شورای امنیت و «مکانیسم ماشه»/ فاصله تروئیکا تا اشتباه بعدی کم شد
خبرگزاری آنا، گروه جهان- شورای حکام آژانس انرژی اتمی در ادامه بازی در زمین آمریکا و تروئیکا به قطعنامهای رأی داد که به تقابل جدی دیدبان هستهای سازمان ملل و ایران منجر خواهد شد.
این دومین قطعنانه ضدایرانی آژانس طی ۶ ماه گذشته است، حال آنکه با توجه به لحن تندی که در آن اتخاذ شده است و با در نظر گرفتن هشدار تهران مبنی بر اینکه پاسخی قاطع و مؤثر به این اقدام خواهد داد، بی شک محیط سخت تری پیرامون مسائل پادمانی و همچنین مذاکرات وین ایجاد خواهد شد.
با استناد به اظهارات «ناصر کنعانی» سخنگوی وزارت خارجه ایران، هیچ دلیل فنی یا فوریت پادمانی برای ارائه این قطعنامه وجود نداشت چراکه نمایندگان تهران در حال گفتگو و تعامل با آژانس برای یافتن راه حلی عملی جهت حل و فصل موضوعات پیچیده پادمانی بودند و در همین راستا، هفته گذشته سفری به وین انجام دادند.
با این حساب، میتوان قطعنامه شورای حکام را اقدامی بی موقع با کارکردی معکوس در پروژه رفع اختلاف ایران و آژانس تلقی کرد.
**راستی آزمایی یک ادعا
«رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی در توجیه همراهی خود با قطعنامه اخیر، در نشست خبری که در حاشیه جلسه شورای حکام برگزار شد، گفته بود: «جلسات با همتایان ایرانی بی فایده است، من میتوانم در یک دقیقه جلسه با مذاکره کنندگان ایرانی بگویم که این تلاشها نتیجه خواهد داشت یا خیر»؟
اگر فرض را بر درست بودن ادعای گروسی بگذاریم، جای این پرسش باقی میماند که پس چرا او در همان مقدمه برگزاری شورای حکام، در پیامی توئیتری نوشت: «امیدوارم دیدار فنی از پیش تعیین شده با ایران انجام شود»؟
اشاره او به دیداری است که با توجه به احتمال تصویب قطعنامه ضدایرانی در نشست شورای حکام، به صلاحدید «محمد اسلامی» رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، از دستورکار تهران خارج شد.
این دیدار فنی از پیش تعیین شده، ماحصل تلاشهای همان هیئت ایرانی است که آقای گروسی حتی یک دقیقه هم تاب چانه زنی با آنها را ندارد،از این رو باز جای طرح این سوال باقی میماند که کجای دنیا رسم است که وقتی با یک نفر قرار دیدار حضوری گذاشتهای، علیه او با دیگران زد و بند داشته باشید؟!
اسلامی روز جمعه در واکنش به اصرار گروسی برای سفر به ایران، گفت: «این سفر برای وقتی بود که از سیاست فشار استفاده نکنند، حرکتهای سیاسی و آوردن عبارات غیرواقعی و غیرحرفهای در شرایطی که گفتگو وجود دارد و مذاکرات مسیر خودش را طی کرده است، در راستای همان سیاست شکست خورده فشار حداکثری است که از نظر ما مردود است».
خلف وعده گروسی و همدستی او با حامیان قطعنامه شورای حکام فقط یک معنی دارد مبنی بر اینکه در میانه اغتشاشات اخیر، آنها به دنبال سوء استفاده از شرایط موجود با هدف اعمال فشار سیاسی برای تحمیل خواستههای خود در میز مذاکره با ایران هستند.
**از واقعیت تا سیاه نمایی
آمریکا و تروئیکای اروپایی طرف برجام با در اختیار داشتن تریبون رسانههای غربی، تلاش میکنند تا قطعنامه اخیر را یک دستاورد بزرگ در محکوم کردن ایران جلوه دهند، حال آنکه در مقام مقایسه با قطعنامه مشابهی که ۶ ماه پیش تصویب شد، تعداد کمتری از ۳۵ عضو شورای حکام با آن همراهی کردند. در مورد قبلی ۳۰ عضو شورای حکام با قطعنامه پیشنهادی چهار کشور غربی موافقت کردند؛ قطعنامه روز پنجشنبه، با موافقت ۲۶ عضو این شورا همراه بود.
همین مسئله به موضوع یکی از توئیتهای «میخائیل اولیانوف» نماینده روسیه در مذاکرات وین تبدیل شد تا آنجا که نوشت: «از نگاه روسیه، وضعیت این بیانیه از ماه ژوئن بهتر است، یعنی زمانی که قطعنامهای مشابه، با ۳۰ رای موافق تصویب شد».
