آفرینش، دل در گرو نام زهرا (س) دارد
گروه استانهای خبرگزاری آنا؛ شاکله خلقت و قصه آفرینشِ اشرف مخلوقات به محور انسان بدون محدودیت در جنسیت رقم خورد و اساس «تبارکالله» نیز در گرو نام زن و یا مرد محدود نشد تا کارگاه آفرینش به نام انسانِ تعالی یافته، بالنده شود و کائنات، مأمور به سجده تبعیت و عبادت انسانی شد که به گره معنویت با خدا و رعایت بایستهها، شایسته کُرنش ملائک شد.
به نگاه خاص الهی، مرد، نماینده عقل و تفکر متولد شد و زن که ریحانه خلقت است بر اساس احساس، تعالی یافت تا قدرت نرم او در تحمل دوران بارداری و تربیت فرزند، مؤثر باشد و این مطلب در دایره همان لازم و ملزوم به نوعی طراحی شده که بدون جمع عقل و احساس به نمایندگی مرد و زن، نمیتوان توقع پرورش انسان را حتی در خاطر مرور کرد، چه به آن برسد که تکامل را تا رسیدن به قلّههای انسانِ کامل از او انتظار داشت.
زن و مرد در رفتار فیزیولوژیکی خلقت نیز لازم و ملزوم یکدیگرند و هیچ تعالی و برتری، متوجه هر یک از دو جنسیت نیست و بقا وابسته به حضور توأمان زن و مرد است.
زن، زندگی و آزادی، تمام نکات متعالی از بازه زمانی حضور زن را تبیین میکند؛ اما در تفسیر و تعریف بایستههای متعالی از گوهر و دُردانه وجود، به نِکبتِ غرب در استفاده ابزاری از زن به عنوان شاکله لذّتِ صرف در ابعاد حیوانیِ قصه آفرینش راه مییابد.
اما در این رسالتِ سبزِ زندگی، اگر قرار باشد سهم انسان با محور مرد و زن را مشخص کنیم؛ بیگمان، سهم زن بعد از توجه به مساوات در کُنه خلقت، متوجه بانوان خواهد بود که به عنوان نماینده عشق و احساسِ مترتب به آیین عشق، میتوان وصول به اصل را در مسیر قلوب عاشق به سوی خالق، تصور کرد و اساس خلقت زن بر ناز استوار شد و مرد با تمام شوکت عقلانی بر محور نیاز، مطرح شد تا تفسیر حدیث «لولاک» در تبیین فلسفه خلقتِ کائنات به نام نامی و سرآمد زهرای اطهر سلاماللهعلیها بنشیند و انسان کامل، حضرت نبی مکرم اسلام(ص) نیز به شوق و ذوق خدایی با تمام مکنت و شوکت الهی، دستبوس زن برآمده کارگاه خلقت باشد و او را مادر خویش بخواند که اشاره به اصالت عالم وجود به محور زهرا سلاماللهعلیها دارد که اگر زهرا نبود؛ محمد و علی علیهمالسلام و به تبع آن کائنات، هرگز فرصت بودن را تجربه نمیکردند.
زهرا سلاماللهعلیها نماینده متعالی کارگاه آفرینش به شکلی در قالب یک زن، نمود تاریخی؛ بلکه روحانی و معنوی مییابد که قبل از او، زن در باور عرب جاهلیت، موجب وهن مردان تلقی میشد و این خلقت خدایی چنان در سفره آفرینش، برکت و حرکت آفرید که جهان از ازل تا ابد، وامدار نگاه زن معرفی شد و تا آنجا که در حدیث کسا، حضرت باریتعالی، اهالی کسای یمانی را به محور زهرا سلاماللهعلیها معرفی کرد در حالی که سه امام و آخرین پیامبر خدا، حضور داشتند که «هُم اَهل بیت النُّبوه هُم فاطمه و اَبوها و بَعلُها و بَنوُها ...»
زهرا سلاماللهعلیها، باور خلقت را به سرآمدی زن، معرفی کرد و آفرینش، دل در گرو نام زهرا سلاماللهعلیها دارد که به اعتبار تمام برجستگیهای زهرا در فلسفه خلقت، گاهِ میلاد او به نام کریمانه «روز مادر» نام ستانده است تا تمام آفریدههای پروردگار در کُنه خلقت زن، فکر کنند و قدردان مادر باشند.
