«زلال» داستانی مستند از زندگی یک شهید عارف
لیلا محمدی، نویسنده کتاب «زلال» در گفتوگو با خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری آنا با اشاره به آثاری که این روزها در دست نگارش دارد، اظهار داشت: بعد از اینکه کتاب «زلال» را نوشتم و توسط انتشارات سروش منتشر شد، اطلاعات زیادی از خاطرات راویان درباره شهید سیدرضا پورموسوی در اختیار داشتم. این خاطرات به قدری ناب بود که بتوان آنها را به صورت خرده روایت در یک کتاب جمع کرد.
وی اضافه کرد: سبک نوشتاری این کتاب، خاطره و داستان است؛ یعنی خاطراتی از شهید که از هرکدام از اطرافیانش دریافت کردهایم، در قالب داستان بیان میشود. برای مثال، خاطرات مادر شهید سیدرضا پورموسوی از فرزندش را از دوران کودکی تا شهادت روایت کردهایم یا یکی از دوستان شهید، مجموعه خاطراتی از او را برای مخاطبین میگوید. نکته مهم این است که در خلال خوانش این خاطرات، شناخت نسبتاً خوبی برای مخاطب نسبت به شهید سیدرضا پورموسوی به وجود میآید.
** کتاب «زلال» داستانی مستند از زندگی شهید
این نویسنده با اشاره به سبکی که برای نگارش این کتاب انتخاب کرده است، گفت: باید بگویم که این سبک، تقریبا بدیع است و چندماهی روی آن فکر کردم تا به این قالب رسیدم. کتاب «زلال» داستانی مستند از زندگی شهید بود، اما این کتاب جدید خاطرات شفاهی است. شاید ساختار آن داستانی باشد، اما محتوا کاملا خاطره است. سعی کردیم لحن راوی را در کتاب حفظ کنیم و به همین دلیل وقتی مخاطب کتاب را بخواند، خواننده کاملاً متوجه میشود که مادر سیدرضا، خاطراتی را از پسرش بیان میکند.
محمدی بیان داشت: نام فعلی که برای این کتاب انتخاب کردهام، «سبز مواج» است و دلیل آن هم چشمان خود شهید است. همچنین چند انتشارات از جمله سروش، کتاب جمکران و رسول آفتاب از نوشتن این کتاب استقبال کردند.
** «خاطرخواه» در مسیر تالیف
محمدی با اشاره به کتاب دیگری که در دست نگارش دارد، گفت: خاطرات شهید احمدعلی نیری، کتاب دیگری است که با عنوان «خاطرخواه»، این روزها مشغول نوشتنش هستم. در احوالات این شهید آمده است که او ارتباطاتی با امام عصر (عج) داشته است. علت اصلی که سراغ زندگینامه و خاطرات این شهید رفتم این بود که در کتاب «زلال» موضوع توحید را مطرح کرده بودم و میخواستم موضوع «عبودیت» را که ادامه توحید است در زندگی شهید احمدعلی نیری دنبال کنم. او شاگرد آیت الله حقشناس بود.
وی با اشاره به یک اتفاق خاص در زندگی شهید نیری گفت: وقتی با دوستان و خانواده شهید مصاحبه میکردم متوجه یک نکته قابل تأمل شدم و آنهم این بود که شهید نیری در گفتگو با یکی از دوستانش گفته بود که صدای تسبیح جمادات را میشنیده است. ماجرا از این قرار است که او یک روز همراه با دوستانش در حال درست کردن آتش در آیینهورزان بوده است. دود آتش در چشمش میرود، همانجا یادش میافتد که یک واعظ گفته بوده حتی اگر دود چشمتان را اذیت کرد و اشک از آن آمد، نیت کنید که آن هم برای خداست. او هم در همان عالم بچگی چنین نیتی میکند و میگوید: «خدایا این اشک را به تو تقدیم میکنم.» همان لحظه احساس میکند که از همه جا صدا میآید. در ابتدا متوجه نمیشود این صداها از کجاست، اما بعدا متوجه میشود که این صدای تسبیح گیاهان و سنگها است.
** کتابی که روایتهای پس از ظهور حضرت حجت(عج) را بیان میکند
محمدی بیان داشت: در این رمان، ماجرای رشد معنوی احمدعلی و عبودیت او بیان میشود. او در نهایت در سن ۱۹ سالگی در عملیات والفجر ۸ به شهادت میرسد. یکی از موضوعات مهم درباره شهید نیری تلاش او برای وصال خدا است و همین موضوع خاطرات او را جذاب میکند. جالب است بدانید که برادر شهید احمدعلی نیری، حمیدرضا نیری در سال ۱۳۵۹ به شهادت میرسد. به دلیل بیتابیهای مادرش، او اجازه نداشته که به جبهه برود، تا اینکه بالاخره این اجازه را پیدا میکند که به جبهه برود. ۳ ماه بعد به شهادت میرسد.
نویسنده کتاب «زلال» با اشاره به یک کتاب دیگر گفت: کتاب دیگری که این روزها در حال نوشتن آن هستم، درباره اتفاقات بعد از ظهور امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف است. ما در دعای عهد میخوانیم: «وقتی که از دنیا رفتیم و ظهور محقق شد، ما را از خاک بیرون بیاور، در حالی که کفن به تن داریم و شمشیر به دست داریم.» این کتاب برگرفته از همین بخش از دعا است. داستان از آنجا آغاز میشود که شهدا سر از خاک برمیدارند و به کمک امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف میروند.
وی بیان داشت: همانطور که میدانید روایتهای زیادی درباره اتفاقات بعد از ظهور داریم. بسیاری از این زیباییها را مردم نمیدانند، در حالی که اگر آنها را بدانند اشتیاق به ظهور بیشتر میشود. این کتاب هنوز اسمی ندارد.
انتهای پیام/