تصویر پزشکان در سینما و تلویزیون آینهای از جامعه است/ هم فرشته نجات و هم عهدشکن سوگند بقراط
گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، ونوس بهنود ـ در ایران، اول شهریور ماه، همزمان با زادروز بوعلی سینا، به پاس تألیفات و خدمات وی، به علوم پزشکی و فعالیت وی در این رشته، و تجلیل از پزشکان، روز پزشک نام گذاری شدهاست. در کشورهای دیگر، روزهای دیگری، باتوجه به رویدادهای محلی برای این مناسبت در نظرگرفته شدهاند.
در چهاردهه اخیر آثار سینمایی و تلویزیونی بارها روپوش سفیدی را که یادآور سوگند بقراط است را به تن بازیگران پوشانده و روایتی را تصویر کرده که روز به روز به واقعیت جامعه نزدیکتر میشود.
طراحی شخصیت «پزشکان» در سینمای ایران همواره متأثر از شرایط کار کارگردانها و جامعه بوده است. بازیگرانی که پزشک شدهاند بخشی از روایت تاریخ این سرزمین را به دوش گرفتهاند و گاهی حتی موضوعاتی که برای آموزش عموم مردم ضرورت داشته را در نقش خود عیان ساختهاند.
روحیه ایثارگری، فداکاری، نجات جان موجودی دیگر، مهر و محبت، صبوری و از خودگذشتگی در اغلب این نقشها دیده شده است اما سینمای ایران در حال سپری کردن یک روند مطلوب و واقعیسازی نقشهای خود حتی در طیف پزشکی است.
نگاهی به فیلمهای سینمایی که در آن یک پزشک حضور دارد نشان میدهد، سینمای ایران توانسته حال و هوای فعالیت پزشکان در برهه زمانی ساخت فیلم را تا حدودی توانسته به تصویر بکشد. تا جایی که سیر تاریخی از نگرش اخلاق حرفهای پزشکان، نحوه مواجه با بیماران و کنش و واکنش پزشک در مسائل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ... سیاسی پیرامون خود در فیلمها متجلی شده است. از پزشکی که خانواده خود را قربانی نجات جان یک کودک زخمی میکند (در فیلم بازمانده) و یا در مقابل عقاید همسر خود میایستد و معترضان زخمی رژیم پهلوی را درمان میکند (در فیلم خط قرمز) تا پزشکی که در رعایت اخلاق دچار دوگانگی است (در فیلم خانهای روی آب) و یا در تصمیم برای پذیرش مسئولیت خود مدتی سردرگم است (در فیلم بدون تاریخ، بدون امضا) سیری از روند تاریخ و فرهنگ رفته این سرزمین را نشان می دهد.
فیلم سینمایی خانه ای روی آب( بهمن فرمانآرا)
آغاز طلایی انعکاس سیمای پزشکان در جریان انقلاب و دفاع مقدس
مسعود کیمیایی با ساخت فیلم خط قرمز (در سال 1360) استارت حضور پزشکان در سینمای ایران بعد از انقلاب را زده است. در این فیلم «فریماه فرجامی» پزشکی است که تکلیفش با خودش روشن است. او به معترضان علیه رژیم پهلوی کمک میکند و در نهایت نیز رویارویی با همسر خود را که در مقابل عقاید او ایستادگی کرده، متحمل میشود.
در ادامه فیلمهایی که توانست از موضوعات کلیدی تاریخی و اجتماعی بستری برای طرح نقش پزشک استفاده کند و یا تعهد پزشکان را در قالب فیلم ماندگار سازد، فیلمهای دفاع مقدس بود. میتوان گفت دهههای 70 و 80 بعد از اتمام هشت سال دفاع مقدس، اوج ورود نقشهایی از پزشکان متعهد است که با ایثار و فداکاری و حتی به قیمت از دست دادن جان خود و خانواده شان و یا به قیمت از دست دادن ثروت و داراییشان بر روی قسم بقراط می ایستند و جان بیماران خود را نجات می دادند و چنین فضایی بیش از همه در فیلمهای مربوط به دفاع مقدس متجلی میشد.