نوع برخورد کانون رسالت در کسوت خاتمالانبیا(ص) و نوع رفتار حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام در مقابل حضرت صدیقه شهیده سلاماللهعلیها در دوران کوتاهی از زندگی ۱۸ ساله، مُبیّن تمام ارزشهای زن است که با غفلت از تبیین زن بنا به واقعیت مسلّم در نگاه همه جانبه، نتوانستهایم مابهازای عقلانی در برابر تهاجم قصههای فمینیستی مطرح کنیم تا اینکه برهنگی و تمایل به مخالفت با ذات متعالی انسان به عنوان شاخصه آزادی زن با ادبیات سخیف حق زن بر بدن! مطرح شده است.
زن، زندگی و آزادی، تمام نکات متعالی از بازه زمانی حضور زن را تبیین میکند؛ اما در تفسیر و تعریف بایستههای متعالی از گوهر و دُردانه وجود، به نِکبتِ غرب در استفاده ابزاری از زن به عنوان شاکله لذّتِ صرف در ابعاد حیوانیِ قصه آفرینش راه مییابد که همینجا میتوان اجحاف در حقوق زنان را با دنیایی از باورهای همجنسگرایانه و ازدواجهای به ظاهر متمدنانه با حیوانات در ادبیات آزادی زنان در دنیای غرب ملاحظه کرد.
زن، صاحب حقوق متعالی و برآمدهای در قانون شریعت است و حجاب به عنوان ضرورتی دینی برای دفاع از تمام ناز و احساس برجسته اوست که بی هیچ حرف و حدیثی باید گوهر را به گرد صدف از نگاه تیره و خیره هرزهنگاران حفظ کرد.
در پی تمام این نکبت جهانی باید سهم حریصانهای برای پولپرستان مفلوک، چون مصی علینژاد در نظر گرفت که با دنیایی از شکستهای عشقی و حسرت به دل مانده مادرشدن در حکم بوق و کرنای اجانب سخن از آزادی زن را جاری کند تا با مرزبندی بین مرد و زن، اساس خانواده ایرانی را متلاشی کند و غیرت دینی و اصالت انسانی مرد و زن را نشانه بگیرد و در انتهای این قصه شوم به خیال واهی خود با نظامی برجسته و خدایی، نظام مقدس جمهوری اسلامی مبارزه کند که حتی مثل «ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست» نیز برای او زیاده محسوب میشود که به پَستی در پی پُستی در دستگاه استکبار رسانهای است تا آبی به بطلان بنوشد و نانی به خطا ببرد و کسوتی به عریانی بپوشد!
زن، صاحب حقوق متعالی و برآمدهای در قانون شریعت است و حجاب به عنوان ضرورتی دینی برای دفاع از تمام ناز و احساس برجسته اوست که بی هیچ حرف و حدیثی باید گوهر را به گرد صدف از نگاه تیره و خیره هرزهنگاران حفظ کرد و بی انصافی است اگر از تعریف و تبیین زن در نگاه مقام معظم رهبری در تمامی زوایا، غافل شویم که به این باور متعالی که در سخنان مبسوط و جامع رهبری در دیدار با بانوان مطرح شد؛ زن ایرانی، شاخصه، شاکله و نقطه عطف خلقت است و هیچ محدودیت و مانعی نمیتواند از تعالی و رشد او جلوگیری کند و البته با یادکرد از مادران شهدا باید باور داشته باشیم که تمام امن و امنیت و امان این دیار سبز مهدوی به نگاه پرورش یافتگان بارگاه عزت زهرایی توسط زنانی رقم خورده که شیر غیرت به کام فرزندان خود جاری ساختهاند و یلان سرزمین ما، تمام غیرت و قیمت خود را از دامان مادر! فریاد کردهاند.
در خاتمه کلام، کاش! زندگی زن در دنیای امروز حتی بدون نگاه به تفاوت شکلی ادیان به محور زندگی حضرت زهرای اطهر سلاماللهعلیها و در محدوده آزادی منتهی به تکامل انسان، فارغ از نوع جنسیت مطرح شود و زن بداند که خلقت به محور زنی، مانند فاطمه سلاماللهعلیهاست و باید به خود ببالد که کُنه خلقت، نشان از زن دارد و اساس نمودِ انسانی در باور زن، همان موهبت مادرشدن است که بقا و تربیت کائنات به احساس او، تعالی مییابد.
سیدرضا جزءمومنی
انتهای پیام/