اقتصاد دانشبنیان و تأثیر آن بر توسعه پایدار/ آیا بحران جهانی مانع استقرار دانشبنیانهاست؟
گروه استانهای خبرگزاری آنا؛ امروزه «توسعه پایدار» و «اقتصاد دانشبنیان» دو مفهومی هستند که توسط اکثر کشورهای جهان به آنها پرداخته میشود و تحلیل پیشرفتها در دستیابی به توسعه پایدار و اقتصاد دانشبنیان اصلی اساسی است؛ چراکه تحلیل مقایسهای از توسعه پایدار و اقتصاد دانشبنیان و تمرکز اصلی روی جنبههای اقتصادی این دو مفهوم و معرفی شاخصهایی برای سنجش اقتصاد دانشبنیان و توسعه پایدار بسیار مهم است و با استفاده از این شاخصها میتوان عملکرد کشورهای مختلف را از نظر اقتصاد دانشبنیان و توسعه پایدار ارزیابی و با ارتقای شاخصهای ضعیفتر به توسعه کشورها کمک کرد.
مهتاب شرافتی استادیار گروه مهندسی صنایع دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری آنا در کرمانشاه درباره اقتصاد دانشبنیان و تأثیر آن در توسعه پایدار سخن گفت و بیان کرد که تغییرات دائمی که ناشی از توسعه علمی و روشهای مدرن انجام کسبوکار است، هر روز در سراسر جهان اتفاق میافتد و فعالان بازار جهانی باید فعالیتهای خود را با تغییرات جاری تطبیق دهند، علاوه بر این، هر کشور تلاش میکند تا سطح توسعه اقتصادی خود را برای دستیابی به استاندارد زندگی و رفاه بیشتر بهبود بخشد.
مشروح گفتوگوی خبرنگار خبرگزاری آنا با این استادیار گروه مهندسی صنایع درباره اقتصاد دانشبنیان و تأثیر آن بر توسعه پایدار را در ادامه میخوانیم.
آنا: عوامل مؤثر بر توسعه اقتصادی را توضیح دهید.
شرافتی: توسعه اقتصادی متکی بر عوامل خاصی است که باید سطوح تولید، اشتغال، درآمد، مصرف و سایر شاخصهای اقتصادی را افزایش دهد، با توجه به تغییرات جهانی، مفهوم جدید توسعه پایدار در دهه ۱۹۸۰ میلادی معرفی شد که این مفهوم شامل مؤلفههای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است و مفهوم توسعه پایدار علاوه بر اهداف اقتصادی، اهداف دیگری را نیز در بر میگیرد، از جمله: فقر، آموزش، مراقبتهای بهداشتی، حفاظت از محیط زیست، مهاجرت، ازدحام شهری و سایر موارد که این مفهوم بر توسعه یکسان همه حوزههای یک جامعه متمرکز است.
دستیابی به توسعه پایدار و استقرار اقتصاد دانشبنیان نه تنها به دلیل معطوف شدن تمرکز به حل مسائل اقتصادی داخلی؛ بلکه به دلیل بحران اقتصادی جهانی با مشکل مواجه شده است.
توسعه اقتصادی در کنار حفاظت اجتماعی و حفاظت از محیط زیست، هدف اصلی توسعه پایدار است و سال ۱۹۸۷ میلادی کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه، کمیسیون برونتلند در گزارشی، تعریفی از توسعه پایدار ارائه کرد که این تعریف بیان میکند «توسعه پایدار توانایی پایدارساختن توسعه است - برای اطمینان از اینکه نیازهای حال حاضر را برآورده کند بدون اینکه توانایی نسلهای آینده برای برآوردن نیازهای خود را به خطر بیندازد.»
آنا: مفاهیم اقتصاد دانشبنیان و توسعه پایدار کدامند؟
شرافتی: در دوران تغییرات و یکپارچگیهای جهانی، مفاهیم جدیدی در حال شکلگیری است و با گذشت زمان، عوامل جدیدی برای رشد و توسعه اقتصادی مطرح شد و در نتیجه نظریههای این مباحث تغییر کرد ازجمله اینکه اندازهگیری تأثیرات و سهم برخی از عوامل در رشد اقتصادی بر اساس مدلهای مختلف رشد است و این مدلها هم برای پیشبینی و تخمین رشد اقتصادی و هم برای اندازهگیری سهم هر عامل در رشد استفاده میشوند، سرمایه، نیروی کار و منابع طبیعی عوامل سنتی هستند که به رشد و توسعه یک کشور کمک میکنند و به تدریج عوامل جدیدی مانند فناوری، سرمایه انسانی، دانش و نوآوری معرفی شدند.
