چماقداران چگونه از صبر انقلابیون سوءاستفاده کردند/ کشیدن ترمز دانشجونمایان با کرسیهای آزاداندیشی
گروه سیاست و حکمرانی آنا- در جریان وقایع اخیر در کشور، فضای دانشگاه به کانون تحولات تبدیل شد و دانشجویان از اصل تضارب آرا برای بیان مطالبات سیاسی و اجتماعی خود، بهره جستند. در میانه این حق جویی، عده ای «دانشجو نما» سعی داشتند از رواداری نیروهای انقلابی و امنیتی برای پیش برد اغتشاشات ذهنی خود سوءاستفاده کنند و دانشگاه را به رویارویی، سوق بدهند. دانشجونمایان هر چند در موضع اقلیت بودند اما با غوغاسالاری، خود را در موضع اکثریت نشاندند. اکثریت نمایی اقلیت ها، از کجا ناشی میشود و برای مقابله عاقلانه با چنین شرایطی چه باید کرد.
دانشگاه و فضای دانشگاهی را معمولا با عقلانیت، تضارب آرا، رواداری و تفهم همدلانه می شناسند. اگر موضوعات و مسائل روز در «کف خیابان» سطحی و روبنایی تحلیل می شوند(به اقتضای امر روزمره)، این انتظار وجود دارد که «کف دانشگاه»، همان مسائل را به شکلی رادیکال(بنیادین) و با منطق آکادمیک موشکافی کند و جلودار طی طریق سیاستمداران به سمت منزلگاه عقلانیت، شود.
آنچه مع الاسف طی هفته های اخیر در برخی دانشگاه های کشور رخ داد، خلاف این انتظار و تصویر ذهنی(ایماژ) بود و برخی دانشجونمایان با نشاندن خود در موضع میداندار و غائله گردان، دانشگاه را به عرصه مخاصمه تبدیل کردند. دانشجونمایان با طرح شعارهای ساختارشکنانه و خلاف ادب، تلاش کردند تا دانشگاه را از «فضای تدبیر» دور و به «فضای تخریب» نزدیک کنند و به نام عزت خواهی، ذلت را کامروا سازند.
**دفاع دانشجویان انقلابی از ساحت مقدس دانشگاه
دانشجویان انقلابی و بسیجی اما به بهترین شکل ممکن، فضای دانشگاه را کنترل کردند و با کاربست کمترین سایش و ستیز، دانشجونمایان را در موضع واقعی خود یعنی اقلیت، نشاندند. حتی در مورد «غائله مشکوک دانشگاه شریف» که فیک نیوزها به دروغ نیروهای امنیتی و انتظامی را متعرض به ساحت مقدس دانشگاه نشان دادند، بسیج دانشجویی با انتشار بیانیهای همدلانه، همگرایی خود با سایر دانشجویان را اعلام کرد و با محکومیت برخی کجسلیقگیهای التهابآفرین، از حریم دانشگاه دفاع به عمل آورد.
البته رواداری و در پیشگرفتن عقلانیت از سوی نیروهای انقلابی، امر را بر دانشجونمایان مشتبه ساخت که میتوانند با چماق داری و لات بازی، دانشگاه را به نفع خویش مصادره کرده و به تعطیلی بکشانند. این درحالیست که بر اساس اظهارات منتشرشده از سوی مسئولان ذی ربط، بالای ۹۰ درصد دانشجویان بازداشتی طی روزهای اخیر آزاد شده اند و مشکلی برای رفتن سر کلاس ها ندارند.
