تبیین تفاوت عقل معاش و برنامهریز و تدبیری که آخرتساز میشود
به گزارش خبرنگار گروه استانهای خبرگزاری آنا از زاهدان، حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه در دومین همایش ملی حکمت و ادبیات در فرهنگ و تمدن اسلامی به میزبانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد زاهدان گفت: معاونت علوم انسانی و هنر سال گذشته همایش ۱۵ روزه حکمت اسلامی و علوم انسانی را برگزار کرد، تجربه مفید سال گذشته این معاونت موجب شد پس از تدابیر مختلف امسال ۹ همایش مستقل در پی سلسله همایشهای سال گذشته داشته باشیم که استانها مشارکت کردند و بحمدالله برگزار میکنند.
عبدالحسین خسروپناه افزود: در دانشگاه آزاد اسلامی واحد زاهدان همایش حکمت و ادبیات در فرهنگ و تمدن اسلامی پذیرفته شد و برای سال آینده مبحث حکمرانی و علوم انسانی را در نظر گرفتهایم که در یکی از واحدهای استان سیستان و بلوچستان برگزار میشود.
وی توضیح داد: حکمت از واژههای دینی و قرآنی است که از صنف علم است، «یعلمهم الکتاب و الحکمه» در قرآن آمده، معلوم میشود که کتاب حقیقتی معرفتی و علمی بوده و حکمت هم از این صنف است، حکمت علم نافع بوده، علم نافعی که مبتنی بر عقل نظری و عقل عملی و عقل معاش و عقل معاد است، اگر علم نافعی که زاییده عقلانیت است یعنی عقلی که هست و نیستها و باید و نبایدها را درک میکند و عقلی که پیوند دانش و ارزش را دارد.
معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی تشریح کرد: عدهای هستند که نگاهی پوزیتیویستی به علم دارند و میگویند علم کاری به ارزشها ندارد و با هست و نیستها کار دارد، باید بدانند علوم پیوند وثیقی با ارزشها دارند؛ بهعنوان مثال در علوم انسانی و اقتصاد که یکی از موضوعات آن مالکیت است، گستره مالکیت و عدالت مطرح است که آزادی اقتصادی و حتی مشارکت دولت حداقلی یا حداکثری دارند.
خسروپناه مطرح کرد: این موارد موضوعاتی است که با ارزشها سر و کار دارند، آزادی و عدالت ارزشند، بنابراین حکمت یک علم نافع است که از عقل نظری و عملی استفاده میکند و عقل معاش یعنی عقلی که ماکس وبر تأکید میکند بر پایه عقل برنامهریزاست.
معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی خاطرنشان کرد: اما تفاوت عقل معاش با برنامهریز در آن است که کنار عقل معاش و عقل دنیوی عقل معاد است. یعنی عقل برنامهریز آخراندیش، یعنی تدبیری که برای دنیا انجام میدهیم طوری باشد که به زیستی اجتماعی منجر نشود که آخرتسوز باشد، بلکه باید آخرتساز باشد و حیات طیبه آخرتساز را تأمین کند
خسروپناه تشریح کرد: چنین علمی با مشخصات فوق حکمت نام دارد و حکمت لازمه آن فضیلت است و ادبیات ما مملو از فضیلت است، وقتی بوستان سعدی را میخوانید، مثنوی معنوی را و با غزلیات حافظ و شعرای برجسته دیگر انس میگیرید میبینید که موتیو بسیاری از اشعار مملو از تواضع، فروتنی، دوری از تکبر و روی آوردن به فضیلتهای آخرتساز است.
وی متذکر شد: ادبیات ایران صرفاً ادبیاتی نیست که فقط لغت یاد دهد، بلکه دارای فرهنگ حکیمانه، فرهنگساز و تمدنساز است، رضا پیوند وثیقی بین حکمت و فرهنگ، حکمت و تمدن و حکمت و ادبیات است. معمولاً معنا، دانشها، باورها، اعتقادات و سبک زندگی را فرهنگ میگویند و تمدن ساحت سختافزاری بشر است، همانند ساختمانی که بر پایه دانش معماری ساخته میشود.
معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی بیان کرد: در اینجا دانش معماری میشود فرهنگ و وجوه سختافزاری ساختمان که موجب مقاومت آن در برابر حوادث میشود که میتوان از آن به تمدن تعبیر کرد. ساخت مساجد در هر منطقهای نمونه بارزی از فرهنگ و تمدن است و اگر فرهنگ و حکمت با هم پیوند بخورند فرهنگ حکیمانه باشد یا تمدن با حکمت پیوند بخورد و تمدن حکیمانه باشد، طبیعتاً انسان از هویتی برخوردار خواهد بود که این هویت دانش قاتل بشر نمیسازد.
خسروپناه اظهار کرد: علم فیزیک کوانتوم، کوانتوم مکانیک، اصل عدم قطعیت و نسبیت که انیشتین مطرح کرد در حقیقت دانش است، اما از این دانش برای نسلکشی و ساخت بمب اتم استفاده کردند که موجب مرگ هزاران نفر در ژاپن شد، این یعنی فرهنگ و تمدنی که فاقد حکمت است، چراکه حکمت پیوند با فضیلت دارد و اگر حکمت پشتوانه فرهنگ و تمدن نباشد قطعاً فضیلت هم پشتوانهاش نیست و به جای آن فضیلت جایگزین میشود و وقتی رذیلت آمد به جای اینکه حیات طیبه را تبیین کند و هویت انسان را به زیبایی بشناساند که شامل دانش، بینش، انگیزش، گرایش، کنش و واکنش اجتماعی و سبک زندگی است، دانشی را تبیین میکند که در آن حکمت نیست، چراکه از ساحت این ۶ مورد دور است.
وی مطرح کرد: ادبیات ایران مملو از بیان حکمت نظری و عملی است و فرهنگی که مبتنی بر ساحت ۶ مورد ذکر شده بنا شده باشد حکمتی اصیل و با فضیلت به همراه دارد که مشخصاً فرهنگ حکیمانه نام میگیرد و برای جامعه بسیار مؤثر و مفید است.
انتهای پیام/