افزایش شعور فاطمی با مطالعه منابع موثق محقق میشود
به گزارش خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری آنا، ایام سوگواری شهادت حضرت فاطمه (س) فرصتی است تا علاوه بر عزاداری در فراق بزرگبانوی هر دو عالم، به جنبههای گوناگون شخصیتی ایشان پردخته شود تا مشخص شود که چرا فرزند آخرین فرستاده خداوند و همسر امام اول شیعان، میتواند الگویی بینظیر برای همه دوران باشد.
به این بهانه گفتوگوی مفصلی را با دکتر«مسعود پیرمرادیان»، مدیرعامل دفتر نشر معارف، پژوهشگر و نویسنده چند عنوان کتاب و مقاله از جمله «طراحی و مدیریت الگوی جهادی با توجه به منابع دینی-اسلامی» و «تحلیل و تبیین مدیریت بحران در اقلیم منطقهای و ارایه چارچوب ادراکی» انجام دادهایم و به بررسی بایستههای لازم به منظور شناخت هرچه بیشتر از ابعاد شخصیتی، اندیشهای و رفتاری حضرت فاطمه (س) بپردازیم. این نکته را هم باید اضافه کرد که دفتر نشر معارف تاکنون آثار بسیاری به ویژه درباره ائمه معصوم (ع) منتشر کرده است که اتفاقا در همین مصاحبه درباره یکی از برترین مکتوبات درباره حضرت زهرا (س) نیز صحبت کردهایم.
در ادامه مشروح گفتوگوی آنا را با ایشان میخوانید؛
** با توجه به ضرورت تبیین و شاساندن ابعاد شخصیتی و وجودی حضرت فاطمه (س) تاکنون شاهد انتشار آثار مکتوب بسیار زیادی بودهایم، اما سوال این است که آیا این اقدامات کافی و موثر بودهاند؟
اگرچه اقدامات صورت گرفته قابل قدردانی هستند، اما باید گفت که مسلماً برای تعریف و شناساندن یک الگوی کامل به مردم و به ویژه جامعه زنان و دختران به اندازه کافی و موثر نبوده است. در عین حال باید دقت داشته باشیم که کار در این زمنیه آسان هم نیست، چون مخاطب مورد نظر میخواهد از آن الگوبرداری کند. ابتدا بایستی به این سوال پاسخ بدهیم که "بهترین روش برای الگوسازی از شخصیتهای ممتاز تاریخی که از آنها به نیکی یاد شده است، چیست؟ " در گام نخست باید خصوصیت آنها را خوب تدوین کنیم تا یک الگو برداری صحیح از آن صورت بگیرد. با این نگاه و بر اساس مستندات، حضرت فاطمه (س) بهترین الگو برای جامعه زنان خواهران و دختران کشورمان هستند تا با توجه به خصوصیات اخلاقی و منش فکری و رویکرد اجتماعی و سیاسی الگوبرداری شخصیتی بسیار خوبی از ایشان داشته باشیم.
** یک موضوع این است که شما اقدامات انجام شده را کافی میدانید و یک بحث هم این است که کارهای انجام شده تا چه اندازه همان بودهاند که باید انجام میشدند؟
ابتدا باید گفت که جایگاه حضرت فاطمه (س) آنقدر رفیع که دست یافتن به آن برای اندیشه بشری مقدور نیست و هرقدر هم که محققان و اندیشمندان تلاش کنند، به همه آن دست پیدا نخواهند کرد؛ (هم جایگاه شخصیتی و هم جایگاه معرفتی)، اما موضوع قابل توجه دیگرهم این که اقدامات صورت گرفته تاکنون، میتوانست بهتر از این هم بشود تا جامعه زنان و دختران و خواهران ما به ویژگیهای اخلاقی و روحیات فرهنگی و اجتماعی و سیاسی ایشان آشنایی کامل پیدا کنند. متاسفانه باید گفت که معمولاً عرصه آشنایی عموم مردم درباره شخصیت و جایگاه ایشان، به مشخصات شناسنامه ایشان محدود میشود.
** این حرف کوچکی نیست. به نظر شما، این ضعف از کجا نشات میگیرد؟
بخشی مربوط به ضعف محتوایی یا ضعف قلم در بیان خصوصیات منطبق با شرایط امروزی است. به این دلیل که نتوانستهایم محتوای مربوط به دوران زندگی شخصی و اجتماعی ایشان با رویکردهای سیاسی و اجتماعی را با شرایط امروز بازگو کنیم. در صورتی که بایستی در انتقال این مباحث با بیان نوین به شکلی بدیع عمل کرد و مطالب را منطبق با زبان امروز جامعه بازگو کنیم. وقتی ما همان محتوا با همان حالت خام و ادبیات آن روز را ارایه میدهیم، مخاطب امروزی نمیتواند با آن ارتباط صحیح برقرار کند. موضوع دیگر هم اینکه گاهی به گونهای مینویسیم که ایشان دستنیافتنی به نظر میرسند و این توان و امکان را در خود نمیبیند که به آن شخصیت نزدیک شود. همچنین بخشی هم به موضوع انتخاب قالب بیان و محتوا برمیگردد.
