ابتهاج؛ زیستن در سایه آفتاب حافظ
گروه استانهای خبرگزاری آنا؛ در سوگ شاعر نامدار عصر ما استاد امیرهوشنگ ابتهاج (سایه) اگر بیدرنگ یکی از کارهای او یعنی تصحیح دیوان حافظ به چشم بیاید، خود میتواند دریچهای به شناخت بیشتر این شاعر و ادیب نامآور نشان بدهد.
در میان شاعران معاصر حتی استاد دکتر حمیدیشیرازی که شغل رسمی وی تدریس در دانشگاه بود و کاری را (حتی تصحیح متون دیگر) در کارنامه خود ندارد و برخی دیگر ادیبان شاعر هم که به حوزه تصحیح متون ورود کردهاند، دیوان شعری از گذشتگان را کار نکردهاند.
به نظر میرسد این کار ابتهاج و تأمل دقیق او در بیت بیت سخن حافظ -که عجالتاً جرقه آغازین و انگیزه نخستین آن دستکم بر این قلم روشن نیست- مصحح را بهگونهای تقوا و پرهیز آمیخته با احترام و احتیاط در تحقیق و نوآوری سوق داده که هر اظهارنظر ادبی و تخصصی او را در باب شعر و شاعران معاصر را هم عاری از حب و بغض و جدال ساخته است.
شاید گفته شود تصحیح دیوان حافظ پس از انتشار چند مجموعه شعر سایه رخ داده؛ پاسخ آن است که ارادت سایه به حافظ نه یکروزه که از آغاز کار شاعری در نهاد او نهفته و سالها نیاز بوده که آن نهفتگی به شکفتگی برسد.
همین که سایه در اوج نزاع بر سر نو و کهنه بودن شعر، دامن غزل را رها نمیکند و شعر ِ بیمعشوق را خوش نمیدارد و ترکیبسازیهای بدیع را فراموش نمیکند و اظهارنظرهایی رندانه در باب معاصران دارد و برای موضوعاتی مانند آمدن امام از فرانسه و پیروزی انقلاب اسلامی و شهدای هفتم تیر و نکوداشت امام حسین علیهالسلام، حافظانه شعر میگوید به آن معنی است که سایه کوشش میکرده زیستن در کنار حافظی نو و همعصر خود را تجربه کند.
این هم که در فراز و نشیبهای سیاسی عصر چهلساله نزدیک به ما، (به نسبت) کسی گریبان او را به سرزنش و تخریب نگرفت و شور و هیجانِ دشمنپسندی از او دیده نشد، هرچند به تجربه تلخ شاعر از اوین هم برگردد؛ اما بی همین اوین هم ابتهاج با آرامشی مثالزدنی که داشت سایهوار به دیواری تکیه میداد که میدانست بامدادی دیگر آفتاب روبهروی او خواهد بود.
عبدالرضا مدرسزاده شاعر و دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان
انتهای پیام/4121/
انتهای پیام/