بر اساس نظریه رشد درونزا، رشد اقتصادی را میتوان با سرمایهگذاری در سرمایه انسانی، نوآوری و دانش به دست آورد و برخی کارشناسان استدلال میکنند که دانش عامل کلیدی برای دستیابی به رشد اقتصادی در جامعه است؛ چراکه سرمایهگذاری روی دانش باعث رشد بهرهوری و کارایی سایر عوامل تولید میشود، علاوه بر این، دانش به عنوان عامل رشد که شامل حفاظت از محیط زیست میشود، موضوعی رایج است که در مطالعات تحقیقاتی مختلف مورد بحث قرار گرفته است؛ چراکه حفاظت از محیط زیست و حفظ منابع طبیعی از یک سو و دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی از سوی دیگر به هدف مشترک بسیاری از کشورهای جهان تبدیل شده است؛ زیرا این بهترین راه برای دستیابی به رشد و توسعه پایدار است. چنین توسعهای، فرآیندی طولانی مدت، جامع و همافزایی است که بر تمام جنبههای زندگی در تمام سطوح آن (محلی، منطقهای و جهانی) تأثیر میگذارد.
آنا: نظریههای مختلف جهانی در اینباره چه میگویند؟
شرافتی: OECD «اقتصاد دانشبنیان» را به عنوان «اقتصادهایی که مستقیماً مبتنی بر تولید، توزیع و استفاده از دانش و اطلاعات است» تعریف میکند، پاول و شنلمن، اقتصاد دانشبنیان را به عنوان تولید و خدمات مبتنی بر فعالیتهای دانش که به سرعت پیشرفت فنی و علمی و منسوخ شدن سریع کمک میکند، تعریف میکنند. اتحادیه اروپا نیز هدف خود را برای تبدیل شدن به رقابتیترین و دانشبنیانترین اقتصاد جهان تعیین کرده است.
آنا: درباره مفهوم اقتصاد دانشبنیان بیشتر توضیح دهید.
شرافتی: اقتصاد دانشبنیان بهطور فزایندهای بهعنوان فرآیند مستمر تحول اقتصاد به سمت فعالیتها و بخشهای مبتنی بر دانش (آموزش، تحقیق و توسعه، فناوری اطلاعات و ارتباطات، رسانه، هنر و اطلاعات) تلقی میشود و امروزه کشورهای توسعه یافته اقتصاد خود را به دانش مرتبط کردهاند؛ چراکه یکی از راهحلهای افزایش بازده، ایجاد یک اقتصاد دانشبنیان است و استقرار و توسعه اقتصاد دانشبنیان باعث تغییر در عوامل رشد و افزایش رقابتپذیری میشود؛ زیرا منابع رشد و توسعه سنتی کمتر به پیشرفت کمک میکند، در حالی که دانش و نوآوری اهمیت بیشتری یافته است، پس سرمایهگذاری روی دانش، نوآوری و فناوری جدید به رشد و توسعه اقتصادی کمک میکند و چنین تمایلی در توسعهیافتهترین اقتصادها در سراسر جهان وجود دارد.
آنا: با این اوصاف، آیا اقتصاد دانشبنیان میتواند به عنوان هدف اقتصادی کشورها در عصر حاضر مطرح باشد؟
شرافتی: بله؛ چراکه اقتصاد دانشبنیان و توسعه پایدار به عنوان اهداف بسیاری از اقتصادها در سراسر جهان تعیین شده است؛ البته چنین مفاهیمی جنبههای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی را به هم مرتبط میکند و مطالعاتی نشان داده است که بین این دو مفهوم ارتباط وجود دارد، اقتصاد دانشبنیان میتواند توسعه پایدار را از طریق نوآوری پایدار با رشد اقتصادی ارتقا دهد و توسعه پایدار باید بین رشد اقتصادی و حفاظت از محیط زیست تعادل ایجاد کند. با به کارگیری عوامل اقتصاد دانشبنیان، اطلاعات و فناوری جدید، میتوان از منابع طبیعی به نحوی کارآمدتر استفاده کرد و محیط زیست را بدون به خطر انداختن رشد اقتصادی حفظ کرد.