** پس دعوای قدیمی در عالم هنر درباره ارجحیت قالب بر محتوا یا برعکس، ظاهرا در حوزه کتاب و پژوهش نیز وجود دارد؟
در دوران معاصر قالب و چگونگی بیان ویژگی یک مکتب یا یک شخصیت نه تنها در حوزه پژوهش و مکتوبات بلکه در زمینه گفتار مثل منابر، مجالس، تلویزیون و رادیو مورد بحث قرار داشته است و دارد. مسلما بیان ویژگیهای حضرت فاطمه (س) باید در قالب و فرم جدید صورت بگیرد. گاهی حتی در یک قصه یا یک انیمیشن نیز میتوان الگوسازی را انجام داد. یکی از ضعفهای ما در زمینه استفاده از قالبها و روشهای نوین و جدید انتقال محتوا است. همچنین بایستی تولیدات کوتاه چند ثانیهای یا حتی در قالب بازی را هم نیز باید مد نظر قرار دهیم، چون بسیاری از مطالب مربوط به دوران کودکی حضرت (س) را در این قالبها بهتر میتوان ارایه داد. بنابراین، علاوه بر قالب، باید زبان بیان ویژگیها را هم مورد توجه قرار داد که با چه زبانی مثلاً با کودک، یک فرد خانهدار یا یک محقق صحبت کرد. همچنین بسیار مهم است که بدانیم با وقتی با دانشجو صحبت میکنیم، از چه ادبیاتی استفاده کنیم تا دانشجو نیز از سیره و روش زندگانی حضرت فاطمه (س) استفاده کند. در چنین زمانی باید گفتار و بیان نیز بر اساس منطق و نگاه علمی باشد، نگاهی که در عرصه دانشجویی قابل عرضه باشد.
** به نظر من باید علاوه بر استفاده از روشهای نوین، به گزیدهگویی نیز روی بیاوریم، چون در جامعه کنونی فرصت و حوصله شنیدن یا مطالعه مطالب سنگین و زیاد وجود ندارد. شما در این باره چه نظری دارید؟
من هم به این گزیدهگویی معتقدم و عقیده دارم که بایستی مطالب در یک دقیقه یا حتی کمتر از آن به افراد منتقل بشود. این را هم بگویم؛ یکی از مشکلات مهم دیگر این است که محققان و پژوهشگران گاهی ناظر به دغدغههای خودشان به تحقیق درباره شخصیت بزرگوارانی نظیر حضرت فاطمه (س) پژوهش خودشان را انجام میدهند که ممکن است این دغدغه ضرورتاً دغدغه جامعه کنونی نباشد. ما بایستی با توجه به نیاز امروزمان آن دسته از خصوصیات مورد نیاز از جنبههای شخصیتی، سیاسی و اجتماعی حضرت فاطمه (س) را بررسی کنیم، جنبههایی که مورد توجه نسل کُنشگر فعال اجتماعی ما قرار میگیرد. در این صورت طبیعتاً الگوبرداری خوبی از آنها در تعاملات اجتماعی و جنبه حقگرایی صورت میگیرد.
** گاهی به نظر میرسد که در تشریح زندگانی بزرگوارانی از جمله حضرت فاطمه(س) انقطاع تاریخی وجود دارد. به این معنا که بخشی از زندگانی این بزرگوران در دسترس نیست یا تاریخ درباره آن بخش سکوت کرده است. شما این انقطاع تاریخی را نتیجه چه میدانید؟
این اتفاقی نیست که فقط درباره زندگانی حضرت فاطمه (س) رخ داده باشد، برای سایر شخصیتهای دینی ما به ویژه ائمه (ع) و حتی حضرت ابوالفضل العباس (ع) هم وجود دارد. بخش مهمی از این انقطاع تاریخی به شخصیت درونی این بزرگوران بازمی گردد. به این معنا که وقتی در زمان امام پیشین خویش یا پیامبر اسلامی (ص) حضور داشتند، زیر لوای عظمت آنها بودند و کمتر بیانی از آنها منعکس شده است. مثلا امام علی (ع) در دوران پیامبر (ص) زیر لوای عظمت پیامبر (ص) فعالیت میکردند و بیانات زیادی نداشتند، اما بعدها میبینیم گفتار و کارهای بسیار زیادی از ایشان در تاریخ منعکس شده است. حتی حضرت سیدالشهدا (ع) در زمان حکومت پدرشان یا برادر بزرگوارشان خیلی بروز و ظهور ندارند یا ... این موضوع بیشتر از این جهت است که تشریح کردم. البته شاید هم کم کاریهایی از طرف مورخان وجود داشته است.
