نگاه پادگانی تجدیدنظرطلبان به جنبش دانشجویی
گروه سیاست خبرگزاری آنا: در دوره ۸ ساله دولت اصلاحات (خاصه چهار سال اول)، جنبش دانشجویی تبدیل به ستاد تبلیغاتی و ابزار دست جریان چپ برای پیشبرد منویات ساختارشکنانه اصلاح طلبان شد.
در این بین، دفتر تحکیم وحدت که روزگاری منادی استکبارستیزی و عدالتخواهی بود، در این دوره سیر استحاله اش به اوج رسید و پیاده نظامی دولت لیبرالهای طرفدار هضم در نظم جهانی را تجربه کرد. با روی کار آمدن دولتِ اصلاحات، دفتر تحکیم وحدت به عنوان مهمترین و قدیمیترین تشکل دانشجویی پس از انقلاب اسلامی که میبایست پرچم دار جنبش دانشجویی تراز انقلاب اسلامی باشد، به شتاب بیشتری از گفتمان انقلاب فاصله گرفت و به سوی مدرنیسم حرکت کرد.
دفتر تحکیم وحدت که در دوره حاکمیت سازندگی و توسعه بر قوه اجرایی کشور، به واسطه تعصب بر انگارههای عدالتخواهانه پیشین، تخاصم با دولت هاشمی رفسنجانی را پیش گرفت و از قدرت دوری گزید، در سالهای بعد، تدریجا به دامان لیبرالیسم سیاسی غلتید و به بن مایههای فکری و تاریخی خود (مبارزه با استکبار و حمایت تام از نهاد روحانیت) خیانت ورزید. البته خیانت چپها به ریشههای فکری خود، محدود به تحکیم وحدت نماند و نیروهای سیاسی نشان دار آن دوره که جایی در دایره دولت هاشمی نیافتند نیز به مرور راه لیبرالیسم سیاسی طی کردند و منتقد حاکمیت دین و محوریت نهاد فقه شدند.
**وحدت مرید و مراد
حضور نیروهای چپگرایی نظیر سعید حجاریان در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری (در دولت پنجم) و کار روی پروژه توسعه سیاسی، نشانهای آشکار از کوچ بخشی از نیروهای چپ به زمین تجدد بود. تجددگرایی تحکیم وحدت و بخشی از نیروهای سیاسی چپ، در بزنگاه دوم خرداد همبسته شد و این دو، زین پس، به مراد و مرید همدیگر بدل شدند؛ سیاسیون نافذ در دولتِ اصلاحات در مقام مراد و تحکیمیها در مقام مرید. رابطهای که صورتهایی مختلف از رادیکالیسم را به وجود آورد و در نهایت موجب سیاست زدگی دانشجویان و فاصله آنها با پدران معنوی شان در پایان دولت اصلاحات در سال ١٣٨۴ شد.
در ماههای منتهی به انتخابات هفتمین دوره ریاستجمهوری، دفتر تحکیم وحدت از یک تشکل عدالتخواه و آرمانخواه در دهه شصت، عملا و علنا به یک حزب سیاسی تنزل کرد
در ماههای منتهی به انتخابات هفتمین دوره ریاستجمهوری، دفتر تحکیم وحدت از یک تشکل عدالتخواه و آرمانخواه در دهه شصت، عملا و علنا به یک حزب سیاسی تنزل کرد. این جریان دانشجویی که منتقد سر سخت دوره هشتساله هاشمیرفسنجانی بود و در سالهای پایانی دولت او نیز دچار یک دگردیسی فکری شده بود، با آغاز رقابتهای معطوف به انتخابات هفتم ریاست جمهوری، تحت نفوذ برخی چهرههای سیاسی، کارکرد ستادی پیدا کرد.
برای نمونه در نشست آبان ماه سال ٧۵ دفتر تحکیم وحدت، برای انتخاب کاندیدای منتخب رایگیری شد و ٢٨ نفر از ٣۵ نفر شورای مرکزی به نامزدی سیدمحمد خاتمی رای دادند. تحکیمیها که در ابتدا از رایآوری خاتمی ناامید بودند، تصمیم گرفتند برای او میتینگهای انتخاباتی برگزار کنند. همین اقدامات سبب شد پس از پیروزی خاتمی این فکر میان آنها پیدا شود که موج حمایت از خاتمی را دفتر تحکیم وحدت برپا کرده و دولت دوم خرداد به آنها مدیون است.