فیلمهای طلایی این دوران که با استقبال مواجه شد، «کیمیا» و «سرزمین خورشید» ساخته احمد رضا درویش بود که با انتخاب مناسب بازیگران مخاطب را تا پایان فیلم میخکوب کرد. و هنوز هم از ساختههای پرطرفدار سینمای جنگ محسوب میشود که به نقش برجسته پزشکان در درمان و نجات جان مجروحان جنگی اشاره دارد. «نجات یافتگان» و مجموعه تلویزیونی «سفر به چزابه» ساخته رسول ملاقلی پور، «شیدا» ساخته کمال تبریزی، «روزهای زندگی» ساخته پرویز شیخ طادی و سریال «در چشم باد» ساخته مسعود جعفری جوزانی نمونههایی از نقش دادن به پزشکان است.
همچنان که در تاریخ اجتماعی این سرزمین نیز موارد متعددی از ایثار گری پزشکان مشاهده میشد و این طیف به همراه پرستاران با حضور در جبهه های جنگ، بیمارستانهای صحرایی، مناطق گرفتار در حوادث طبیعی غیر مترقبه و یا موقعیتهای خاص نسبت به نجات جان بیماری که علاوه بر بیماری، مظلوم نیز است، اقدام میکردند.
بعدها کارگردانان در دهه 90 نیز خالق فیلمهایی شدند که باز پزشکان نقشهای هستهای را که گاهی سرنوشت گروهی به آن وابسته بود ایفا میکردند. گاهی برخی از این پزشکان حتی ایرانی نبودند مانند فیلمهای «بازمانده» ساخته سیف الله داد و یا سریال خانگی «خاتون» ساخته تینا پاکروان اما به واسطه بیمرز بودن خدمات پزشکی و بیمرز بودن اخلاق حرفهای، برای نجات جان بیمار خود اقدام میکردند. گاهی پزشکان ناظر اتفاقات دردناک رفته بر مردم هستند که نمونه آن فیلم «یتیم خانه ایران» ساخته ابوالقاسم طالبی است و گاهی تلاش میکنند تا در حد امکان در کاهش تاثیر سوء بحران مانند بیماری و جنگ مشارکت کنند حتی اگر خود زخم خورده و داغدار آن رویداد باشند مانند فیلم «درخت گردو» ساخته محمدحسین مهدویان.
فیلم سینمایی بازمانده (سیف الله داد)
استفاده از موضوعات جنجالی پزشکی
نه تنها موضوعات خاص اجتماعی، فرهنگی پزشکان را به سینمای ایران کشانده و نقش آنها را به تصویر کشیده است بلکه در برخی فیلمها موضوعات خاص و گاهی جنجالی پزشکی نیز طرح شده است. فیلم «یحیی سکوت نکرد» ساخته کاوه ابراهیم پور که داستان ارتکاب به سقط جنینهای مکرر است و یا فیلم «دعوت» ساخته ابراهیم حاتمی کیا که باز به این موضوع اشاره دارد همواره یکی از موضوعات جنجالی و پر حاشیه در دنیای طب و پزشکی بوده است اما در فیلمها آن چهره سیاه و سفید کنار زده میشود و دوگانگی، عذاب وجدان و ناچاری پزشک به تصویر کشیده میشود.
طرح این موضوعات جلوه مثبتی نیز دارد. «مرد بارانی» ساخته ابوالحسن داوودی فیلمی است که تلاشهای فداکارانه یک پزشک برای حمایت از گروهی از بیماران را به تصویر میکشد. نمونههایی از هراس، عرف شکنی، تلاش برای دور زدن قوانین اشتباه و اضطراب منتقل شده از بیمار در بسیاری از شخصیتهای پزشک فیلمها دیده میشود.
