صحنهگردانی اغتشاش یا طراحی منوی مذاکره/ «عمو سام» بلاتکلیف است!
خبرگزاری آنا، گروه منطقه و جهان: «قصد نداریم روابط اتحادیه اروپا با جمهوری اسلامی ایران را دچار مشکل کنیم»، این جمله ای بود که «جوزف بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، پنجشنبه هفته پیش در پاسخ به هشدار جدی «حسین امیرعبداللهیان» وزیر خارجه ایران گفت، هشداری مبنی بر اینکه «اگر بروکسل بر اساس اتهامات بی اساس و در جهت ترغیب آشوبگران و تروریستهایی که جان و مال مردم ایران را هدف قرار دادهاند اقدام سیاسی شتابزدهای بکند، بداند پاسخ متقابل میدهیم».
اما میان گفتار و کردار بروکسل فاصله زیادی است آنقدر که کمتر از یک هفته، یعنی روز چهارشنبه، اتحادیه اروپا به بهانه اغتشاشاتی که در ایران در جریان است، بسته تحریمی را علیه ۱۵ فرد و نهاد ایرانی مورد موافقت قرار داد که قرار است تا دوشنبه هفته آینده نهایی شود.
البته که تهران به تحریمهای چند باره طرفین غربی خو گرفته که هر بار به بهانهای جدید و با برچسبی تازه به روز رسانی میشود، اما آن طرفیها حداقل یک بام و دو هوا نکنند تا دست کم تکلیفشان با خودشان مشخص باشد. مگر اینهایی که امروز با تیغ کند تحریمهای ناکارآمد، قصد باج گیری از ایران را دارند همانهایی نیستند که ۷ روز پیش، در کمیته روابط خارجی پارلمان اروپا با ۴۶۹ رأی مخالف در برابر فقط ۸۸ رأی موافق، طرح تعلیق مذاکرات برجامی با ایران بر پایه اغتشاشات اخیر را رد کردند؟
نمیدانم چه حکمتی است که آن طرفیها در هر حالتی که باشند، این همه علاقمند به مذاکره با آنهایی هستند که تحریمشان میکنند!
البته این بلاتکلیفی، تناقضگویی و یک بام و دو هوا کردن، فقط خاص رفقای اروپایی نیست، «عمو سام» هم این روزها نمیداند نخ عروسکهای خیمه شب بازی صحنه اغتشاشات را بکشد یا منوی میز مذاکرات برجام را بچیند؟
مثلا همین پنجشنبه، «ند پرایس» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفته بود «در حال حاضر تمرکز واشنگتن روی ناآرامیها در ایران قرار دارد، نه مذاکرات احیای برجام». این در حالی است که یک روز قبل از آن، کاخ سفید با انتشار راهبرد جدید امنیت ملی آمریکا، مدعی شد: ما دیپلماسی را دنبال خواهیم کرد تا اطمینان حاصل کنیم که ایران هرگز نمیتواند به سلاح هستهای دست یابد. آمریکا بر استفاده از دیپلماسی و تنش زدایی و کاهش خطرهای درگیری و تقویت بازدارندگی تمرکز میکند.
برای دولت ایران، اینکه میان حرف امروز و دیروز دولت واشنگتن تناقض وجود داشته باشد مسئله عجیبی نیست چراکه به هر حال هرگز منافع ملت را به وعدههای عمو سام و نوچههایش گره نزده، اما شاید آنهایی که این روزها کف خیابان را برای شلوغکاری انتخاب کردهاند، آنقدر آگاه نیستند که بدانند وقتی آمریکا چشمانداز بلندمدت خود را قدم زدن روی خط دیپلماسی با ایران تعریف کرده، در نوع خود، اذعان به این واقعیت است که پایههای نظام جمهوری اسلامی خیلی محکمتر از آن است که بتوان با چند شعار «زنده باد، مرده باد» یا کم و زیاد کردن پیمانه تحریمهای تکراری، جابهجایش کرد.
در واقع، هدف آمریکا و شرکایش از تحریک مردم به آشوبگری، بالا بردن هزینه «نه گفتن» دولت ایران به مطالبات زیاده خواهانه طرفین غربی در این رویکرد به ظاهر دیپلماتیک است.
از سوی دیگر، برخورداری از استانداردهای دوگانه در این به اصطلاح دفاع از آزادی بیان و حقوق بشر، صداقت غرب را بیش از پیش زیر سوال میبرد تا آنجا که به قول حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه ایران «جای تعجب است که مقابله با اغتشاش در اروپا عملی خوب و پسندیده است، اما همین کار در ایران سرکوب قلمداد میشود»!
در این میان، «جو بایدن» رئیسجمهور آمریکا هم بهتر است خیلی نگران قضاوت جامعه بینالملل درباره ناکامی واشنگتن در دفاع از حقوق بشر نباشد چراکه تشت رسوایی او وقتی به زمین افتاد که به طمع گرفتن نفت ارزان قیمت به دستبوسی «بن سلمان» رفت که تکه تکه کردن «جمال خاشقجی» خبرنگار واشنگتن پست را در کارنامه دارد. البته که این دستبوسی هم به کارش نیامد و همراهی ولیعهد سعودی با تصمیم اوپک پلاس مبنی بر کاهش دو درصدی سقف روزانه تولید نفت، دهنکجی آشکاری به مستاجر کاخ سفید بود.
انتهای پیام/