به جای تجاریسازی علوم انسانی باید از اجتماعی کردن علوم انسانی حرف بزنیم/ مهندسان بدون متخصصان علوم انسانی، منابع مالی را هدر میدهند
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، محمدامین قانعیراد، رئیس انجمن جامعهشناسی ایران در این نشست گفت: «این روزها مباحث کاربردیسازی، فناوریسازی و تجاریسازی علوم انسانی زیاد مطرح میشود. این مسئله ابعاد متنوع زیادی دارد و بسیار گسترده است و زمینهای در کشور فراهم شده است تا به این موضوع بپردازیم شاید مطرح کردن این مسئله ابعادی برای رشد علوم انسانی نیز باشد.»
او ادامه داد: «در این جامعه، دانشگاه کارآفرین به گونهای مطرح میشود که گویا اگر کسی به آن توجه نکند از تکامل عقب میماند. روایتی که در حال حاضر ارائه میشود روایتی است که فرد را در موضع حاشیهای قرار میدهد و مجبور میکند آن را بپذیرد. بحث کاربردیسازی علوم انسانی، نیرویی است که در جامعه میخواهد میدان دانشگاه را شکل دهد. به طور کلی 4 نیرو برای رونق بخشیدن به دانشگاه وجود دارد. نیروی اول، جامعه علمی هستند که اهل حرفه بوده و یک ایدئولوژی خاص دارند. دوم دولت است. دولت نهادی است که میتواند به دانشگاه شکل دهد. دانشگاه مومیشکل، سیال، منعطف و تحت جریانهای قوی سعی دارد شکل بگیرد. یکی از نیروهای دیگر که میخواهد به دانشگاه فرم مورد نظر خود را بدهد بازار است. همچنین جامعه مدنی نیز تلاش میکند تا در محتوای دانش اثر بگذارد.»
او تاکید کرد میتوان نیروهای اجتماعی اهل معرفت را که به سه دسته دانشگاهیان، روحانیون و روشنفکران تقسیم میشوند بسیار نزدیک به 4 نیروی اصلی دانست.
قانعیراد گفت: «در دورن خود دانشگاهیان، نیروهایی هستند که تلاش دارند به علم شکل بدهند. یکی از آنها پزشکان هستند. این گروه اساساً میخواهند درک به علم را شکل بدهند. این نیروها سعی دارند به ساخت ناخودآگاه علم شکل دهند چون علم نیز مانند انسان دارای خودآگاه و ناخودآگاه است. نهاد دولت به صورتی طرح مسئله را انجام میدهد که در نهایت نتیجه دانش را در خدمت مهندسی اجتماعی قرار دهد و به کنترل برسد. دولت به عنوان یک نهاد کنترلکننده میخواهد کنترل نیروهای اجتماعی را به دست بگیرد و ما نیز از دولت انتظاری بیش از این نداریم.»
قانعیراد به نگاه بازار به دانشگاه اشاره کرد و افزود: «برای بازار، دانشگاه اهمیتی ندارد مگر اینکه محل تولید ثروت باشد و همه علوم در نگاه بازار به علوم بازار تقلیل پیدا میکنند. جامعه مدنی دانشگاه را به عنوان کمکی
برای رهایی جامعه و گسترش آزادیهای بیشتر و مقابله با استثمار اقتصادی مینگرد. جامعه مدنی از حاکمیت اهل علم نیز گریزان است.»
قانعیراد گفت: «علوم انسانی نیز خود به 4 صورت تقسیمبندی میشود. علوم انسانی آکادمیک، علوم انسانی عمومی، علوم انسانی انتقادی و علوم انسانی سیاسی. علوم انسانی انتقادی معمولا بر مبنای ارزشها داوری میکند، در حالی که علوم انسانی آکادمیک بیشتر نگاه روششناختی دارد و به دنبال مفهوم متدولوژیک است. منظور از علوم انسانی سیاسی نیز برنامهها و پروژههای علوم انسانی است و در نهایت علوم انسانی عمومی یعنی آن نوع علوم انسانی که به فکر جامعه است و میخواهد آن را تقویت کند. در اینجا به جای تجاریسازی علوم انسانی باید از اجتماعی کردن علوم انسانی حرف بزنیم؛ یعنی باید بدانیم چه کار کنیم تا دانشگاهیان به فکر مردم و در کنار مردم باشند.»
استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران تاکید کرد در درون دانشگاه وظیفه دانشگاه همان تولید علم است و ادامه داد: «بعضی نهادها مثل دولت میگویند که دانشگاه به جامعه و به دولت توجه ندارد. ما میگوییم علیالاصول قرار نیست دانشگاهیان این دغدغه را داشته باشند. دانشگاه باید بر روی پروژههای خود کار کند و اتفاقاً در مواردی نیز اقتضا دارد از جامعه فاصله بگیرد و همین پرداختن دانشگاه به برنامهها و پروژههای خود این امکان را نیز فراهم میکند تا به عنوان وجدان منفصل جامعه یک نوع تعامل دورادور با جامعه داشته باشد.»
