه تصمیمگیری و تدبیر درست را بدهند. تاکنون به خاطر بهرهمندی از منابع زیاد، کشور را با تخصیص منابع مدیریت کردیم و به بهینهسازی و ارتقای بهرهوری توجه کافی نداشتهایم. الان به خاطر رو به پایان رفتن منابع و امکان بهرهبرداری از آن از یک سو و ضعف در تولید رفاه کافی برای مردم از سوی دیگر، حکمرانی، تدبیر امور و شرایط اقتصادی کشور دشوار شده است و دیگر سیاستمداران نمیتوانند به پشتوانه وفور منابع با آزمون و خطا و برخی رویکردهای ناصحیح به اداره کشور بپردازند و اتفاقا چنین شرایطی برای پیشرفت و بهبود بسیار خوب است. حال که رهنمودهای مشفقانه و توصیههای کارشناسی در سالهای گذشته کمتر مدنظر مدیران و تصمیمگیران قرار گرفته است امید میرود شرایط دشوار اقتصادی و معیشتی، نظام تصمیمگیری کشور را بر روی ریلهای صحیح قرار دهد. اعتقاد دارم آینده ایران درخشان است.
تصویرپردازی در خصوص آینده ایران، بدون توجه به مولفههای آن در ذهن مردم و جامعه، قابل حصول و مفید نخواهد بود. سناریویی که بدخواهان کشور برای آینده ایران طراحی نموده و در حال ارائه هستند بر پایه ترس بوده و سعی دارند ایران را در آینده، ویران شهری تصویر کنند تا نخبگان کشور را متقاعد به مهاجرت نمایند و به تدریج زمینههای نابودی و تجزیه ایران را فراهم کنند، چراکه در طراحیهای ژئوپلتیکی و ژئواکونومیکی آنها هرگز نه در گذشته و نه در آینده ایران مقتدر و پیشرفته جایگاهی نداشته و ندارد.
در چنین شرایطی بر هر ایرانی که دل در گروه اعتلای میهن و خدمت به مردم دارد واجب است با تدبیر و طراحیهای صحیح سناریویی بر پایه امید و مبتنی بر آرمان شهر برای ایران آینده تصویر کند و عزم مردم و جامعه را برای دستیابی به آن بسیج نماید. شاید عدهای ایراد بگیرند در جامعهای که بخشی از آن معترض هستند صحبت از آینده و برنامه ریزی برای آن محلی از اعراب ندارد.
اعتقاد دارم اتفاقا اعتراض و البته نه اغتشاش، لزوما چیز بدی نیست. ما پزشکان اعتقاد داریم درد چیز خوبی است چراکه نشان از وجود یک بیماری و آسیب دارد که توجه پزشکان را به آن بیماری جلب میکند. اعتراض در جامعه هم نقش آن درد در بیمار را دارد که در نهایت به نفع بیمار و جامعه است. در درون هر اعتراض یک مطالبهای برای تغییر وجود دارد. جوامع خواهان تغییر باید برای آینده تصویرپردازی داشته باشند که ریشه در میل به تغییر دارد. اگر دلسوزان ایران آیندهپردازی مبتنی بر امید و اصلاح نکنند بدخواهان آن، ایران آینده را مبتنی بر ترس و ویرانی تصویر خواهند کرد. از زاویهای دیگر اگر جامعهای دچار مشکل و غم باشد، رویاپردازی برای آینده سازی جامعه یکی از راه حلهای برون رفت از مشکلات و ایجاد تحرک اجتماعی برای حرکت به وضع مطلوب است.
در تصویرپردازی از ایران آینده باید به ملاحظات و نکات ذیل توجه کرد:
۱- با توجه به تاکیدی که رهبر معظم انقلاب اسلامی در رهنمودهای خود در ۱۹ دی ماه امسال بر لزوم تحول در حوزههای مختلف کشور داشتند در مرحله نخست درک صحیح تغییر و به دنبال آن انعطاف در برابر تغییرات، استقبال از تغییر و در نهایت عاملیت برای تغییرات لازم و ضروری به نظر میرسد. منع فرار از مسئولیت و مبارزه با هرگونه فساد، تبعیض و تعارض منافع و استقبال از شفافیت باید مورد توجه جدی باشد. یقینا در این مسیر بوروکراسی برای بقای خود مقاومتهایی خواهد کرد تا کشور را به بینظمی بکشانند.
۲- برای دستیابی به وحدت بیشتر در جامعه تصویر مطلوب ایران آینده باید به گونهای باشد که قاطبه مردم را همراه سازد و همه با طیب خاطر برای تحقق آن به حرکت در آمده و همراهی نمایند و توان اقناع و متقاعدسازی و بسیج جوانان کشور با نگاههای متنوع را داشته باشند و شاید محوریت عقلانیت و دانش مبتنی بر سنتهای الهی که مورد تاکید آموزههای دینی ما نیز هست میتواند در این مسیر راهگشا باشد.