**تقویت ایده کرسیهای آزاداندیشی، نسخهای بلندمدت برای مقابله با لمپنیسم
برای مرتفع ساختن خطر دیکتاتورهای دانشجونما در بلندمدت، بهترین نسخه شاید همانی باشد که رهبر انقلاب طی دو دهه اخیر حول مفاهیمی نظیر «کرسیهای نظریهپردازی» و «کرسی های آزاداندیشی» بیان داشته اند. رهبر انقلاب بهمن ماه سال ۱۳۸۱ در پاسخ به نامه جمعی از دانش آموختگان و پژوهشگران حوزه علمیه در مورد کرسیهای نظریهپردازی، طی نامه ای از نیروهای انقلابی خواستند که از آزادی و مناظره نترسند و خواستار ایجاد تعادل میان دو ساحت «هرج و مرج» و «دیکتاتوری» شدند. ایشان در فرازی مهم از آن نامه تاریخی، تصریح کردند: «آنگاه که نخبگان ما نقطه تعادل میان هرج و مرج و دیکتاتوری را شناسائی و تثبیت کنند، دوران جدید آغاز شده است. آری، نباید از آزادی ترسید و از مناظره گریخت و نقد و انتقاد را به کالای قاچاق و یا امری تشریفاتی، تبدیل کرد چنانچه نباید به جای مناظره، به جدال و مراء، گرفتار آمد و بجای آزادی، به دام هتاکی و مسئولیت گریزی لغزید. آن روز که سهم آزادی، سهم اخلاق و سهم منطق، همه یکجا و در کنار یکدیگر اداء شود، آغاز روند خلاقیت علمی و تفکر بالنده دینی در این جامعه است».
**ترس از آزادی بیان و مصادره دانشجویان توسط جریانات سیاسی
اینکه چرا با وجود تصریحات معظم له(در نامه تاریخی مزبور و سایر تاکیدات ایشان)، کُمیت دانشگاه های کشور در برگزاری کرسی های آزاداندیشی همچنان می لنگد، در نوع خود نیازمند ریشه یابی و آسیب شناسی بنیادین است. یکی از دلایلی که اجازه نمی دهد تا آزاداندیشی در دانشگاه ها پا بگیرد و سپری در مقابل هتاکی و مسئولیت گریزی شود، «ترس از آزادی» است که رهبر انقلاب نیز بر آن تاکید داشته اند.
برخی نیروهای مصلح و دلسوز در دانشگاه ها از اینکه آزادی بیان، وجهی نهادینه به خود بگیرد، دچار هراسی مبهم و بی مبنا هستند. به زعم این نیروها، آزادی روی دیگر هتاکی است و چنانچه فضا برای «ابراز عقلانی عقیده» گشوده شود، شرایط به سمت دره هرج و مرج خواهد غلتید. این تصور و برداشت ناصحیح از آزادی در حالی است که بنابر فرمایش رهبر انقلاب، آزادی را باید روی دیگر اخلاق، منطق و مسئولیت پذیری به شمار آورد و از طریق آزادی بیان، سدی محکم در برابر «هرج و مرج طلبی» و «دیکتاتوری» ساخت.
عامل دیگری که جلوی ریشه دواندن نهال آزادی بیان در دانشگاه ها را می گیرد و عرصه را برای جولان و طغیان دانشجونمایان باز می گذارد، مصادره دانشجویان توسط جریانات سیاسی و این تصور غلط است که لازمه آزادی بیان، ایجاد تناظر و تقارن میان تشکل های دانشجویی و جریانات حاکم بر سپهر سیاسی کشور است.
وقتی زمین دانشگاه را میان جناح ها و اردوگاه های سیاسی، «مفروز» بداریم و هر تکه از آن را متعلق به کنشگری قدرت مدارانه یک نحله سیاسی در نظر بگیریم، بدون شک آزادی، شکلی نهادمند به خود نخواهد گرفت و دانشجویان فرصت تمرین پرسش گری و نقادی مصلحانه را از دست خواهند داد. القصه آنکه برای ریشه دواندن آزادی، نیاز به «تصمیم شجاعانه» و بیرون راندن «سیاسیون منفعت طلب» از ساحت دانشگاه داریم.
انتهای پیام/