دولت همواره تلاش میکند به دانشگاهیان بگوید آنچنان که من میگویم به مسائل نگاه کنید
قانعیراد افزود: «بعضی از دوستان ما را برج عاجنشین خطاب میکنند. اتفاقاً بد نیست که ما در ایران دانشگاه برج عاجنشین را ایجاد کنیم. دولت هر روزه تلاش میکند ما دانشگاهیان را به مشکلات روزمره خود بکشاند و میخواهد بگوید شما آنچنان که من میگویم به مسائل نگاه کنید. بنابراین اگر دانشگاه یک فاصله عقلانی داشته باشد و از دور به مسائل بنگرد به رشد علوم انسانی و دانشگاه هم کمک میکند.»
او ریشه اصلی علوم انسانی را تا حدود زیادی طبقه اشراف دانست که فراغت مالی داشتند و میتوانستند در گوشهای به این تولید بپردازند.
نباید اجازه دهیم تجاریسازی علم به تحقیر سبک اندیشهورزی بپردازد
قانعیراد به مشکلات تجاریسازی آموزش عالی در ایران اشاره کرد و گفت: «موج تجاریسازی به نوعی سنت علم را تحقیر میکند. ما نباید اجازه دهیم که این تجاریسازی به تحقیر آن سبک اندیشهورزی بپردازد که انگار این آدمها عقبمانده بودند و این مسائل مربوط به سال 1994 بوده و الان تغییر کرده است.»
او یادآوری کرد بخش زیادی از GDP (تولید ناخالص ملی) کشور در حوزه علوم انسانی رخ میدهد و ادامه داد: «اما نه این که در دانشگاه این امر اتفاق بیفتد. بلکه این جامعه است که باید شرایط را فراهم کند و جامعه ما فاقد ظرفیت استفاده از دانشآموختگان علوم انسانی است.»
او به مسائل و مشکلات حوزههای مهندسی، پزشکی و سایر حوزهها اشاره کرد و گفت: «در حال حاضر صدا و سیما مشغول تجاریسازی است، در حالی که نتوانسته است به افکار عمومی شکل دهد. تجاریسازی خود به نوعی در آموزش عالی نیز وجود دارد، مانند پایاننامهها و پروژههای دانشگاهی. سعی ما باید این باشد که اجازه ندهیم دیگر حوزههای تجاریسازی وارد دانشگاه شوند چون چیزی از علم باقی نمانده است.»
آنها که نمیدانند ربط سدسازی با علوم انسانی چیست، از تجاریسازی علوم انسانی نیز حرف نزنند
او گفت: «هر پروژه مهندسی و پزشکی، شهرسازی، پروژههای وزارت نیرو و شرکت نفت دارای یک بعد علوم انسانی هستند اما تقریباً در هیچ چیز از علوم انسانی استفاده نکردند. بعضی از آنها میگویند ما مهندسی کردهایم و نتیجهاش قابل ملاحظه است. ما باید به آنها جواب دهیم که چون ما در کنار شما نبودیم شما اینگونه همه چیز را هدر دادهاید. شمایی که نمیدانید ربط سدسازی و انتقال آب با علوم انسانی چیست خواهش میکنم از تجاریسازی علوم انسانی نیز حرف نزنید. در شهر تهران حجم زیادی از منابع مالی این کشور در حال جابهجا شدن است و علوم انسانی باید جلوی این تجاریسازی را بگیرد. ما باید بگوییم که آقای شهردار، آقای شورای شهر فقط به چشم یک شهر به مسائل نگاه نکنید.»
متأسفانه به جای دانش پزشکی باید از صنعت پزشکی نام ببریم
قانعیراد به انتقاداتش اینگونه ادامه داد: «منطق خود را به ما تحمیل میکنند و میگویند شما هم تجاریسازی کنید. من میگویم آقای مهندس من میخواهم در کنار شما تجاریسازی کنم و ببینم که چگونه منابع مالی این مملکت را هدر میدهید. شما چرا فکر میکنید ما برای شهرسازی، محیط زیست و وزارت بهداشت حرفی نداریم. نظام پزشکی ما تجاری شده است و متأسفانه به جای دانش پزشکی باید از صنعت پزشکی نام ببریم. افزایش مطبها، جذب پزشکان و پرستاران زیاد و ... در نهایت به افزایش بیماری منجر شده و مسئله را حل نکرده است. معضل سلامت مردم یک معضل اجتماعی است و چون علوم انسانی در کنار بهداشت نبوده است این اتفاق رخ داده است.»
قانعیراد گفت: «در ایران این فکر که یک جامعهشناس پزشکی وزیر بهداشت شود در مخیله دولتها نمیگنجد، چون باعث میشود جلوی تجاریسازی گرفته شود. در دستگاههای مختلف افرادی هستند که به اسم آیندهپژوهی تجاریسازی میکنند که در واقع یک نوع فالبینی است.»
میگویند روحانیت نیز از تجاریسازی حرف بزند
او افزود: «در حال حاضر میگویند روحانیت نیز از تجاریسازی حرف بزند. یعنی به جای بیان ارزشهای اخلاقی و معرفتی به دنبال پول و کسب درآمد باشد. تا وقتی که علوم انسانی جایگاهش را به عنوان یک شریک هوشمند و عاقل در کنار سایرین پیدا نکند باید در مسیر اشتباهی که دیگران در آن افتادهاند حرکت کنیم.»
انتهای پیام/