ایران آینده باید به گونهای تصویر شود که همه باور داشته باشیم در ایران آینده، عقلانیتر از سایر نقاط جهان تصمیمگیری میشود. فرزندان ما یاد میگیرند عقلانیتر تصمیم بگیرند. در این مسیر برای سعادت ملت و منافع ملی در صورت لزوم، تغییرات دیدهمانی در حوزههای مختلفی نظیر امنیت ملی، امنیت غذایی، امنیت انرژی، امنیت اجتماعی و اشتغال و امنیت آبهای سرزمینی و زیستمحیطی باید در دستور کار قرار گیرد.
۳- ایران ظرفیتهای بزرگی برای پیشرفت و توسعه دارد که در صورت اتخاذ رویکردها و تدابیر صحیح، آینده درخشان دور از ذهن نیست. ما میتوانیم به اندازه کل چین و اروپا، صنایع پتروشیمی داشته باشیم، تجارت و صادرات بزرگی از کامودیتیها در منطقه را راهاندازی کنیم، با کنسرسیوم بنگاههای کوچک و ایجاد شرکتهای بزرگ، وارد بازارهای آسیای مرکزی شویم؛ با خوشهبندی و ماموریت محور کردن شرکتهای دانشبنیان به بازار صنایع پیشرفته وارد شویم، بهرهبرداری از معادن خود را مدبرانهتر مدیریت کنیم، اهتمام ویژه به مولدسازی داراییهای دولت داشته باشیم و یا با اعمال دیپلماسی اقتصادی فعال در منطقه از مجاورت و نزدیکی جغرافیایی با منطقهای که ۴۴ درصد کل ذخایر دنیا در آن قرار دارد بهرههای فراوان برای پیشرفت و توسعه کشور ببریم و دهها ظرفیت و فرصت انباشته که کمتر مورد توجه قرار گرفته است را فعال کنیم.
علت اصلی عدم تحقق عملی این فرصتها، عدم میدان دادن به مردم در عرصه اقتصاد و صنعت است. دولتها در سالهای گذشته به جای نظام بخشی، تولیگری و صدور مجوز فعالیتهای اقتصادی و صنعتی، خود به عنوان متصدی و رقیب کنشگران فعال، وارد این فعالیتها شدهاند و مانع از فعالیتهای بخشهای مردمی، خصوصی و تعاونی در این حوزه گردیده و در چند سال گذشته به علت سرمایهگذاری منفی در کشور و کاهش منابع، توان فعالیت کافی را از دست داده و طبق عادت قدیمی خود، مجوز و امکان سرمایهگذاری مردمی و خصوصی را در عرصههای مختلف را فراهم نمینمایند و گرنه اقتصاد ایران ظرفیت بزرگتری از بودجه دولت دارد که بلا استفاده مانده است.
۴- از فرصت بزرگ بازآرایی نظام بینالمللی جدید، باید حداکثر بهرهبرداری را به نفع منافع ملی به عمل آورد. انتقال ثروت جهان از غرب به شرق آسیا، رقابت قدرتهای بزرگ جهانی با یکدیگر و موقعیتهای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی ایران در مسیر کریدورهای اقتصادی مهم در ارتباط با چین، روسیه و هند فرصتهای بزرگی برای آینده ایران است.
علیرغم شلوغکاریهای سیاسی آمریکا و اروپا در خصوص اعتراضات اخیر کشور، تحولات کلان روندهای ژئوپلیتکی و جایگزینی نظام چندقطبی به جای نظام تک قطبی که همواره سر ناسازگاری و تحمیل خواستههای نامعقول خود را به ما داشت، ایران آینده را در یک شکاف ژئوپلتیکی در این صفبندی جهانی قرار میدهد که فرصت دیپلماسی فعال توامان با غرب و شرق با حفظ عزت، حکمت و مصلحت را میدهد که در صورت تدبیر صحیح برای بهرهمندی از این فرصت و کنشگری فعال در فرایندهای منطقهای، فرامنطقهای و جهانی میتواند اقتصاد و بازار بزرگی را در اختیار پیشرفت و توسعه ایران آینده قرار دهد.
۵- توجه داشته باشیم ایران، تمدن پرافتخار چند هزار سالهای دارد و از ژنتیک فرهنگی پایداری برخوردار است. چنین شرایطی جامعه ایران را برای تغییرات دچار کندی و دارای اینرسی مینماید و هرگونه نوسازی در حکمرانی با یک فاز تاخیری منتج به نتایج مورد نظر در جامعه و وحدت آفرینی میشود؛ بنابراین نباید چنین تصور کنیم که هر وقت تصمیم گرفتیم، میتوانیم راه بیفتیم. باید به موقع دست به تدبیر و طراحی بزنیم تا در زمان مورد انتظار ثمره لازم را به دست آوریم.
انتهای پیام/