میتوان گفت آن روند صرفا فرشتهسای متصور شده برای پزشک یا پرستار که نمونه آن در فیلم شیدا قابل مشاهده است،در ادامه به بطن جامعه رسیده و واقعیتها را مطرح میکند. در فیلم «خانهای روی آب» ساخته بهمن فرمان آرا پزشک شخصیت اخلاقی جالبی ندارد و در معضلات اخلاقی خودساخته غرق است و در «خیلی دور، خیلی نزدیک» ساخته رضا میر کریمی دچار یأس فلسفی میشود. در فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا» ساخته وحید جلیلوند پزشک خود مرتکب قتل است و اینبار باید برای پذیرش یا پنهان کاری آن تصمیم بگیرد.
چنینی روندی از تغییر نقش پزشکان نه تنها در این قشر بلکه در تمامی اقشار دیده میشود و سینمای ایران به بطن جامعه و طرح بیواسطه و شفاف آن علاقهمندتر شده است.
اینکه پزشک شخصیتی ایثارگر است به این معنی نیست که مشکلات شخصی نداشته باشد و به سادگی بتواند در لحظات کلیدی تصمیمگیری کند.
فیلمهای «بوعلی سینا» ساخته کیهان رهگذر، سریال «اغما» ساخته سیروس مقدم، «بودن یا نبودن» ساخته کیانوش عیاری، «آسمان محبوب» ساخته کیانوش عیاری، «فرزند چهارم» ساخته وحید موسائیان، «چه خوبه که برگشتی» ساخته داریوش مهرجویی، «زندگی جای دیگری است» ساخته منوچهر هادی، «بی تابی بیتا» ساخته مهرداد فرید، «تابستان داغ» ساخته ابراهیم ایرج زاده ، «برف روی کاجها» ساخته پیمان معادی، «تقاطع» ساخته ابوالحسن داوودی، «جهان با من برقص» ساخته سروش صحت، «بانو» ساخته داریوش مهرجویی، «نجات یافتگان» ساخته رسول ملاقلی پور، «ورود آقایان ممنوع» ساخته رامبد جوان و «رئیس» ساخته مسعود کیایی نمونههای از حضور پزشک در بستر داستانی فیلم است و اغلب وجهای مثبت به او بخشیده میشود.
سریال اغما (سیروس مقدم)
تلویزیون و پزشکان
به واسطه نوع شغل پزشکی در اغلب تولیدات تلویزیونی رگههایی از حضور پزشکان دیده میشود. میتوان رد پای پزشکان را در اغلب سریالها مشاهده کرد. یا حضور مستقیم مانند «ساختمان پزشکان» ساخته سروش صحت و یا حضورغیرمستقیم و درحاشیه مانند سریال «خاتون» نمونههایی از نقشآفرینی پزشکان است.
در تولیدات تلویزیون و شبکه خانگی نیز رویکرد نزدیک کردن پزشک به شرایط واقعی خود در جامعه مشاهده میشود. به غیر از فیلمهایی با روایت تاریخی مانند خاتون در مابقی فیلمها پزشک نیز قشری است که مانند سایر اقشار دیگر میتواند مشکلات متعدد داشته و در ادامه با ترسیم چنین فضایی آن وجه قهرمان گونه خود را حفظ بکند. هر چند در سینمای ایران هیچگاه نمیتوان تصمیم نهایی پزشک را مغایر با اخلاق حرفهای خود دید اما چنین محافظه کاری نیز در حال تغییر است و میتوان گفت حتی در شبکه خانگی و تولیداتی که مخاطب آن عمومی است و سبک تولید آن نیاز بخش عمدهای از جامعه را تامین میکند و در واقع عامه پسند است، این موضعگیری در حال تغییر است.
سینما رسالت خطیری در معرفی اقشار دارد اما به دلیل تغییر سلیقه مخاطب و انتظار او در دوری از مبالغه و گزافهگویی، تمامی نقشها نیز میبایست در چارچوب مطالبه بیننده تعریف شود. پزشک روی پرده سینما و قاب تلویزیون باید ویژگی های عادی رفتاری این قشر در جامعه را داشته باشد تا باورپذیر جلوه کند اما در نهایت نیز میتواند یک قهرمان سازنده و یا شخصیتی منفور باشد. چنانکه در جامعه نیز به همین ترتیب است و برخی از پزشکان منزلتی وارسته دارند.
انتهای پیام/4104/
انتهای پیام/