آنا: چه شاخصهایی برای سنجش اقتصاد دانشبنیان و توسعه پایدار وجود دارد؟
شرافتی: شاخصهای توسعه پایدار توسط سازمانهای بینالمللی هم در اتحادیه اروپا و هم در سطح جهانی ایجاد شده است. با این حال، هیچ شاخص منحصربهفردی برای سنجش پیشرفت توسعه پایدار وجود ندارد، سازمان ملل متدولوژی خاص خود را برای مشاهده و اندازهگیری توسعه پایدار دارد و اهداف توسعه در شاخصهای توسعه پایدار سازمان ملل متحد گنجانده شده است.
کشورها به یکپارچگی مالی، اصلاحات ساختاری، اصلاحات بازار کار، افزایش سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه، نوآوری و دانش نیاز دارند. با این حال، نتایج مثبت خاصی در دستیابی به اهداف این دو فرآیند حاصل شده است؛ اما موفقیتها یکسان نیستند.
سال ۲۰۰۶، کمیسیون توسعه پایدار این شاخصها را اصلاح کرد و یک مجموعه اصلی از شاخصها وجود دارد که شامل ۹۶ شاخص توسعه پایدار است که در موضوعات فقر، حکومت، سلامتی، تحصیلات، جمعیت شناسی، خطرات طبیعی، جو زمین، اقیانوس ها، دریاها و سواحل، آب شیرین، تنوع زیستی، توسعه اقتصادی، مشارکت اقتصادی جهانی، الگوهای مصرف و تولید سازماندهی شدهاند.
اتحادیه اروپا نیز مجموعهای از شاخصها را ایجاد کرده است که سطوح توسعه پایدار اعضای اتحادیه اندازهگیری میشود و این شاخصها در ۱۰ موضوع اصلی سازماندهی شدهاند که بیش از ۱۰۰ شاخص را پوشش میدهند و ۱۲ مورد از آنها به عنوان شاخصهای اصلی انتخاب شدهاند شامل توسعه اجتماعی، اقتصادی، مصرف و تولید پایدار، شمول اجتماعی، تغییرات جمعیتی، سلامت عمومی، تغییرات آب و هوا و انرژی، حمل و نقل پایدار، منابع طبیعی، مشارکت جهانی و دولت که با استفاده از این شاخصها میتوان عملکرد کشورها و جوامع مختلف را از نظر اقتصاد دانشبنیان و توسعه پایدار ارزیابی کرد و با ارتقای شاخصهای ضعیفتر به توسعه کشورها کمک کرد.
آنا: و سخن آخر درباره اقتصاد دانشبنیان ....
شرافتی: دستیابی به رشد اقتصادی، افزایش بهرهوری و اشتغال، انسجام اجتماعی و کاهش فشار بر منابع طبیعی (یعنی محیط زیست) هدف اکثر کشورهاست.
جوامع مختلف در تلاش هستند تا استراتژیها و سیاستهای خود را برای مطابقت با توسعه پایدار تنظیم کنند، اکثر دولتها در کنار انجام فرآیند توسعه پایدار سعی در افزایش رشد و اشتغال خود دارند، با این حال، دستیابی به توسعه پایدار و استقرار اقتصاد دانشبنیان نه تنها به دلیل معطوف شدن تمرکز به حل مسائل اقتصادی داخلی؛ بلکه به دلیل بحران اقتصادی جهانی با مشکل مواجه شده است.
امروزه، کشورها به یکپارچگی مالی، اصلاحات ساختاری، اصلاحات بازار کار، افزایش سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه، نوآوری و دانش نیاز دارند. با این حال، نتایج مثبت خاصی در دستیابی به اهداف این دو فرآیند حاصل شده است؛ اما موفقیتها یکسان نیستند.
توسعه اقتصاد دانشبنیان در کشورهای مختلف، متفاوت است؛ زیرا منابع و سطوح دانش در مکانهای مختلف با یکدیگر فرق دارند. هدف اصلی جوامع میتواند انجام اصلاحات اقتصادی باشد؛ اما به دلیل بحران اقتصادی جهان، اهداف این استراتژیها به سمت حل مسائل مالی، پولی و سایر مسائل اقتصادی هدایت میشود.
گفتگو: مهران هوشیار
انتهای پیام/