اولیانوف، پیش از آغاز نشست شورای حکام هم گفته بود که اعضا اجماعی بر سر متن قطعنامه ضدایرانی ندارند و به همین دلیل است که آن را به رأی خواهند گذاشت.
این را هم در نظر داشته باشیم که در قطعنامه روز پنجشنبه فقط درباره «فوریت لزوم همکاری ایران و آژانس» تاکید شد، اما نماینده آمریکا مدعی است: در صورت عدم همکاری جمهوری اسلامی، شورای حکام گامهای بعدی لازم در این زمینه را برخواهد داشت.
منظور از این گامها چیست و چه تبعاتی در پی دارد؟
**دست تروئیکا روی ماشه
گفته میشود چنانچه تهران تا زمان برگزاری نشست آتی که در ماه اسفند برگزار میشود، به دغدغههای ادعایی آمریکا و تروئیکای اروپایی پاسخ ندهد، شورای حکام پرونده ایران را به شورای امنیت ارجاع میدهد.
در نشست روز پنجشنبه، روسیه و چین به عنوان طرفین غیراروپایی برجام، به قطعنامه ضدایرانی رای منفی دادند. چنانچه پرونده به شورای امنیت هم ارجاع داده شود، این دو کشور به عنوان اعضای اصلی شورای امنیت آن را وتو خواهند کرد.
با این حساب، گام بعدی واشنگتن و تروئیکا مبنی بر «فعال کردن مکانیسم ماشه» در چارچوب برجام عملی میشود.
در توضیح اینکه مکانیسم ماشه چگونه تعبیه شد، باید گفت که در جریان مذاکرات هستهای ۲۰۱۵، دولت آمریکا موفق شد بندی را در توافق نهایی بگنجاند که امکان بازگرداندن تمامی تحریمها در صورت تخطی ایران از اجرای تعهدات برجامی را فراهم میکرد.
این بند اجازه میدهد که تمامی تحریمها به صورت خودکار بازگردند، بدون آنکه اعضای شورای امنیت در این خصوص از حق وتو برخوردار باشند.
در متن قطعنامه ۲۲۳۱ آمده است که هر کشور «شرکتکننده» در توافق هستهای میتواند در صورتی که کشور دیگر را ناقض تعهد تشخیص داد، این مکانیسم را فعال کند.
البته این استدلال وجود دارد که آمریکا در سال ۲۰۱۸ از توافق خارج شده و به لحاظ قانونی دیگر «شرکتکننده» محسوب نمیشود، در نتیجه نمیتواند «ماشه» را فعال کند.
اما، سه کشور اروپایی طرف برجام (شامل انگلیس، فرانسه و آلمان) همچنان از پتانسیل فعال کردن مکانیسم ماشه با هدف دور زدن حق وتوی چین و روسیه برخوردارند.
با این مکانیسم، تمامی قطعنامههای تحریمی شورای امنیت علیه ایران که از سال ۲۰۰۶ وضع شده و با برجام معلق شده بودند، بازمیگردند.
البته، در مقام تئوری، برداشتن چنین گام خطرناکی آسان به نظر میرسد، اما آیا وقتی پای عمل به میان میآید، واشنگتن و شرکای غربی آمادگی انجام چنین ریسکی را دارند؟
اولیانوف میگوید هنوز فرصت برای رسیدن به توافق نهایی و از سرگیری احیای برجام وجود دارد؛ میخواهیم از خراب کردن آن به دست خود و دفن تلاشهای چند ماهه جلوگیری کنیم و اجازه ندهیم کار به تشدید غیرقابل کنترل تنشها و عواقب غیرقابل پیش بینی برسد.
این در حالی است که «حسین امیرعبداللهیان» وزیر خارجه ایران میگوید: آمریکاییها از طریق برخی وزرای خارجه به ما پیامهایی میدهند مبنی بر اینکه برای برجام عجله دارند، ولی آقای «راب مالی» نماینده ویژه آمریکا در امور ایران خیلی ریاکارانه وقتی با رسانهها مصاحبه میکند، میگوید برجام اولویت ما نیست و به تحریکاتی که نسبت به کف خیابان و اغتشاشات دارند اشاره میکنند.
به نظر میآید برخلاف سیاه نمایی واشنگتن و تروئیکا و تظاهر دائمی به اینکه دستشان روی ماشه است، هیچ یک از طرفین واقعا دنبال برهم زدن مذاکره نیست.
فقط در این میان، «صداقت» حلقه گم شده در گفتگوهای وین از یک سو و گفتگو با آژانس از سوی دیگر است و ایران به این مسئله اعتراض جدی دارد.
انتهای پیام/