** آیا چنین کمبودی درباره زندگی فاطمه(س) نیز صرفا به این موارد مربوط بوده است یا موضوع دیگری هم وجود دارد؟
واقعیت این است که عالم به اعتبار ایشان و ائمه اطهار (ع) در حرکت و تکامل است و کوتاهی از ضعف بینش باطنی ما و آن هم ناشی از سطح پایین معرفتی ما است. هرچه سطح معرفتی و ما رشد پیدا کند، بهتر میتوانیم شخصیت این بزرگواران را درک کنیم و از آنها الگوبرداری کنیم؛ بنابراین درباره شخصیت بانوی دو عالم حضرت فاطمه (س) باید سطح معرفتی خودمان را ارتقا دهیم.
** در دهه فاطمیه علاوه بر اینکه به حضور در مجالس عزاداری، ثواب خودش را دارد، فرصت خوبی هم برای انجام مطالعه یا کارهای پژوهشی و مطالعاتی است تا کسب معرفت بیشتری شکل گیرد. نظر شما چیست؟
با این موضوع کاملا موافقم و یقینا همینطور است. این ایام فرصت ویژه و فوقالعادهای هستند. البته در فرهنگ اسلامی ما فرصتهایی مثل ماه رمضان، ایام فاطمیه یا ماههای محرم و صفر وجود دارد و ما با هم باید به آنها به چشم فرصتی ویژه نگاه کنیم. بهخصوص درباره ایام فاطمیه بایستی در کنار این شور فاطمی بتوانیم شعور فاطمی خودمان را هم افزایش دهیم. مطمئنا مطالعه در این ایام کار بسیار خوبی است و از دیرباز نیز مورد توجه قرار داشته است. مثلا مطالعه کتاب «فاطمه (س) از نگاه امام (ع)» اقدام بسیار پسندیدهای است که مطالعه آن را توصیه میکنم.
** اتفاقا به نمونه بسیار خوبی اشاره کردید. فکر میکنم این کتاب ما را به منبع اصلی وصل میکند.
بله دقیقاً همینطور است. در این کتاب هر آنچه در تاریخ مستقیما از زبان امام علی (ع) درباره حضرت فاطمه (س) و مقاطع مختلف زندگانی ایشان منتقل شده است؛ مانند دوران کودکی، چگونگی خواستگاری از ایشان، روال زندگی، تربیت فرزندان، ارتباط با خویشان، تعامل با همسایگان، مشکلاتی که پس از رحلت رسول اکرم (ص) برای ایشان پیش آمد و همچنین کارهایی که ایشان در دفاع از جایگاه ولایت انجام دادن، همگی از زبان امام علی علیه السلام، یعنی نزدیکترین فرد به حضرت فاطمه (س) میخوانیم. در نتیجه، با مطالعه چنین کتابی سطح معرفتی ما نیز افزایش پیدا میکند. متاسفانه در تاریخ به کرات دیده شده که دشمنان برای تخریب اهل بیت علیهالسلام مطالب غیرواقعی را درباره ایشان بیان کردهاند.
** یکی از گمشدههای اصلی انسان معاصر، آرامش است و اگر ما به چنین منبع مستقیمی متصل شویم، درمییابیم که چگونه این بانوی بزرگوار در دوران کوتاه زندگانی، اما پر برکت خویش که سختیهای زیادی دیدند، همیشه آرامشی درونی داشتند که ایشان را به سمت انجام اقدامات بزرگ و تاثیرگذار و ماندگار رهنمون میساخت. من شخصا با مطالعه این کتاب به چنین آرامشی رسیدم. نظر شما چیست؟
واقعیت این است که آرامش واقعی در جنبههای روحی، روانی و معنوی انسانها تجلی پیدا میکند. البته که این آرامش به سادگی به دست نمیآید. خداوند نیز میفرماید که "الا بذکر الله تطمئن القلوب" یا طبق فرمایش رسول الله، ذکر نام امام علی علیه السلام نیز عبادت است. جالب است که بدانید ائمه اطهار (ع) نیز به حضرت فاطمه زهرا (س) متوسل میشدند و با توجه با چنین توسلی، به آرامش درونی خویش میافزودند. بهیقین توسل به حضرت زهرا (س) میتواند بسیار موثر باشد. یادمان باشد که هرچه معرفت ما از ایشان و شخصیت عظیم ایشان بیشتر باشد، توسل ما نیز بیشتر، بهتر و قویتر خواهد بود و در نتیجه، به آرامش بیشتری میرسیم. پس باید از لحاظ معرفتی به شخصیت حضرت فاطمه(س) توجه کافی داشته باشیم و در این راه از مطالعه منابع موثق غافل نشویم.
انتهای پیام/