**فتنه کوی، اوج همبستگی دولت اصلاحات و تحکیمیها
فتنه کوی دانشگاه در تیرماه سال ٧٨، اوج بده بستان اصلاح طلبان و تحکیمیها بود. در جریان این فتنه، یکی از طیفهایی که دائما در تنور فتنه میدمید و دانشجویان را علیه حاکمیت و نظام میشوراند، دفتر تحکیم وحدت بود؛ تشکیلاتی که یک زمان در خط مقدم دفاع از نظام اسلامی بود و هرگونه تلاش علیه حکومت اسلامی را محکوم میشمرد، در بزنگاه کوی که جمهوری اسلامی در تنگنای اغتشاشات قرار داشت، تلاش کرد در آشوب علیه آن نقشآفرینی کند. در تمام ساعات این بحران شدید، دفتر تحکیم وحدت نسبت به حاکمیت موضع تند و خصمانه داشت و همانند یک اپوزیسیون قوی به تسویهحساب با نظام اسلامی میاندیشید.
علی افشاری از رهبران دفتر تحکیم وحدت دو روز بعد از غائله کوی، اعلام کرد: «حادثه جمعه ۱۸ تیرماه سیاهترین نقطه در تاریخ حملات سالهای اخیر به دانشگاه بود که در جریان آن دانشجویان با باتوم استبداد خونین مجروح شدند». همچنین علیرضا جلالی عضو شورای مرکزی تحکیم در گفتگو با رادیو بیبیسی با لحنی تهدیدآمیز درباره عملکرد نظام هشدار داد: «درصورت بیتوجهی به این خواستهها یا عملی نشدن وعدهها احتمالا این تحصنها ادامه خواهد داشت و دانشجویان درباره مراحل بعدی تصمیمهای جدی خواهند گرفت.»
برخی قرائن نشان میدهد که اعضای دفتر تحکیم وحدت مانند ابزاری در دست جناح چپ و رادیکالهای جبهه اصلاحات، در واقع مجری خواستههای آنها بودند. چنانکه قبل از تحصن دانشجویان، جریده «نشاط» متعلق به حمیدرضا جلاییپور از چهرههای برجسته حزب مشارکت پیشبینی کرده بود طی روزهای آینده دفتر تحکیم وحدت و بدنه اجتماعی مدافع جناح چپ وارد صحنه شوند.
**نگاه پادگانی به جنبش دانشجویی
آری، دفتر تحکیم وحدت در دوران دولت اصلاحات، تبدیل به گلادیاتور منازعات سیاسی جریان تجدیدنظرطلبی شد. همین گلادیاتورها هنگامی که از دولت دوم خاتمی سرخورده شدند و به اصلاح طلبان اعتراض کردند، چهرهای در تراز سعید حجاریان مدعی شد که جنبش دانشجویی زیادی دویده و درگیر و خسته شده و باید مدتی به دانشگاه برگردد و استراحت کند. اظهار نظر حجاریان همان زمان با واکنشهایی همراه شد به نحوی که بسیاری، آن را آمرانه و پادگانی توصیف کردند.
دفتر تحکیم وحدت در دوران دولت اصلاحات، تبدیل به گلادیاتور منازعات سیاسی جریان تجدیدنظرطلبی شد
دوران استقرار دولت اصلاحات، دورهای بود که تاریخ شاهد سرریزشدن رادیکالیسم از دولت به دفتر تحکیم و غفلت از نفوذ دشمن شد و همین امر، موجبات چنددستگی در این تشکل و انشعاب و رکود فعالیتهای آن را به دنبال آورد.
برخی اعضای مرکزیت دفتر تحکیم در نشستهای این نهاد به صراحت به آقابالاسری اصلاحطلبان اعتراض کرده و گفته بودند که جنبش دانشجویی تبدیل به ارابه قدرت حزب مشارکت شده و کمر آن در حال شکستن است.
اما همین اعضای شورای مرکزی، بیسروصدا تصفیه و اخراج شدند. سیاسیبازی جنبش دانشجویی در زمان دولت اصلاحات که اوج آن، در کارکرد دفتر تحکیم وحدت بود، زمینهساز بیگانگی عرصه دانشگاه با جامعه و مطالبات حقیقی آن شد و در مقابل مردم را نسبت به جنبش دانشجویی و جریان سیاسی وابسته به آن بدبین کرد.
نتیجه این بدبینی خود را در انتخابات شوراهای شهر و پس از آن، انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ نشان داد و اصلاح طلبان با وجود داشتن نامزدهای بالقوه رای آور، در عمل به گفتمان عدالت خواهی و مردم گرایی باختند.
انتهای پیام/